به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
« تابستان داغ » دو خط داستانی متفاوت از دو قشر متفاوت جامعه را روایت می کند. یکی قشر آسیب پذیر جامعه که برای زندگی بهتر و فرار از مشکلات در حال دست و پا زدن است و قشر دیگر که مطابق کلیشه چند سال اخیر سینمای ایران، پزشک هستند و به دنبال ارتقاء جایگاه اجتماعی شان. اتصال این دو خط داستانی جدا به وسیله کودکی انجام می شود که قرار است پلی باشد میان کمرنگ شدن مشکلات نسرین و در آن سو، زنده نگه داشتن زندگی مشترک خانم دکتر و همسرش.
صابر ابر و پریناز ایزدیار در فیلم تابستان داغ
اما مشکل « تابستان داغ » در نوع روایت آن است که ترکیبی است از فیلمهای موفق سالهای گذشته سینمای ایران یعنی « جدایی نادر از سیمین » و « ابد و یک روز » که متاسفانه در مقایسه با هر دو این آثار در مرتبه بسیار ضعیف تری قرار می گیرد. شخصیت پردازی فیلم مخصوصاً در بخش زوج پرشک ، با کمبودهای فراوانی مواجه است. دیالوگ های ضعیف و نخ نما شده میان زوج متمول چنان ساده و دم دستی است که خیال مخاطب را از بابت عدم توجه به آنها رعایت می کند چراکه می داند صحبت های آنان قرار است منجر به کسب اطلاعات درباره نسرین شود و خودشان فاقد پرداختی مجزا و اصولاً شخصیتی مستقل هستند!
مینا ساداتی در فیلم تابستان داغ
ایراد دیگر « تابستان داغ » را می توان عدم زمانبندی صحیح در نشانه گذاری های اتفاقات مهم فیلمنامه برشمرد بطوریکه تقریباً مدت زمان 50 دقیقه از اثر بی آنکه نقطه عطفی در داستان مشاهده شود، صرفاً با بازخوانی روابط فروپاشیده تکراری آدمهای داستان می پردازد در صورتی که می شد این مدت زمان را کاهش داد و در بازه زمانی کمتری مخاطب را وارد جریان اصلی داستان و کشمکش های دو زوج با یکدیگر بر سر سرنوشت کودک کرد. واکنش های بی جهت در بطن فیلمنامه چنان پررنگ و بی اثر هستند که باعث شده اند دقایق زیادی از فیلم بی آنکه بسط و گسترشی را در داستان شاهد باشیم، بگذرد.
پریناز ایزدیار در فیلم تابستان داغ
با اینحال مشکل اصلی فیلم در نیمه دوم اثر نمایان می شود یعنی جایی که فیلمساز تصمیم می گیرد حس تعلیق به سبک اصغر فرهادی را وارد داستان نماید اما در انجام آن به حدی خام و بی تجربه عمل نموده که تماشاگر را پس می زند. فیلمساز در جریان داستان سوالات بسیاری را مطرح می نماید و در نیمه دم روابط آدمهای داستان را پیچیده تر و وارد فاز جدیدی می کند که به تبعیت از سرنوشت کودک رفتار متفاوتی را پیش می گیرند. اما در نهایت نتیجه آن می شود که فیلم همان راهی را طی می کند که پیش از این آثاری نظیر « شکاف » در سینمای ایران طی کرده بود و وجه تمایز آشکاری میان خود و آثار مشابه رقم نمی زند. فیلم در پایان بندی نیز به بدترین شکل ممکن عمل می نماید تا پیام اخلاقی عجیب خود را به مخاطب انتقال دهد؛ آن هم با بدترین تصمیم ممکن!
علی مصفا در فیلم تابستان داغ
انتخاب بازیگران با توجه به ماهیت فیلم، انتخاب معقولی به نظر می رسد اما در اجرا، آنها تبدیل به شخصیت هایی شده اند که قبلا با ایفای آن در سینمای ایران به محبوبیت رسیده اند. پریناز ایزدیار در نقش نسرین، همان سمیه فیلم « ابد و یک روز » است و فیلمساز نیز تمام تلاش خود را به کار بسته تا او را در حال و هوایی مشابه حفظ نماید. صابر اَبَر نیز در همان شکل و شمایل چند سال اخیرش در سینمای ایران، در « تابستان داغ » دیده می شود و علی مصفا نیز در یکی از ضعیف ترین نقش آفرینی های چند سال اخیرش ، بازی تکراری را از خود به نمایش گذاشته است.
ابراهیم ایرج زاد در اولین تجربه سینمایی اش ثابت می کند که نیازمند تجربه بیشتر در حوزه کارگردانی است چراکه صرفاً الگوپذیری از کارگردانان مطرح کشور و آثارشان، نمی تواند توفیقی برای او در سینمای ایران داشته باشد. « تابستان داغ » اثر تکه تکه شده ای است که می توان ردپای آثار دیگر را در آن یافت و خود، چنان خنثی و بی رمق است که به سختی بتوان نام فیلم را در سالهای آتی به خاطر سپرد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.