به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
گاها مجموعه ای از عکس های پوستری سر هم شده، یک خودرو و سفر به ترکیه، یک دریاچه سرنوشت و یک خانواده با روابط سرد و بی روح یعنی "کار کثیف".
فیلم با یک زوج سوار بر ماشین در دل یک جادهی مه آلود آغاز میشود. فرهاد و الهام (زن و شوهر فیلم) مشغول دعوا با یکدیگر هستند .فرهاد که شغلش فروش مشروبات الکلی بوده، باخبر شده است که عدهای از مشتریانش به دلیل فاسد بودن محصولات او کشته شدهاند و..
در حیرتم که چگونه کسی جرات می کند این تصاویر را به هم بچسباند و به دنبال تماشاگر بگردد؟ و عجیب تر آن که چگونه یک موضوع تکراری با پرداخت ضعیف فیلمنامه باید تماشاگران را به سالن تاریک رویاپردازی بکشاند؟ رویای فیلم، امریکاست چون اینجا کار نیست و اگر هم هست از نوع کثیفش است. فروش مشروبات الکلی، راه نجات وضعیت اقتصادی است. این تمام راه حلی است که فیلم می گوید.
عجب، عجیب است این قصه، فیلمنامه ضعیف بدون هیچ خلاقیت و تعلیقی به زور نگه می دارد تماشاگر را تا پایان قصه، پایانی نه چندان جذاب و پر کشش و فقط پایان دادن به یک داستانی که آغازش اشتباه است و این یعنی فیلم بالاخره باید به یک شکلی پایان یابد و چه پایانی بهتر از این که ماشین به همراه سرنشین هایش غرق شود. چرا؟ چون کارگردان راه حلی ندارد و قصه قربانی این بی راه حلی می شود.
فیلم سینمایی کار کثیف به کارگردانی خسرو معصومی
یکی دیگر از ضعف های فیلمنامه، روایت زمان غیرخطی فیلم است اما ای کاش این گونه نبود که با این کار لطمه ای دوچندان به فیلم خورد. بازی های به شدت ضعیف و باورناپذر در کنار فیلمنامه ضعیف چیزی برای مخاطب سینما باقی نمی گذارد و دست خالی و احتمالا با حس این که وقت مان تلف شد از سالن تاریک به روشنایی بیرون پناه می برد.
فیلم برای بهتر بودن باید یک بار دیگر تدوین شود، شاید از دست کارگردان دوم معجزه ای روی دهد و تماشاگران سینمای خسرو معصومی را راضی کند.
موضوع اصلی فیلم بیکاری و مهاجرت است اما همین فیلم برای کارگردان اشتغال است و درآمد، چگونه است که کارگردان با ساخت این فیلم برای خودش و عوامل کارآفرینی می کند ولی حرف از کار کثیف می زند و تنها چاره را مهاجرت می داند، یک موضوع کلیشه ای سینمای ایران.
ای کاش کارگردان محترم فیلم خوشه های خشم را دیده باشند یا اگر دیدند دوباره با دقت بیشتری ببینند یا اگر وقت دارند شاهکار جان اشتاین بک نویسنده رمان خوشه ها خشم را بخوانند. اتفاقا آن جا هم همین موضوع است، بیکاری و مهاجرت اما در بحران اقتصادی دهه بیست، تکلیف معلوم است، یک بحرانی به وجود آمده و مردم باید برای کار مهاجرت کنند آن هم نه به خارج از خاک ایالت متحده بلکه از شرق به غرب خاک خودشان. حال، در کشوری که بحران ندارد اما مشکلات اقتصادی حاصل تحریم گریبانگیرش است باید از هر راهی که شده پول در بیاوری و مهاچرت کنی از سرزمین خودت.
با یک فیلم آموزشی طرف هستیم، من که نام تمام برندها و انواع مشروبات الکلی را یاد گرفتم. جوانان این وطن مست و پر شور به دنبال مستان و مستانه اند و به دنبال فرهادها..
تکلیف فیلم با خودش معلوم نیست، از طرفی وضعیت را اسفناک توضیح می دهد و از طرفی در دیالوگی از فیلم در یک اقدام عجیب از رئیس جمهور نام می برد، از وقتی روحانی آمده شرایط فرق کرده، مطبوعات تکونی خورده، اقتصاد بهتر شده و..
وقتی از کشور خارج می شوند موسیقی شروع می شود. انگاری وقت آواز خواندن و شادی و نشاط است.
از نکات قابل توجه این است که در فیلم مستقیم و غیر مستقیم دو کتاب معرفی می شود، یکی کتاب استانبول اثر اورهان پاموک و یکی کتاب جنس ضعیف اثر اوریانا فالاچی.
و نکته قابل توجه تر موسیقی و آواز "ای شرقی غمگین" از فریدون فرخزاد است که در قسمتی از فیلم هم خوانی می شود. فریدون فرخزاد از شومن ها و خوانندگان تلوزیون ملی ایران در زمان پهلوی و مخالف نظام جمهوری اسلامی بوده است. این که فیلم ساز از این شومن ضدانقلابی در این فیلم فکت می آورد، انگاری با او همراه است و این به معنی تایید اوست.
پایان بندی فیلم جوری است که اگرچه احتمال پیش بینی غرق شدن ماشین را نمی توان کرد ولی هیچ پیام و هدف خاصی ندارد و همان طور که پیش تر اشاره شد صرفا فیلم تمام شد.
و در آخر اگر تصاویر طبیعت بکر شمال نبود قطعا تا انتهای فیلم دوام نمی آوردم، ای کاش این جاده پر پیچ و خم فیلم ساز به مقصدی درست برسد، مقصدی نه از جنس بلاتکلیفی و شک و نه از جنس کار کثیف و حتی نه از جنس یک سفر به خارج از وطن و حتی تر نه از جنس مستی و مستانگی!
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.