به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
اول- از کارگردانهای مطرحی که مینیمالیسم را به خوبی در فیلمهایش اجرا میکرد، «یاسوجیرو ازو» ژاپنی است. مینیمالیسم در سینمای ازو تا جایی پیش میرود که وصیت میکند روی سنگ قبرش تمام المانها را حذف و تنها بنویسند «هیچ». مینیمالیسمی که آنقدر پیش میرود تا به مرحله حذف خود مولف برسد.
دوم- مینیمالیسم در سینما دارای مولفههای بسیاری است که تنها به حذف اشیا و یا استفاده از هدرومهای بلند و شخصیتهای نقطهای در کادر محدود نمیشود. به کارگیری از عناصر تکراری در فیلمهای متنوع یک فیلمساز (یا به قول بوردول سینمای پارامتریک) میتواند نمایشگر مینیمالیسم باشد. زیرا کارگردان همیشه خود را محدود به استفاده از ابزارهای خاصی میکند و در استفاده از عناصر نوعی محدودیت و مینیمالیسم به وجود میآورد. از ویژگیهای دیگر مینیمالیسم در سینما حذف «روایت» است؛ روایتی که حذف میشود تا فضای داستان شبیه کارهای برسون سرد و بیروح باشد.
سحر دولتشاهی و میلاد کیمرام در نشست خبری فیلم سینمایی امیر
سوم- «امیرِ» نیما اقلیما مینیمالیسم را ناقص میفهمد. که اگر خوب میفهمید باز هم سینمای محدودی خلق کرده بود که حتی نمیتوانست در سینمای مدرن ایران هم تاریخ ساز باشد. در سینمای مینیمال نباید به دنبال قصه گشت چون بر اساس همان اصل حذف روایت، اصلا پیرنگی وجود ندارد و حتی خرده پیرنگها هم ناقص بیان میشوند. اما «امیرِ» اقلیما آشفته است. یکی دو سکانس خوب مینیمال دارد و باقیاش تجربه فضای مینیمال است که اصلا به پای نمونههای خوبی چون «یک اتفاق ساده» شهید ثالث نمیرسد.
بهدخت ولیان در فیلم سینمایی امیر
چهارم- امیرِ فیلم «امیر» میخواهد حتی خودش را پشت سیگارهای پیدرپی حذف کند. هر قسمتی از وجودش را جایی جا گذاشته است تا کسی نتواند او را کامل بشناسد. قسمتی را در خانه، قسمتی را در دفتر مخروبهاش و قسمتی را در محل کارش به ما نشان میدهد. قسمتی از او که در دفتر مخروبه است تقریبا ساخته میشود (البته با توجه به عناصر دنیای مینیمال نه اسلوب کلاسیکی) اما در خانه و محل کار ما امیر ناشناختهای را میبینیم که نمیتواند در کنار قطعههای دیگر شخصیت او را تکمیل کند.
میلاد کیمرام در فیلم سینمایی امیر
پنجم- مینیمال تجربینیما اقلیما تقلید بدی از مینیمالهای «شانتال آکرمن» (chantal akerman) بلژیکی و «ایدا» پاولیکوفسکی است. و با مینیمالیستهای حقیقیای چون «کلر دنی»، «روبر برسون»، «آکیر کوریسماکی»، «کلی رایکارد» و حتی «گاس ون سنت» (در فیلمهای فیل، جری، روزهای آخر و پارانوئید پارک) تفاوت بسیار دارد. مینیمالیستهایی که به درستی در فرم و محتوا اجرا شدهاند و بر خلاف فیلم «امیر» توانستهاند با توجه به زمینهای (context) که در آن تعریف شدهاند مینیمالهایی شایسته تقدیر به وجود آورند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.