به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
مسعود اطیابی پس از ساختن « ماه گرفتگی » درباره حوادث 88، تصمیم گرفته به سراغ فرمولی در فیلمسازی برود که فقط نمونه آن در داخل ایران یافت می شود. فرمولی که در چند سال گذشته با آثاری نظیر « من سالوادور نیستم » شکل گرفت و نشان داد که می توان با اتکا بر استفاده از لوکیشن خارجی و نزدیک شدن به خط قرمزهای رایجِ ارشاد، آثار پولسازی ساخت و مطمئن شد که می توان در گیشه های سینمای ایران توفیق بدست آورد.
« تگزاس » مسعود اطیابی جدیدترین فیلم ساخته شده براساس فرمول مذکور است. اثری که بصورت خلاصه همان حال و هوای « خوب ، بد ، جلف » را دارد با این تفاوت که در اینجا لوکیشن فیلم تغییر کرده تا فیلمساز بتواند از محدودیت های فرهنگی که در داخل ایران وجود دارد فاصله بگیرد و شوخی های جنسی مبتذل اش را با رنگ و لعاب بیشتری به کار بگیرد. شوخی هایی که از کنایه های جنسی گرفته تا مایو و غیره، پیکره « تگزاس » را تشکیل می دهد؛ با این توضیح که اینبار فیلمنامه ای هم به چشم نمی خورد.
پژمان جمشیدی در فیلم سینمایی تگزاس
« تگزاس » از شوخی های جنسی متعدد و رقص و پایکوبی های گاه و بی گاهی تشکیل شده که سکانس به سکانس بدون آنکه منطق یا دلیل مشخصی برای شکل گیری آن وجود داشته باشد،در تصویر نقش می بندد و آنگونه که احتمالا سازندگان انتظار دارند، تماشاگران نیز می بایست به تکان دادن کمر و رقصیدن بازیگران بخندند!
نکته مهم درباره « تگزاس » و بطور کل، آثار مشابه « تگزاس » ، این است که کیفیت ساخت کمدی در سینمای ایران چنان به حد ناامید کننده ای رسیده که امروز فیلمسازان شکست خورده ای مانند اطیابی که ساخته قبلی اش به نام « ماه گرفتگی » یکی از ضعیف ترین آثار یک دهه اخیر سینمای ایران بوده نیز برای به سود رسیدن در سینما، رو به کلیشه های ساخت کمدی " بین المللی" می آورد و در این بین کوچکترین اهمیتی نیز به فیلمنامه و کیفیت شوخی ها و بطور کل، مبحث فیلمسازی نشان نمی دهد چراکه می داند مخاطب اینگونه آثار تنها قرار است به حماقت بی حد و حصر و اگزجره آدمهای داستان بخندد و آنان را به حال خود رها کند تا در مقابل تصویر دست و پا بزنند.
پژمان جمشیدی و سام درخشانی در فیلم سینمایی تگزاس
فیلم برای فروش هرچه بیشتر، تمام آنچه را که می توانسته به کار بگیرد استفاده کرده. از لوکیشن فیلم در برزیل و فضای رنگارنگ و شاد آن گرفته تا بازیگران خارجی ( اگر بازیگر باشند! ) که به مقابل دوربین آمده اند تا آنچه را که همکاران ایرانی شان نمی توانند در مقابل قابل دوربین ارائه دهند را به نمایش بگذارند! در این آشفته بازار شوخی های جنسیتی در فیلم، سازندگان شوخی های عجیبی مانند استفاده از آهنگ معروفِ مایکل جکسون که در برزیل فیلمبرداری شده بود را نیز بکار گرفته اند که تقریباً همه این موقعیت ها با رقصیدن و لوده بازی گذشته است.
حمید فرخ نژاد در فیلم سینمایی تگزاس
« تگزاس » در پایان مسیر خود را برای ساخت قسمت دوم باز می گذارد تا پس از بررسی میزان فروش، سازندگان به سراغ ساخت قسمت بعدی بروند که احتمالاً همینطور هم خواهد شد. در روزهایی که سینمای ایران با معضل فروش فیلم مواجه است، به نظر می رسد که « تگزاس » و آثار مشابه آن تنها امید برای چرخاندن چرخه این صنعت در ایران است و باید منتظر حضور بسیار بیشتر اینگونه آثار در سینماها بود. آثاری که روزگاری در سوپرمارکت ها عرضه می شدند اما حالا با رنگ و لعاب خوش تر، به سینما آمده اند و موفق هم هستند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.