وقتی شهید آوینی بر فیلم هامون مهرجویی تحلیلی مستوفی نوشت، آن را بیصداقتی در امر ربط خدا و انسان و هذیانهای اگزیستانسیالیستی سوبژکتیویستی خواند که مشتی پوچیهای بیپایان و ضد خدا را در لوای روشنفکریهای شاملویی، نشخوار کرده که هم هامون و هم صورت واقعی او ـ مهرجویی ـ گرفتار ظاهربینی روشنفکری هستند و هیچچیز را درست نمیفهمند: نه کییرکگارد را، نه «آسیا در برابر غرب» را، نه حضرت ابراهیم (ع) را و…
شهید آوینی ابتدای یادداشت خود یک سؤال مطرح میکند که چرا ملل جهانسومی، هر کدام، یک هامون میسازند؟! سید آوینی میگوید: «جواب را باید درگذشته تاریخی ملتهای اینطرف کره زمین جستوجو کرد و وضع کنونی آنها در برابر این تمدن اروپایی، که میخواهد فرهنگ و تاریخ همه ملتهای دیگر را مثل مربای هویج روی کره پاستوریزه و نان تُست بمالد و بخورد» همین مرزبندی شهید آوینی یک معمای فریبنده بزرگ را حل نمود و با نقد تراژدیهای شبه روشنفکری، به باور غربزده روشنفکران، تازید.
سارا بهرامی و حامد کمیلی در فیلم ایتالیا ایتالیا
قاعده اصلی در همان «زمینی بودن» هنر سینمای روشنفکری است که مبدأ و مقصدش زمین است و نمیتواند صادقانه به آسمان بنگرد. طناب هنر و عرفان اگر یک سمتش به آسمان باشد، سمت دیگرش به دست هنرمند صادق و خداباور است که میتواند با تمسک به آن (در قالب تراژدی یا ملودرام و..) ارتقا بیابد. اما تراژدی یونانی، همان مبدأ آسمانی را هم زمینی کرد. تراژدی یعنی جدال نافرجام انسان با تقدیرِ بیرحم خدایان که با پیشگویی به او رسیده است و چون قائل بودند که خدا، یکبار جهان را آفرید و سپس آن را رها کرد، لذا انسان یونانی، خود را جایگزین خدا دانست (نه جانشین و خلیفه) این شد که «کمدی» پا به عرصه روابطِ زمینی میان خدایان متکثر گذاشت! با این تعریف: «روابط میان انسانهای نازل و بیارزش و قصههای مسخره آنها چون خدا دیگر نقشی ندارد» مکتب یونانِ المپی هر دو سر خدا و انسان را در زمین، فروکرد و الهاماتِ رحمانی را در ساحت هنر مسدود ساخت.
سارا بهرامی و حامد کمیلی در پشت صحنه فیلم ایتالیا ایتالیا
حال اگر آوینی بزرگ، هامون را نقد کرد، معتقد بود که هر دو سر طناب تفکر روشنفکر، در زمین است و این زمینزدگی، خود را اکنون در کمدی ایتالیا ایتالیا نشان داده است، فیلمی که قصهای مشابه با هامون دارد با این تفاوت که همان اندک عرفان الکی و مظاهرِ مذهب در هامون جایش را به نمادهای خوشرنگ و لعاب پرچم و دستبند کشورهای اروپایی فیلم «کاوه صباغ زاده» داده است. «خدا» دیگر در روابط انسانی کاراکترها، نقشی ندارد و فیلم کاملاً کمدی هزل و پوچ است و در این بازیِ «اعتراف در تاریکی زن و شوهر» شاهد خیمهشببازی عالم ظلمت هنر یونانی هستیم، درامی که سرلوحهاش مانیفست گناهان کبیره ۳۶ وضعیت نمایشی ژرژ پولتی است.
حامد کمیلی در پشت صحنه فیلم ایتالیا ایتالیا
فیلم عملاً فاقد قصه است و از حیث فلسفی، روبهزوال و پایان است و به مدد دیالوگ و کلیپ مجدداً سرپا میشود. فاقد شخصیتپردازی است و رفتوبرگشت زمانی و تقطیع فیلم هیچ کمکی به اتصال در پیرنگ نکرده است. هیچ حقیقتی در فیلم وجود ندارد مگر هویت متکثر از سینمای جهان. تراژدی پوچ پایان فیلم هم مُهر جدی است بر تأیید روابط باسمهای هزل گونه سینمایی که نتیجهاش خودباختگی عیان غربی است. «نادر» مجموعه باور، بینش، ارزش، هنجار و اندیشههای پذیرفتهشده ایرانی را فراموش کرده و خصایص فرهنگی خود را در نسبت بافرهنگ عامه عرفی ازدستداده است و خودش را در جامعه دیگری تصور میکند. «برفا» هم خصایص همسویی با نادر دارد و کار در سینما او را نیز بهنوعی خودباختگی پنهان مبتلا کرده است. هویت باختگی زوج «برفا و نادر» شاید چندان گلدرشت نباشد اما هر خودباختگی به یک بنبست نیهلیستی و پوچ منتهی میشود.
سارا بهرامی و حامد کمیلی در پشت صحنه فیلم ایتالیا ایتالیا
از قضا همین تراژدیِ روانشناسانه و پوچی ناشی از بیخدایی «ویرجینا وولفی» در وجود برفا –که توسط فرهنگهای متفاوتی تحت محاصره قرارگرفته است و با کنشهای تدریجیاش آشکار میشود- از غلظت «کمدی» و سرخوشی فصل ابتدایی فیلم کم میکند وگرنه روابط هزل و مضحک، سندی بر لودگی مردم ایران میشد! عنصر خیانت، تبدیل به نخی شده است که این ملغمه توریستیِ سرخوشانه مشتت را به هم دوخته و میخواهد در پس سویههای اندیشهای آنارشیستی «برفا» و خودشیفتگی غربی «نادر» لباس جدیدی ایجاد کند در قامت سینمای جهانوطنی و ضد ملی، آنجایی که عشق «برفا» به نمایشنامه مضمحل گربه روی شیروانی داغ تنسی ویلیامز، مانیفست جهانیشدن سینمای جهانسومیها به سمت آمریکا و غرب شده است!
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.