: نیوزیلند، دهکدهای در شایر. فرودوبگینز در صد و یازدهمین سالروز تولد عمرش بیلبو و پس از ناپدید شدن او، صاحب حلقهای میشود که بیلبو آن را طی ماجرایی طولانی نصاحب...
18 آذر 1395
نیوزیلند، دهکدهای در شایر. فرودوبگینز در صد و یازدهمین سالروز تولد عمرش بیلبو و پس از ناپدید شدن او، صاحب حلقهای میشود که بیلبو آن را طی ماجرایی طولانی نصاحب کرده است. بنابر اعلام گاندالف جادوگر، این حلقه قرنها پیش و به دست سارون ساخته شده و برای حکومت بر بخش وسیعی از سرزمین او به کار میرفته است. حالل سارون با دانستن جای حلقه، 9 نفر از سواران سیاه و شرور خود را برای بازپس گرفتن آن فرستاده که اگر حلقه به دست سارون بیفتد، مردم آزاد منطقه به هلاکت و نیستی دچار میشوند.
گاندالف ضمن ترغیب فرودو از او میخواهد که حلقه را به خارج از منطقه شایر و دهکده بری ببرد. در آنجا، آنها مورد حمله سه سوار سیاه قرار میگیرند، اما فردی به نام استرایدر به آنها پیناه میدهد و از آن پس رهبری گروه را به عهده میگیرد. حمله مجدد سواران در تپهای در همان حوالی به لطف قدرت حلقه با شکست مواجه میشود. فرودو که به سختی مجروح شده، توسط زنی به نام ارون و نامزدش به منطقه امن ریوندل منتقل میشود و در انجا به عمویش بیلبو و گاندالف میپیوندد که به تازگی از چنگال سارومن جادوگر و نیروهای سارون گریخته است. در جلسهای این سه نفر تصمیم میگیرند حلقه را به سرزمین موردور که محل ساخته شدن آن است، برگردانند. فرودو که خود داوطلب انجام این مأموریت خطرناک شده به همراه 8 نفر دیگر از دوستانش شامل سام، مری و پییپین، لگولاس، آراگرن، بورومیر و گاندالف پای در راه میگذارد. این عده در کوههای مه گرفته و در قلمرو مردان سارون پیش میروند.
گاندالف درگیر جنگی با روح شیطانی بالروگ میشود و سایرین به همراه حلقه گریخته و وارد قلمرو ملکه گالادریل میشوند. سپس سوار پرقایق شده و بر روی رودخانه بزرگ به سوی جنوب میروند. بورومیر میخواهد حلقه را از فرودو بگیرد و آنرا برای رهایی مردم منطقهاش از شر سارون ببرد، امّا فرودو میگریزد و همراه سام به سمت موردور میرود. مری و پیپین که توسط نیروهای شرور محاصره شدهاند، توسط بورومیر نجات مییابند و بورومیر در این راه جان خود را از دست میدهد. آراگرن، لگولاس و گیملی بر آن میشوند تا با سرگرم کردن تعقیبکنندگان، به فرودو و سام این امکان را بدهند که راحتتر به مقصد خود در شرق برسند.
فیلم «ارباب حلقه ها» بر اساس مجموعه کتاب های «جی. ار. ام. تالکین» ساخته و عرضه شده است. تالکین در سال ۱۹۷۳ در و اجل به او اجازه نداده که شیرینی، تصویری شدن آثارش را بچشد و موفقیتی این چنینی را درک کند. اما کتاب های مذکور برای خود مشتريان و طرفداران تقريباً ثابتی پيدا کرده اند. هاليوود و سينما تا پيش ار اين به سراغ اين منبع عظيم فانتزی و ماجرايی نرفته بود. البته رالف باکشی، انيماتور معروف، 24 سال پيش يک نسخه انيميشن بر اساس نيمی از افسانه ارباب حلقه ها ساخت و ارائه کرد.
ارباب حلقه ها رويکرد کاملاً متفاوتی را در برخورد با مقوله جلوه های ويژه اتخاذ کرده است. اين فيلم به رغم بهره گيری گسترده اش از انواع جلوه های ويژه رايانه ای و ديجيتالی، هرگز مقهور و مرعوب اين جلوه های ويژه پيشرفته اش نمی شود. در کمال تعجب شاهديم که جلوه های ويژه به رغم تمامی اعجاب برانگيز بودنش، نه تنها به خط داستانی قوی فيلم و مايه های غنی دراماتيک آن، هيچ لطمه ای وارد نکرده است بلکه سبب تقويت آن نيز شده است.
اين ويژگی، مهم ترين و قابل ستايش ترين ويژگی فيلم ارباب حلقه ها به شمار می رود. فيلم در عين حال که چشمان تماشاگر را به سوی خود خيره می کند و او را در دنيايی از اکشن و ماجرا و فانتزی غرق می کند، همچنين ارتباط مداوم و بسيار نزديک تماشاگر را با کاراکتر های متنوعش حفظ می کند، و اين دستاورد کمی برای فيلمی در ژانر فوق، نيست.
این فیلم از معدود فیلم هایی است که سرسپردگی عمیق کارگردانش را به رمان اصلی نشان می دهد «پیتر جکسون» تمام توانایی اش را برای ادای دین و احترام به کار گرفته و نتیجه ای جذاب از فیلم ساز و نویسنده خلق کرده است. یکی از نکات قابل توجه سه گانه «ارباب حلقه ها» حس تشویش و نگرانی است که در بیننده ایجاد می شود، در این حماسه زیبا همان حس تعلیقی که در شخصیت های فیلم موجود است، بدون کم و کاست به مخاطب القا می شود.
یکی ديگر از ويژگی های فيلم، سکانس های اکشن آن است که بدون اينکه از خون و خون ريزی در آن ها نشانی باشد، تماشاگر را به سر حد هيجان می رساند. ضرباهنگ استادانه فيلم که ثمره کار خلاقه پيتر جکسون نيوزيلندی است نيز عامل بسيار مهمی است تا تماشاگر از تماشاي اين فيلم طولانی سه ساعته دچار خستگی و کسالت نشود. «ارباب حلقه ها» از معدود فیلم هایی است که هر چه جلوتر می رود جذاب تر و تماشایی تر می شود و این موکد قدرت و توانایی کارگردان است.
موسيقی متن هاوارد شور، فيلمبرداری اندرو لزنی، تدوين جان گيلبرت، طراحی توليد گرانت ميجر، و نيز کار طراحان لباس و گريم، همگی در سطح بسيار بالايی است.
اما ارباب حلقه ها از عيب و ايراد مبری نيست. رگه ها و مايه های رمانتيک فيلم، درست از کار در نيامده است. علاوه بر اين برخی از کاراکتر ها به درستی پرداخته نشده اند. نکته ديگر، از کف رفتن غنای ادبی کتاب تالکين است. در کتاب، ما با «هابيت» هايی رو به روييم که می نوازند و شعر می خوانند. به نظر برخی از طرفداران کتاب، اين بخش از کتاب اهميت بسياری داشته که از سوی فيلمنامه نويسان و کارگردان حذف شده است. همچنين بسياری از کاراکتر های کوچک و حاشيه ای – اما جذاب – که در کتاب وجود دارند، از فيلم حذف شده اند. البته بايد به اين نکته توجه داشت که برگرداندن يک کتاب 1000 صفحه ای به يک فيلم سينمايی، به خودی خود سبب حذف بسياری از بخش های کتاب می شود.
یک حلقه ی باستانی که قرن ها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوه ها، جنگل ها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آن ها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.