به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
اگر میخواهید برای تماشای کمدی اسلپ استیکی شبیه به «پاورچین»، «مرد هزارچهره» و یا «قهوه تلخ» به سینما بروید و با دوستان یا خانواده خود خوش بگذرانید، بههیچوجه به دیدن «ساعت 5 عصر» نروید!
اگر انتظار دارید همه از فیلم تعریف و تمجید کنند آنطور که مثلاً پیشتر درباره «خوب، بد، جلف» و یا «نهنگ عنبر دو» صحبت میکردهاند و یا فیلم کماکان به فروش میلیونی و رکورد شکنیش ادامه دهد، سخت در اشتباه هستید. «ساعت پنج عصر» نه قرار است فیلم سرگرمکننده و حال خوب کنی باشد و نه اثری عامهپسند و تجاری، بلکه فیلمی است که حرفهایی جدی میزند و مخاطب را وادار میکند در خود فرو رود و به کنکاش بپردازد. این جالبترین ویژگی اولین ساخته سینمایی کارگردان است که مفصلتر به آن خواهیم پرداخت اما قبل از آن روشن کردن یک نکته ضروری است: پیش از تماشای «ساعت پنج عصر» باید تصورات خود را از مهران مدیری و هر آنچه تابهحال از او دیدهاید کنار بگذارید چراکه چهرهای که او در سینما از خود نشان داده است هیچ شباهتی به خالق فرهاد «پاورچین»، مظفر خان «باغ مظفر»، شیر فرهاد «شبهای برره» و یا بلوتوس «قهوه تلخ» ندارد.
مهران مدیری در پشت صحنه فیلم ساعت 5 عصر
ضمن اینکه اتمسفر اثر سینمایی او و جهانی که در آن خلق میکند هم با آثار پیشینش همخوانی چندانی ندارد.این مهران مدیری حتی به مدیری «دورهمی» هم ربط چندانی ندارد، در عین اینکه بیش از هر تصویر دیگری که از او بر صفحه تلویزیون به یاد داشته باشیم، به کاراکتر جدی، بیشوخی و عبوس واقعی او شباهت پیدا میکند. هرچند حضور فیزیکی او جلوی دوربین این فیلم بسیار کوتاه و حاشیه ایست اما حضور ذهنی او در فیلم و بهواسطه آن در جان مخاطب بهوضوح احساس میشود.
سیامک انصاری در فیلم ساعت 5 عصر
«ساعت 5 عصر» را بهسختی میتوان در دسته یا ژانر به خصوصی که این روزها در سالن سینماهای ایران میبینیم، قرار داد. از آن جنس فیلمهای سمجی ست که سرسختانه سعی میکند با به کار گرفتن امکانات و پتانسیلهای ویژهای از هرکدام، از چهارچوبها و قوانین هریک فراتر برود و در زمین خودش بازی کند. پس برای ورود به جهان «ساعت پنج عصر» لازم است که در ابتدا به قوانین و منطق نانوشته آن خو بگیرید تا راحتتر با فیلم همراه شوید. کاری که در آغاز و با توجه به انتظاری که همه پیش از ورود به سالن برای تماشای یک کمدی دارند دشوار به نظر میرسد و ریتم کند و ضرباهنگ نهچندان پویای فیلم هم این همراهی را دشوارتر میکند، کافی است در همین روزهای آغازین اکران فیلم و قبل از آنکه داستان یا فضای فیلم اسپویل شود به سکوت مبهوتکننده سالن و تماشاگرانش در دقایق اول فیلم گوش دهید. او گیج شده و نمیداند باید دقیقاً دنبال چه چیزی بگردد.
سیامک انصاری در فیلم ساعت 5 عصر
باوجود شروع ناامیدکننده فیلم که بزرگترین نقطهضعف آنهم محسوب میشود، فیلم هرچه جلوتر میشود و بیشتر به سمت محیطهای اجتماعی و مواجهه با مردمگرا میگیرد، جالبتر و کنجکاوی برانگیز تر هم میشود. طنز گرتسک و تلخی که در مسیر فیلم و در میان حوادث مختلف و جورواجور در کنار قهرمان داستان قرار میگیرد هم تیر خلاص را میزند تا «در ساعت 5 عصر» به یکی از نامتعارفترین فیلمهای این سالها بدل شود.فیلم در کنار ساخت تمیز و استانداردش، کارگردانی فکرشده و باحوصلهای دارد که هر صحنه را و خصوصاً صحنههای شلوغ و پر بازیگری که نمونهشان در فیلم کم هم نیستند، با وسواس خاصی پرداخته است. مهمتر از اینها اما آنچه در کارگردانی مهران مدیری ویژه و حقیقتاً غافلگیرکننده به نظر میرسد دقتی ست که در استفاده از عناصر صحنه در جهت پیشبرد روایت به کار گرفته است. نقش این اجسام بیجان در لحظات مختلفی از فیلم، با شخصیتها برابری میکند تا جایی که حذفشان از فیلم آن را تبدیل به اثری ناقص و نارس میکند. از گلدانی بیاهمیت بگیرید تا ساعت مچیای که در سکانس بازجویی در مرکز کادر ساعت چهار و ربع و ذیق وقت را در چشم تماشاگر میزند. استفاده مدیری از لحظات ویژه و بهیادماندنیای از تاریخ سینما نکته غافلگیرکننده دیگر است. از شبیهسازی نماهای «خروج کارگران از کارخانه» برادران لومیر بگیرید تا تبدیل صحنه تراژیک مرگ موفاسا در «شیر شاه» که با چینش و اندازه نماهایی مشابه آن را به یکی از ابزوردترین لحظات فیلم بدل کرده است: صحنه قبرستان.
سیامک انصاری در فیلم ساعت 5 عصر
همه اینها هرچند «ساعت 5 عصر» را تبدیل به فیلمی جسور و جالب توجه میکند اما برای عنوان یکی از نامتعارفترین فیلمهای چند سال اخیر کافی به نظر نمیرسد. آنچه عجیب و گیج کننده است این است که در ابتدا نمیدانیم که روی صحبت مهران مدیری این بار دقیقاً با چه قشر یا کسانی است؟ او که همیشه بهصراحت در نقد معروف است و اکثر مواقع هم این رویکرد برایش دردسرساز شده و اعتراض شدید اقشار مختلف پزشکان، مهندسان، ادیبان و… را در پی داشته، این بار به سیم آخر زده و مستقیم و البته تندتر از همیشه عموم مردم و اکثریت جامعه تهران را هدف قرار داده است.
نگین معتضدی در فیلم ساعت 5 عصر
تصویری که «در ساعت 5 عصر» از اکثریت مردم نشان داده میشود، تصویری که کاری به طبقه و لهجه و زبان ندارد و همه را یکجا خطاب میکند، زنگ خطری برای مخاطبان بهعنوان بخشی از همان اجتماع است. هرچند دیدن صحنههای اغراقآمیز هجوم مردم به ایستگاه قطار، نا انسانیتهای موجود در خیابانهای بالا شهر و اصلاً پخمگی حرص درار خود قهرمان لبخندی روی لبمان مینشاند اما همزمان قلبمان را به درد میآورد.هرچند که شروع فیلم بدترین قسمت آن است، در عوض «ساعت پنج عصر» پایان شجاعانه و بیرحمانهای دارد، یک فاصلهگذاری ناگهانی با تماشاگر که او را به خود میاورد: نامزد قهرمان دوربین/تماشاگران را میبیند و از حضور این همه آدم که حالا خود تبدیل به بازیگران زیر دست مهران مدیری در سالن سینما شدهاند نگاه میکند و خشکش میزند. اتمام حجت کارگردان با تماشاگرانش که راه را بر هر فرض دیگری ببندد و شیرفهممان کند که با ما بوده است، خود ما، خود ما و هیچ شوخی هم نداشته.
آزاده صمدی در فیلم ساعت 5 عصر
اما مدیری باید فکری به حال ریتم کند فیلم که در لحظاتی بهغایت کسلکننده میشود، بکند آنوقت «ساعت 5 عصر» میتواند تبدیل به اثری بسیار ویژهتر و همچنین بهیادماندنی شود.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.