به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«باور میکردی زمان یه روزی ما رو به دیوونه خونه بکشونه؟!» این جمله در اواسط فیلم، بین دو جانباز اعصاب و روان با لباس آبی کمرنگ در میانه آسایشگاه رد و بدل می شود. تمام تلاش آرش لاهوتی به تصویر کشیدن پیچیدگی های زندگی مردانی است که آخرین سوت خمپاره ای که شنیده اند، خبر از ورودشان به یک زندگی تازه داشته است. مردانی که به جانبازی خود افتخار می کنند ولی از این می نالند که جامعه پذیرش آنها را ندارد. جانبارانی که تمام آرزویشان زندگی کردن مانند بقیه و خروج از آسایشگاه است، اما چه کنند که خانواده هایشان از پس نگهداریشان بر نمیایند.
مستند، نتوانسته است روایتی منسجم از زندگی آنها به تصویر بکشد، بلکه صرفا برشهایی تصادفی از زندگی این جانبازان در میانه فیلم به هم گره میخورد، برشهایی از حضور آنها در محوطه آسایشگاه، زمان خوردن دارو، مواجهه شان با دکتر، صحبتهای خانواده شان و نهایتا بازگشت جانبازان برای مرخصی به منزل. امری که باعث شده مستند نتواند از توصیف شرایط جانبازان اعصاب و روان قدمی پیشتر بردارد و زبان مستند از برداشتهای فعال کننده ذهن مخاطب الکن باقی مانده است.
یکی از تکنیکهای پرتکرار کارگردان ساختن موقعیتِ گفتگو بین دو نفر و بیرون کشیدن نگاهشان به زندگی از میانه این گفتگوهاست. موقعیتهایی که گاهی اوقات موثر واقع شده و گاهی مصنوعی از آب درآمده. ولی در هر صورت تدبیر خوبی برای گریز از مصاحبه های رسمی و ایجاد فضایی با حداقل دستکاری توسط فیلمساز است.به هر تقدیر آبی کمرنگ مستندی شایسته است که به نظر می رسد بتواند بخشی از موفقیتش در جشنواره سینماحقیقت را در جشنواره فجر هم تکرار کند.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]