به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
« خانه کاغذی » تلاش می کند تا فضای ژورنالیست ها و زندگی شان را به تصویر بکشد. نویسنده فیلم که خود سالهاست روزنامه نگار است و به خوبی با شرایط و فضای این حوزه آشنا است، با تکیه بر تجربه سالهای اخیر قصد داشته تا ادای دینی به روزنامه نگاران و فعالیت آنان انجام دهد و از سویی دیگر، مشکلات این قشر را در فضایی ملودرام به تصویر بکشد. اما تلاش آنان برای به ثمر رساندن این پیام کافی نبوده است. « خانه کاغذی » بطور واضح از مشکلات عدیده ای در بخش فیلمنامه رنج می برد. مشکلاتی که چه در وجه ژورنالیستی داستان و چه در وجه عاشقانه آن، نمود می یابد و فرصت لذت بردن از تماشای فیلم را از مخاطبش سلب می کند. در بخش ژورنالیستی، فیلم روایتگر داستان امیرعلی است که سالهاست نمی نویسد اما حالا قصد دارد دوباره به این حوزه بازگردد و در طرف دیگر، دخترش سارا نیز مسیر پدر را پیش گرفته است و قصد افشاگری دارد تا بتواند نام خود را بر سر زبانها بیندازد و رسالت رسانه ای خود را به نحو احسن انجام دهد.
پرویز پرستویی و تینا پاکروان در فیلم خانه کاغذی
صباغ زاده با زیرکی شخصیت پدر و دختر را آینده و گذشته یکدیگر متصور می شود. به نظر می رسد که امیرعلی آینده دخترش ساراست که حالا منزوی شده و سارا نیز تبلوری از گذشته امیرعلی. با اینحال تمام این اشارات در سطح باقی مانده چراکه نویسندگان تمهیدی برای بسط و گسترش داستان در نظر نگرفته اند و نقطه گذاری های اصلی فیلمنامه نیز با مشکلات فراوانی مواجه است. داستان امیرعلی و مینو، سراسر نقاط ابهام برانگیز است و مشخص نیست آنها چه رابطه ای را در گذشته تجربه کرده اند که منجر به قلم شکنی امیرعلی و دوری آنها از یکدیگر گردیده است. بصورت پیشفرض می توان این حدس را زد که عاشقانه آن دو بی سرانجام بوده و خود فیلم نیز اشاره ای ساده و دم دستی به مشکل رخ داده دارد، اما آیا تماشاگر نباید از جزئیات شخصیت ها مطلع شود تا بتواند آنان را در طول داستان همراهی نماید؟ آنچه که در مورد امیرعلی و مینو در فیلم رخ می دهد برای تماشاگر نامفهوم و گنگ است و بطور واضح می توان گفت که هرگز نمی توان عشقی میان آنان متصور شد چراکه فیلمساز چنین فرصتی را به مخاطبش نداده است.
شقایق فراهانی در فیلم سینمایی خانه کاغذی
« خانه کاغذی » همچنین در بخش زیادی از داستان به ورطه شعار گویی می افتد و این شعارها حتی در دیالوگ های مستقیم بین شخصیت ها به چشم می خورد. شعارهای خامی که شبیه به یک بیانیه سیاسی در میانه فیلم هستند و خاصیت داستانی اثر را تا حد زیادی خنثی می نمایند. اشارات بی جهت فیلم به مقوله هایی نظیر " حادثه منا " نیز بدون کارکرد است و بُرندگی در آن به چشم نمی خورد. شاید با توجه به سوژه فیلم صباغ زاده قصد داشته بُرندگی قلم را به تصویر بکشد و اثری نافذ بسازد اما در این راه شکست خورده چراکه جسارت بُرندگی در فیلم به چشم نمی خورد.
پرویز پرستویی در فیلم سینمایی خانه کاغذی
در نهایت باید گفت که « خانه کاغذی » سوژه ای جذاب برای روایت داشته اما تمام جزئیات فیلم متاسفانه در سطح باقی مانده است. فیلمساز نه جسارت پرداخت موضوعات مهم مانند رانت و فساد را داشته و نه توانایی رقم زدن عاشقانه ای در میان فضای ژورنالیستی اثر. نتیجه آن شده که « خانه کاغذی » خنثی و اثری سرشار از شعار است که حتی جذابیت های سینمایی نیز در آن خشکیده است.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.