زاپاس / نقد

نقد فیلم سینمایی زاپاس

مرتضی اسماعیل‌دوست : اسم فیلم گویای احوال و فرم روایی‌اش است؛ همه چیز در حد زاپاس بوده و مساله‌ای چون سینما در این میان وجود خارجی ندارد!
نقد فیلم سینمایی زاپاس
18 بهمن 1394
شناسه نقد : 4038165
منبع: وطن امروز
نظرات مردم (1 نظر)
پریسان منوالی
فیلمی کاملا قصه گو و دور از هویت سینما..بازگویی داستان از زبان سوم شخص تنها ایده شاید مثبت نیک نژاد است,نیک نژاد که کارش را در تلویزیون و با نویسندگی آغاز کرد میخواست یک قدم بزرگ را در سینما با گردهم آوردن 3 تن از بهترین های طنز بردارد که متاسفانه ناموفق بود اگر بخواهم از نگاه یک تماشاچی که به سینما میرود تا ساعتی را به شادی بگذراند فیلم را نگاه کنم یک طنز تلخ و روایت گونه از زندگیه قشری متوسط و شهرستانی که شاید بشود گفت سوژه تکراری را با زبانی مثلا کوچه بازاری نشان داده..عشق در فیلم نیک نژاد با تضاد های جالبی همراه شده دختر و پسری که عاشق یکدیگرند اما میبینیم که نهایت تلاش پسر در فوتبال بازی کردن در تیم پدر دختر و مصدوم شدن وی است و یا پریدن به دریاچه ای که قصه ها دارد از قدیم..همین دریاچه ما هیچی نمی دانیم از قصه ای که پدر بزرگ می گوید که هرکس می خواسته مرد شود درون اب می پریده در واقع نیک نژاد قصه گویی را بلد است اما پیش از قصه باید مخاطب بداند سرگذشت این شخصی که مربی لیگ دسته دو فوتبال است چه بوده.. در واقع نیک نژاد خواسته با ابهام قصه را روایت کند اما دقیقا در وسط فیلم رشته کار از دستش در می رود و انگار قصه دچار سرگردانی می شود درست مانند بازیکنان یک تیم که در زمین یکدیگر را پیدا نمیکنند..
فیلم داستانی یک خطی دارد و ضعف بزرگ این روزهای سینمای ایران را به تصویر می کشد نداشتن فیلمنامه قوی..
بازی گرفتن از بزرگان عرصه طنز تلویزیون و به خصوص نگاه سیروس مقدم نه تنها کمک شایانی به قصه نکرده بلکه سطح انتظار مخاطب را پایین آورده..
گرچه نمیتوان منکر بازی فوق العاده امیر جعفری شد..اما مخاطب در زاپاس از رامین فر " هما " ی پایتخت را می بیند.
داستان ساده خالی از پیچیدگی فیلم های شهری و دور از تجملات نقطه مثبت فیلم است اما شوخی های کلامی و دم دستی این ویژگی مثبت را به قهقهرا می برد.بازی حبیبی فر در نقش دختری مظلوم مهربان و آرام ناگهان تبدیل می شود به دختری که نیمه شب لباس بر تن کرده و به دنبال یار می رود. سکانس درگیری داوود و پسر خاله در شب اصلا خوب در نیامده..مخاطب به دنبال اینست ببیند چه بر سر عاشق آمده او را میبینیم که توپ شوت میکند با پای مصدوم!! در حالیکه اینگونه آماده سازی می شود که مخاطب منتظر صحنه ای اکشن است همچون پرش در دریاچه پر رمز و راز ..غافلگیری ویژگی بارز فیلم نیک نژاد است..
پایان فیلم شاید اگر باز تمام میشد بهتر بود..درست در اوج فیلم زاپاس نیک نژاد پنچر می شود..پدر از کار برکنار می شود..دختر و پسری که پدر مخالف ازدواجشان بود به خوبی در کنار یکدیگر قرار می گیرند..گفتم عشق مجنون وار و متضاد در فیلم نیک نژاد خود را به خوبی به رخ میکشد..عشق اکبر به خورشید و ابراز علاقه او در سکانس پایانی فیلم به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است..
دوربین خوب طراحی لباس و صحنه بسیار خوب ..تدوین عالی همه و همه نتوانسته ضعف های این فیلم را بپوشاند..اما اگر به دنبال دیدن قصه ای هستید که همزاد پنداری کند و دور از جنجال های فیلم های شهری باشد و دور از تهران و برج میلاد..این فیلم را ببینید..
زاپاس داستان دل است دور از آلایش پر از مهربانی و شور خانواده..اما فیلم خانوادگی نیست..لغزش های کلامی و تکه کلام های بین اکبر و داوود را نبینید داستان در دهکده ای زیبا در استان گلستان می گذرد..با تمام ویژگی های مردمان شمال..با همه سادگیش تنها فهوای این فیلم خوش بودن آدم هایش است و بس
0 لایک
0 نظر
1395/05/02