حسین یوسفی : پنج سال پس از آنكه اولین فیلم كارگردان تازه كار با استقبال مواجه شد و جایزه هاى متعددى دریافت كرد، دارابونت دومین فیلمش را با نام «مسیر سبز» ساخت. فیلمى...
16 آذر 1395
پنج سال پس از آنكه اولین فیلم كارگردان تازه كار با استقبال مواجه شد و جایزه هاى متعددى دریافت كرد، دارابونت دومین فیلمش را با نام «مسیر سبز» ساخت. فیلمى بسیار خوش ساخت كه نشان داد تجربه اول فیلمساز اتفاقى نبوده است. «مسیر سبز» ماجراى زندانى است كه بندى با این نام دارد. در این بند زندانیانى نگهدارى مى شوند كه اعدامشان حكمى است. آنها منتظرند تا دادگاه روز مرگشان را تعیین كند.
پل و همكارانش در این بند كار مى كنند. در شروع فیلم یك زندانى قوى هیكل به نام جان كافى به زندان آورده مى شود. جرم او هتك حرمت و كشتن دو دختر خردسال است. جرمى كه طبعاً امكان هرگونه همدردى تماشاگر با كافى را از بین مى برد. فیلم عجله اى براى ارایه كلایمیكس اصلى خود ندارد. شخصیت ها معرفى مى شوند و در تقابل با یكدیگر جان مى گیرند. فضا تعریف مى شود، آدم ها با شرایط آداپته مى شوند. فیلم با حوصله تماشاگر را به جایى مى رساند كه انتظار اتفاق خارق العاده اى را مى كشد. وقتى جان كافى درد مثانه پل را فقط و فقط با گرفتن او و انتقال انرژى درمان مى كند فیلم وارد مسیر دیگرى مى شود. كافى باز هم این كار را مى كند و یك بار همسر رئیس زندان را نجات مى دهد. شخصیت ها در میانه فیلم سرنوشت دیگرى پیدا مى كنند. خصوصاً شخصیت اصلى فیلم یعنى جان كافى. او هرچند مثل بقیه محكومین به مرگ، مسیر سبز را طى مى كند اما در راه، دنیاى بكرى را پیش روى تماشاگران قرار مى دهد. جان كافى، شخصیتى كه در آغاز فیلم دوست داشتنى نبود در اواسط فیلم به قهرمانى تبدیل مى شود كه تماشاگران همراه كاركنان زندان همگى به دنبال راهى براى رهایى او هستند. جهان فرانك دارابونت در فیلم «مسیر سبز» جهانى معناشناختى (نه معناگرا) است. فیلم در بسترى قصه گو شخصیتى متافیزیكى را معرفى مى كند. «مسیر سبز» شاید مصداق این جمله معروف باشد كه: «معجزه ها در جاهاى عجیب و غریب اتفاق مى افتند.» جان كافى شخصیت دوست داشتنى فیلم كه با بیان كودكانه خود بیشتر به دل مى نشیند دقیقاً براساس روایتى متافیزیكى از موجودات متافیزیكى خلق شده است. او مثل آدم هاى خوب افسانه ها بسیار تنومند است. كارهایى كه كافى در فیلم انجام مى دهد و باعث حیرت حاضران مى شود همان قدر باور نكردنى است كه تمام اعمال عجیب افسانه ها غیرمنطقى به نظر مى رسند. اما دارابونت شخصیت جان كافى را چنان قوى مى سازد كه تماشاگر وادار مى شود او را باور كند.
از دیگر نكاتى كه «مسیر سبز» را به فیلمى برجسته تبدیل مى كند پرداخت كم نقص شخصیت هاى فرعى فیلم است. تمام زندانبانان هویت مستقل خود را مى یابند. كارگردان براى ساختن شخصیت مستقل زندانبانان به ترجیع بندهاى كلیشه اى پناه نمى برد.
شخصیت هاى فیلم در بطن داستان فیلم شكل مى گیرند. دارابونت به سنت هاى كلاسیك قصه گویى وفادار مى ماند. بدمن هاى فیلم تمام خصوصیات شر داستان هاى كلاسیك را دارند. با این تفاوت كه در این فیلم نسبت به «رهایى در شائوشنگ» تلاش بیشترى براى چند لایه كردن شخصیت هاى بد فیلم شده است. رهایى در فیلم مسیر سبز معنایى متفاوت از رستگارى اندى در شائوشنگ دارد. فیلم به سوى اعدام قهرمان فیلم یعنى جان كافى پیش مى رود. در پایان فیلم كافى از جهانى آزاد مى شود كه توان تحمل رستگارى درونى او را ندارد. مسیر رستگارى شخصیت فیلم دارابونت در فیلم مسیر سبز بسیار كوتاه تر از مسیرى است كه اندى در فیلم رهایى از شائوشنگ طى مى كند. در فیلم مسیر سبز كلماتى كه از زبان شخصیت ها گفته مى شود اهمیت زیادى دارند. خصوصاً جملاتى كه در عین سادگى جان كافى و دیگر محكومین به مرگ مى گویند و تاثیر زیادى بر تماشاگر مى گذارد. دارابونت در «مسیر سبز» از داخل زندانى با صندلى هاى الكتریكى مرگبار داستان بهشت را روایت مى كند. او رستگارى را این بار از درون جهنم خلق مى كند. مسیر سبز با بازى درخشان مایكل كلارك دانكن در نقش جان كافى و تام هنكس در نقش پل مهارت فیلمساز را در روایت خلاقانه داستان هاى ساده تائید كرد. دیگر بازیگران فیلم یعنى دیوید مورس، سم راكول و جیمز كرامول هم بازى خوبى را ارائه مى دهند. «مسیر سبز» از یك جهت نیز موفق تر از «رهایى در شائوشنگ» است. با وجود اینكه مسیر سبز فیلمى طولانى تر از شائوشنگ است اما تمهیداتى كه دارابونت مى اندیشد سبب مى شود تا تماشاگر خسته نشود. اجتناب از نماهاى بلند در لوكیشن هاى محدود و ایجاد ماجراهاى كوچك در درون ماجراى اصلى فیلم باعث مى شود تا فیلم ۱۸۸ دقیقه اى «مسیر سبز» به هیچ وجه خسته كننده به نظر نرسد. روایت دارابونت از صندلى هاى الكتریكى و اعدام و هیجان و وحشت لحظات پیش از مرگ كه بر فضا سایه مى اندازد جهنمى را خلق مى كند كه در بعضى از صحنه ها مشمئزكننده مى شود.
این فیلم را میتوان نمایشی از قربانی شدن حقیقت دانست كه در آن جان كافی كه یك ناجی و راهنماست به ناحق به اعدام محكوم میشود . یكی از نكات این فیلم نام john coffey است كه حروف اول آن مانند jesus christ است و به نوعی تشبیهی از مسیح هم می تواند باشد كه در نهایت به صلیب كشیده شد.
در مجموع به نظر من منظور از مسیر سبز در این فیلم مسیری كه است كه برخی از افراد با طی كردن آن به طرف آزادی و پاك شدن از گناهان حركت می كنند همانطور كه سایر زندانیان با طلب بخشش از این مسیر گذشتند و افرادی كه پست و جنایتكار بودند از جمله قاتل دو كودك از آن مسیر كه به اطاق اعدام منتهی میشد عبور نكردند.فیلم یک درون گرایی خاص دارد یک فرد سیاه ژست قول پیکر زشت منظر .....اما با قلبی مهربان و انسانی وارسته و در مقابل شخصیتهایی مدرن با خوی شیطانی این در واقع شخصیت مدرنیته انسان امروز است که در فیلم به درستی نمایش داده میشود به هر حال دیدن این فیلم را ۱۰۰۰ بار توصیه میکنم....وامیدوارم همگی در مسیر سبز گام برداریم ...هرچند که پر از خطر باشد اما ما با ایمان قدم بر میداریم چون میدانیم که مسیر سبز است.
«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ يک زندان ايالتي است. يکي از زندانيان، سياه پوست تنومند و قوي هيکلي به نام «جان کافي» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده است، در حالي که قاتل نيست، بلکه نيروي خارق العاده ي شفابخشي دارد...