به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
خطر لو رفتن داستان
مالاریا دیگر اثر فمینیستی این دوره از جشنواره بود؛ اثری که دختر شمالی آن به عشق مرتضی، ترک دیار گفته و اکنون تعصب و غیرت پدر و برادران جز به مرگ او بر چیز دیگری رضایت نمی دهد؛ البته باید توجه داشت که درجه فمینیسم مالاریا به آن حد بالا بود که جوانان اثر چاره ای جُز فنای خویش نیافته و حداقل به ظاهرسازی مرگشان در جلو دوربین موبایل خویش مبادرت ورزیدند تا شاید پس از آن، امید زنده گردیده و مخاطب با تصور خلاصی حنا از آب دریاچه، پایانی باز و شیرین برای او و مرتضی در ذهن خود بسازد.
ساغر قنات و ساعد سهیلیدر فیلم مالاریا
مالاریا اثری است که به طرح معضلات اجتماعی صرفاً تلخ و سیاه ایران پرداخته و فشار جامعه ناهنجار و نابرابر را بر روی نسل جوان چه شهری و چه شهرستانی نشان می دهد؛ اثری که در همان دقایق ابتدای فیلم که در آن جوجه ماشینی های کوچک به طرز نامأنوس و وحشتناکی رنگ می شوند، داستان به مرور در فضایی بسته و محتوم، دست به گریبان چالش های اجتماعی نسل جوان و در قدم بعدی سردرگمی آنها می شد.
آزاده نامداری در فیلم مالاریا
حنا که در نگاهی هدف اصلی داستان محسوب می شود، دختری شهرستانی است که به خاطر غیرت و رفتارهای خشن پدر خودرأی خود، دست به فرار زده است و با آمدن به تهران، زیر پوست این شهر را با دوربین گوشی خود به تصویر می کشد. تصاویر که پوچی و تهی بودن زندگی مردم را نشان داده و سرخوشی تهوع آور آنها هر لحظه در دوربین سیال حنا ثبت می شود؛ آدم های مستأصل مالاریا شادی های زود گذر و هدف های دم دستی دارند، آنها برای حل مشکلات خود، نمی ایستند و مبارزه می کنند، بلکه ساده ترین روش ممکن، یعنی فرار را ترجیح می دهند؛ در این میان بسط معضلات اجتماعی و خانوادگی یک دختر فراری به یک هنرمند مستعد اما کشف نشده، حتی فیلمبرداری لحظه به لحظه توسط حنا، به هویت گم شده جوانان امروزی می پردازد و تلاش بیهوده آن را در جامعه ای بی انصاف و بی رحم تصویر می کند، جوانانی که به هر طریقی در پی اثبات کردن خود است. این نگاه بازدارنده و تلخ به پویاترین قشر جامعه، متأسفانه نه تنها در این فیلم بلکه در بیشتر اثرهای سینمایی امروز ایران دیده می شود و در اکثر قریب به اتفاق به سرانجامی ناامید کننده تر منتهی می شود.
آذرخش فراهانی در فیلم مالاریا
بازی گروه نابازیگران فیلم نتوانسته واقع گرا و باورپذیر باشد و نشان از عدم تسلط کارگردان در بازیگردانی و بازی گرفتن از گروه موزیسین فیلم دارد و حضور آزاده نامداری نیز آنچنان به تیم حرفه ای بازیگری مالاریا کمکی نکرده است و این همه در حالی است که سکانس پایانی که اوج نگاه تلخ اثر را به نمایش می گذارد؛ هم از لحاظ تلاقی عناصر داستانی در مفهوم و هم اعمال ایجاز در فرم. تدوین و ساختار دراماتیک، پوچ انگاری نهیلیستی را در بطن فیلم نمایان می سازد که در سرگردانی قایق بی سرنشین فیلم که نمی داند به کدام ساحل برسد به خوبی نشان دهنده عمق تلخی سیاه نمایی فیلم است.
البته علاوه بر بدبختی دختر ایرانی، مالاریا روایتی از حکایت جوانان بدبخت و البته هنرمند این سرزمین نیز است که در گیر و دار عیش و معاش، ایام بکر جوانی را سپری ساخته و استعدادهای خود را بر سر کوچه بازار شلوغ شهر عرضه می دارند.
ساغر قنات و ساعد سهیلی در فیلم مالاریا
در مجموع مالاریا اثری به شدت ضعیف است که صرف حضور و ارایه تصویر چادری و هم بی چادر و در کُل همه کاره از مجری ناکام پیشین شبکه دو نیز، مخاطب را با خود همراه نمی سازد و حتی رونمایی از آذرخش خاندان معلوم الحال فرهانی و ترسیم و دوست دختر بودن آزاده نامداری و پارتنر (partner) بودن او برای آذرخش (آذرخش فراهانی) علاجی بر درد بی درمان داستانی به این لوسی و بدفرمی نمی گردد و این همه در حالی است که نبوغ هنری کارگردان در دوربین کشی و تصویرسازی، مخاطب را دچار سردردی کم سابقه و زجری مفرط در تحمل تا به پایان این داستان نیم خطی در 100 دقیقه می سازد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.