به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
میر کریمی همه سعیش را در به تصویر کشیدن یک زندگی کاملاً واقعی و امروزی شهری بکار برده است، اما طاهره بیش ار اینکه مانندمادران و همسران ما زنی وابسته به جامعه ای انقلابی و یا حتی مذهبی باشد، متعلق به یک جامعه روشنفکر، سکولار و به شدت آرمان زدایی شده است.جامعه ای که پوچی دنیازدگی،بی هدفی و دور باطل یک زندگی یکنواخت چشم انداز آینده اش را تشکیل داده است. این مفهوم از سر وروی زندگی طاهره بعنوان شخصیت محوری فیلم می بارد. طاهره ای که دغدغه هایش در نقاشی و بدنسازی و شعر نو و برگزاری مجلل جشن تولد شوهر خلاصه می شود.به نظر شما از این دغدغه ها و این روش زندگی فرزندان انقلابیامام و دخترانی که در تسخیر لانه جاسوسی، اسناد رشته رشته آمریکائیها را زنده کردند، بیرون می آید؟! طاهره همچنین به شدت تهرانیزه است و برای مخاطبان شهرستانی و یا تهرانی های متوسط به پایین، نا آشناست و حتی برخوردش با دختردر آن صحنه که او با دوستانش با یک موسیقی تند می رقصند، تعجب آور و منفعل است. گویی او تحقق همه عقده های زندگی پیشینش را در رفتار دختر می بیند.
اما همه این مشکلات به یک مسأله اساسی وابسته است و آن منطق قصه است. یعنی دلیل طاهره برای ترک خانواده به خوبی تبیین نشده است. طاهره به ظاهر زندگی آرام، مرفه و بدون دغدغه ای دارد. شوهرش خوب و سربراه و بچه ها با هوش و زیبا هستند. پس او چرا باید تصمیم به ترک خانه داشته باشد؟!! و به همین علت، دلیل تمایلش به مرد همسایه نیز غیر قابل باور است. در انتهای فیلم هم صحنه ای وجود دارد که این ابهام را بیشتر می کند. طاهره برای زن همسایه و در حقیقت برای خود استخاره می کند. اما در جواب زن همسایه ( و ما ) فقط به گفتن اینکه خوب آمد اکتفا می کند و آیه قرآن را قرائت نمی کند. گویی فیلمساز از اینکه خواندن قرآن به فضای روشنفکرانه اثرش لطمه وارد آورد، می ترسد.این ابهام، پوچی فضای بدون قصه و بی آرمان فیلم را بیشتر به رخ می کشد. طاهره را با فاطمه آژانس شیشه ای مقایسه کنید، تا فاصله ها را بهتر درک کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
[منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]