به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم من سالوادور نیستم ، فروش خوبی داشت . تا این جا می توان به این نتیجه رسید که به اصلی ترین هدف خود رسیده است . حالا هم که مطابق قانون اکران قرار است دوباره بر روی پرده ی سینما بیاید تا بیشتر بفروشد . به زودی در شبکه ی سینمای خانگی هم منتشر می شود و این هم برای خودش درآمد دیگری است .
فیلم من سالوادور نیستم ، استراتژی رایج پر فروش شدن را اجرا کرده است و نقطه های ضعف و قوت این استراتژی را هم با خود دارد . به همین خاطر است که می توان گفت این فیلم چیزی به تجربه های سینمای تجاری ایران اضافه نمی کند و مانند خیلی از پر فروش های سینمای ما پروژه ای است ناقص !
برای اجرای پروژه ی سالوادور از عناصر گوناگونی که امتحان پس داده هستند و کمتر به خطا می روند استفاده شده و کنار هم قرار گرفته اند:
بر این اساس محصولی تولید شده است و اتفاقا مردم را هم به سالن های سینما کشانده است تا در جمع خانواده به تماشای این فیلم بنشینند . البته کشاندن مردم به سالن های سینما آن هم در این دوره و زمانه کار آسانی نیست . ایراد اینجاست که فیلم من سالوادور نیستم و خیلی های دیگر مثل این ، درست همان لحظه ای که تماشاگر بلیط را خرید ، تمام می شوند . به همین خاطر هم پروژه هایی ناقص هستند . همه چیز طراحی شده تا مخاطب بیاید و بلیط بخرد و برای بعد از آن هیچ استراتژی و تاکتیکی وجود ندارد ، یعنی مخاطب در سالن سینما رها می شود و بعد هم دست خالی بیرون می آید و آن اعتماد ، آن تشنگی و آن انتظار برای دوباره به سینما آمدن شکل نمی گیرد و به همین خاطر بسیاری از فیلم های سینمای تجاری ایران پروژه هایی ناتمام هستند ، چون هیچ تلاشی برای دوباره به سینما آمدن مشتری انجام نمی دهند . فرمول های سینمای تجاری ایران فقط تکرار می شوند و هیچ وقت ارتقا پیدا نمی کنند .
حتما شما هم از مردم عادی که فیلم را دیده اند این را شنیده اید که می گویند : فیلم من سالوادور نیستم چیزی نداره … همه اش تو همون تبلیغ ماهواره است … و این نکته ای بسیار درست است . مردم تقریبا چیزی نمی بینند ، نه داستانی جذاب ، نه تصاویر زیبا از برزیل ، نه صحنه های کمدی به یاد ماندنی و نه حتی یک رضا عطاران متفاوت ! بنابراین وقتی از سینما بیرون می ایند ، احساس همان مشتری را دارند که از طریق تبلیغات و بزرگ نمایی ، جنسی نامرغوب را خریده است و نتیجه اش هم این است که دوباره به راحتی اعتماد نخواهد کرد و این در عرصه ی بازار و معادلات معامله و فروش یعنی که مشتری از دست خواهد رفت . هیچ تولید تجاری ای بدون کیفیت و مرغوبیت دوام نخواهد آورد . جهان صنعت این را بارها ثابت کرده است .