راد دریهر : محافظهکاران عاشق این هستند که از لیبرالیسم موجود در هالیوود شکایت کنند اما اغلب فیلمهای سیاسی که در سینماهای چند سالنه نمایش داده میشوند محصولات استانداردی هستند که با رویکرد...
15 آذر 1395
محافظهکاران عاشق این هستند که از لیبرالیسم موجود در هالیوود شکایت کنند اما اغلب فیلمهای سیاسی که در سینماهای چند سالنه نمایش داده میشوند محصولات استانداردی هستند که با رویکرد چپگرایانه اقتصاد محور تولید شدهاند و نه اعتراض محافظهکاران را برمیانگیزند و نه با اقبال مخاطبان مواجه میشوند. با این حال گاهی اوقات با فیلمی مانند «وال. ای» مواجه میشوید که شاهکار پستمدرن پیکسار است و یکی از ضد سیستمترین فیلمهایی است که شخصا تاکنون تماشا کردهام. اما این را بدانید که «وال. ای» در واقع از یک سیاست «محافظهکارانه سنتگرا» تبعیت میکند (فارغ از آنچه جمهوریخواهان امروزه در قالب محافظهکاری بیان میکنند). البته با بیطرفی باید گفت این صفت معنایی حداقلی دارد و نمیتواند بازگوکننده تمام اندیشه سیاسی فیلم باشد چراکه «وال. ای» از مفاهیم سیاسی معاصر بسیار فراتر میرود.
این فیلم یک اثر ارسطویی درخشان است که مدرنیسم و سرنوشت انسان محصور تکنولوژی مصرفگرا را به نقد میکشد. انسانهای متورم موجود در «وال. ای» حافظه فرهنگی خود را از دست دادهاند و به مصرفگراهای تمام عیار تبدیل شدهاند (مصرفگراهای تمام عیاری که قابل کنترل هم هستند). آنها به حکومت مستبدانه خود خواسته و البته نه چندان بیرحمی تن دادهاند که توکویل از آن به «استبداد دموکراتیک» تعبیر کرده است. ایده سیاسی آنها سر و سامان دادن به زندگی جمعی انسانها با توجه به امیال شخصی و مشروع آنهاست. این افراد که چیزی از گذشته به یاد ندارند تماس خود را با چیزهایی که انسانیت آنها را معنا میبخشد از دست دادهاند و تراژدی آنها فقدان آگاهیشان نسبت به مخمصهای است كه گرفتارش شدهاند.
شخصیت شرور و مبهم فیلم تکنولوژی است که اقتصاد مصرفگرای کره زمین را به تصویر کشیده است و به بشر فرصت داده است تا زندگی به دور از هر قید و بندی را تجربه کند. تکنولوژی همچنین یک سفینه فضایی شگفتانگیز برای بشر ساخته است تا وی بتوانند از دست زمینی که محدویتهای آن انکار شده است فرار کند. با این حال تکنولوژی خود آگاهی بشر را هم شکل داده است و به وی کمک کرده تا طبیعت را به حال خود رها کند و تکنولوژی را به چشم امری ببیند که بشر را از شر کار و تلاش نجات داده است. فیلم استدلال میکند همان قدر که انسانها به لحاظ تکنولوژیک مصنوعی شدهاند از ماهیت و البته طبیعت خود جدا افتادهاند و در نهایت به جای اینکه یک فرهنگ و جامعه ارگانیک و طبیعی را بنا نهند به سراغ فرهنگ و جامعه مکانیکی و مصنوعی رفتهاند. وال.ای از این نظریه دفاع میکند که بشر برای رسیدن به تکامل باید از طریق کار کردن در کنار یکدیگر به ژرفای ماهیت خویش بازگردد.
ماشینها در فیلم «وال. ای» درست بر خلاف فرمول رایج فیلمهای علمی- تخیلی علیه انسان نیستند و در عوض انسان را از اسارت ماشین رها میکنند. به عبارت دیگر حکایت سرتاپا تکنولوژیک استودیوی پیکسار حملهای تمام عیار به تکنولوژی است. بخشی از مدرنیسم فلسفی در قرن هفدهم با کمک فرانسیس بیکن آغاز شد که یک فیلسوف علم بود که بیان میکرد بهترین پایان برای سیاست «تسلط بر طبیعت برای ایجاد آسودگی وضع بشر» است. اما همانطور که سنت قدیمیتر ارسطویی ادعا میکند طبیعت به جای تسلط به محافظت احتیاج دارد. انسان در دورن طبیعت جای گرفته است و نمیتوان خارج از قوانین و منطق آن خود را بشناسد. ماهیت بشر بدون تنازع بقا، بدون حافظت از طبیعت، بدون همنشینی با طبیعت و بدون اجتماع پژمرده و پلاسیده میشود. «وال. ای» تخیل بیننده را از شائبههای نادرست پاک میکند و او را فرامیخواند تا به داراییهای بشری فردی و جمعی خود که از دست رفته است توجه کند و به وی یاد میدهد چگونه آن داراییها را بازگرداند. به تعبیری همه ما ساکن سفینه فضایی آکسیوم هستیم. «وال. ای» یک ندای بیدارباش است تا روی پا خودمان بایستیم و آکسیوم را به حال خودش بگذاریم.
صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام »والي« هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام »ايو« به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود »ايو« به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما »والي« نيز که به »ايو« دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...