میثم کریمی : رمان جذاب « ز مثل زکریا » نوشته رابرت سی اوبرین، در سال 1974 و پس از مرگ این نویسنده به انتشار درآمد. داستان این رمان در زمان آخرالزمانی اتفاق...
15 آذر 1395
رمان جذاب « ز مثل زکریا » نوشته رابرت سی اوبرین، در سال 1974 و پس از مرگ این نویسنده به انتشار درآمد. داستان این رمان در زمان آخرالزمانی اتفاق می افتاد و داستان سه شخصیت را در این دوران روایت می کرد که درگیر مسائل مختلفی می شدند. اوبرین نویسنده ای بود که بیشتر به دلیل نوشته هایش برای دنیای کودکان شناخته می شود و رمان « ز مثل زکریا » نیز جوایز متعددی از جمله جایزه ادگار را به عنوان بهترین کتاب تخیلی برای نوجوانان دریافت کرده است. نسخه سینمایی این فیلم نیز که طرفداران کتاب مدتها منتظر اکرانش بودند، بالاخره در اواخر آگوست سال 2015 به نمایش درآمده و هیچ تبلیغ پر سر و صدایی هم برایش در نظر گرفته نشده؛ چنانکه حتی نام فیلم را به سختی می توان در میان فیلمهای ضعیف اکران شده در ماه آگوست جستجو کرد! البته این نکته زمانی جالب تر می شود که بدانیم « ز مثل زکریا » بیش از 18 تهیه کننده ( با احتساب تهیه کننده اجرایی ) داشته تا به روی پرده سینما برود!
داستان فیلم « ز مثل زکریا » در فضایی آخرالزمانی اتفاق می افتد. در این دوران، جهان براثر جنگ هسته ای بطور کامل نابود شده و تنها آن بوردن ( مارگوت رابی) که در یک مزرعه زندگی می کند توانسته به دلیل موقعیت مکانی مزرعه اش در امنیت به سر ببرد و از بین نرود. او که به نظر می رسد تنها انسان بازمانده پس از جنگ های هسته ای باشد، به طور اتفاقی به مرد سیاهپوستی به نام لومیس ( چیوتل اجیوفور ) بر می خورد که در حال آزمایش کردن خود به منظور سالم بودن از تشعشعات رادیو اکتیو است که نتیجه آزمایشش نیز منفی است. بوردن پس از اولین ملاقات نه چندان جالبش با لومیس، او را به منزلش دعوت می کند و توانایی های لومیس در زمینه مهندسی برق سبب می شود مشکلات زیادی از بوردن در زندگی روزمره اش برطرف شود. اما در حالی که به نظر می رسد این دو به یکدیگر علاقه مند شده اند، ناگهان بوردن مردی به نام کلب ( کریس پاین ) را در مقابل راه خود می بیند که ...
فیلم « زک مثل زکریا » اقتباسی نصفه و نیمه از رمان آقای اوبرین است. در رمان رابرت سی اوبرین، تعلیق بسیار خوبی در متن جریان داشت و گفتگوی میان شخصیت ها و منش و عملکرد آنها نیز به خوبی پیوسته و منطقی جلوه می نمود. اما در نسخه سینمایی که کریگ زوبل آن را کارگردانی کرده، تمام المان های موفق رمان « ز مثل زکریا » به حالت نصفه و نیمه به فیلم آورده شده و اما برخی ویژگی های رمان بصورت هایلایت به تصویر کشیده شده است.
اولین تغییر رویکرد داستان را می توان در شخصیت اصلی زن فیلم جستجو کرد که در رمان دختری شانزده ساله بود و اینجا احتمالا به دلیل بازاریابی، مارگوت رابی 26 ساله ایفاگر آن شده است. اما تغییر سن و سال شخصیت اصلی فیلم را نمی توان به عنوان نقطه ضعف اثر در نظر گرفت اما تمرکز بر عشق مثلثی و مسائل مربوط به آن را می توان از جمله ضعف های داستان برشمرد.
رمان « ز مثل زکریا » همانند فیلم، دارای عشقی مثلثی و جذاب در دل داستان بود اما تمرکزش بر اتفاقات آخرالزمانی فیلم و پرداخت به مسائل حاشیه ای داستان را به حال خود رها نمی کرد و آنها را به سرانجام می رساند. در واقع در رمان « ز مثل زکریا » مخاطب می توانست یک زندگی واقعی را از دل عشق مثلثی سه شخصیت داستان بیرون آورده و با آنان همراه شود اما در نسخه سینمایی خبری از این پرداخت های حاشیه ای نیست و به جز چند اشاره کلامی به رویدادهای گذشته و خشونت هایی که لومیس و کلب از آن صحبت می کند، فیلم خیلی کاری به داستان آخرالزمانی و مسائل پیرامونش ندارد.
کریگ زوبل که پس از ساخت درام جمع و جور و جنجالی « اجابت » در سال 2012 بعد از سه سال به سینما بازگشته، نتوانسته فضای پُر تعلیق رمان را در اقتباس سینمایی زنده نگه دارد. متاسفانه تاکید زوبل بر عشق مثلثی و عشوه و رفتارهای عجیب و غریب آن بوردن، بی آنکه دلیل و منطقی برای بروز آن در نظر گرفته شود، قادر به جلب نظر مخاطب نمی شود و باعث می شود فیلم هرگز بیشتر از یک عاشقانه سه نفره ساده پیش نمی رود.
با اینحال ویژگی که می تواند « ز مثل زکریا » را سرپا نگه دارد، بازی بازیگران فیلم است. مارگوت رابی که حالا پس از حضور در « گرگ وال استریت » اسکورسیزی پیشنهادات زیادی را پیرامون خود می بیند، شباهتی به آنچه که اوبرین در رمان از شخصیت آن بوردن متصور شده بود ندارد اما فارغ از قیاس رمان و فیلم، بازی رابی در نقش بوردن قابل قبول باشد. رابی با انتخاب هایی که در مسیر بازیگری اش انجام داده قصد دارد ثابت کند علاقه ای به کلیشه شدن در سینما ندارد. چیوتل اجیوفور فیلمِ « دوازده سال بردگی » نیز بازی بسیار خوبی در نقش لومیس از خود ارائه داده و تماشاگر حس حسادت و عصبانیت و خودخوری او را درک می کند! در این میان حضور کریس پاین در حد و اندازه دو بازیگر دیگر درخشان نیست اما روی هم رفته ناهماهنگی هم در ترکیب خوب 3 نفره ای که تنها بازیگران فیلم نیز هستند ایجاد نکرده است.
« ز مثل زکریا » ابدا به درخشانی رمانش نیست اما بهرحال می تواند برای طرفداران این داستان که مدتها منتظر ساخته شدن نسخه ای سینمایی از این رمان بودند جالب توجه باشد. رابطه پیچیده سه شخصیت داستان با یکدیگر در رمان آقای اوبرین، اینجا در نسخه سینمایی به نسخه ای ساده تر و جنسی تر مبدل شده که برای درک آن خیلی نیازمند توجه و واکاوی در روابط میان شخصیت ها نیست. آنها با یکدیگر آشنا می شوند، بدون دلایل لازم به یکدیگر علاقه مند می شوند، بدون دلایل کافی از هم دلخور می شوند و به عبارتی، همه چیز بدون دلیل کافی در « ز مثل زکریا » اتفاق می افتد و سازندگان هم از مخاطبینشان انتظار دارند بدون دلایل کافی همه این موارد را بپذیرند!
در دنیایی که رو به ویرانی است یک زن تنها به نام آن (مارگوت رابی) در مزرعه ی سابق پدرش زندگی می کند. در شرایطی که بیشتر مردم جهان به خاطر تشعشعات هسته ای جان خود را از دست داده اند، جایی که آن در آنجا زندگی می کند امن به نظر می رسد، تا اینکه سر و کله ی دکتری پیدا می شود که دید علمی به تمام این قضایا دارد...