خانواده
خانواده یک واحد اجتماعی است که هدف از آن در نگاه قرآن، تأمین سلامت روانی برای سه دسته است؛ زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان. هم چنین هدف، ایجاد آمادگی برای برخورد و رویارویی با پدیده های اجتماعی است. در آیه ۷۴ سوره فرقان می خوانیم:
«والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا قرة أعین و اجعلنا للمتقین اماماً»
«و کسانی که می گویند خدایا ما را از همسران مان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهیز کاران گردان».
این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگی آن در تشکیل جامعه نمونه انسانی اشاره دارد، چنان که پیوند های سالم و درخشان خانوادگی را ایده آل پرهیزکاران معرفی می کند (صدر طباطبایی،۱۳۳:۱۳۸۰).
کریپنر و کرنر در دیدگاه سیستمیخانواده را چنین تعریف می کنند: ۱٫ خانواده سیستمی که بر ابعاد تعاملات عمومی خانواده متمرکز است. ۲٫ شامل تعاملات دو نفره است. ۳٫ شامل مجموع تعاملات در میان همه اعضای خانواده است. ۴٫ یک سیستم ارتباطی درونی و در تعامل گسترده تر با اجتماع بیرون، بین طبقه ای و تأثیرات تاریخی است. (نفر،۴۲:۱۳۹۱)
در دیدگاه سیستمی، خانواده مجموعه ای از عناصر به شمار می رود که در این مجموعه هر یک ازعناصر دارای نقشهای تعریف شده و درعین حال پویا هستند که در راستای دست یابی به هدف هایمشخص در کنش و واکنش درون سیستمی و برون سیستمی هستند.(محمدی بهرام آبادی،۸۱:۱۳۹۱).
عوامل گسست روابط خانوادگی
به طور کلی، هر عاملی که باعث به وجود نیامدن و یا از میان رفتن تفاهم و توافق زوجین و ناسازگاری زناشویی شود، مانع ثبات و استحکام خانواده است. طبق آموزه های دینی، بنیان زندگی مشترک، رسیدن به آرامش و هم گرایی عاطفی میان زن و مرد است. موانع تحکیم بنیان خانواده، عواملی است که باعث اختلاف وتشنج و نابودی تفاهم می شود؛ پس شامل عوامل فردی، فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی و حقوقی می شود (نوری،بی تا:۸۸)
خشونت
خشونت یک پدیده جهانی است که پیکر جامعه را تخریب می کند و زندگی، سلامتی و شادابی را تهدید می نماید. هر ساله بیش از ۶/۱ میلیون نفر در سراسر دنیا به علت خشونت به کام مرگ فرو می روند تعداد بسیاری نیز مجروح شده، دچار مشکلات جسمی، جنسی، تولید مثلی و روانی می گرداند. بر اساس گزارش بانک جهانی، تجاوز و خشونت خانگی مسئول ۱۹درصد از کل بار بیماری در زنان ۴۴-۱۹ ساله در کشورهای صنعتی است. این بدان معنی است که در مورد زنان، یک سال از هر ۵ سال زندگی سالم که به علت صدمه، بیماری یا مرگ پیش از موعد از دست می رود به خشونت نسبت داده می شود. معمولا زنان و دختران نخستین قربانیان خشونت خانگی هستند . خشونت علیه زنان و دختران تهدیدی جدی برای سلامتی و حقوق انسانی محسوب می شود. (طاهرخانی،۹۵:۱۳۸۹)
هنری در مقاله ای با نام «سندروم کودک کتک خورده» کودکانی را توصیف کرد که تحت بدرفتاری و خشونت خانوادگی قرار داشتند. این مقاله سرآغاز سلسله بررسی های خشونت در خانواده شد، اما چند سال طول کشید تا به شکل منظمی تدوین شود (اعزازی،۱۹۹:۱۳۸۰). اولین بررسی ها در مورد خشونت، که از دهه ۷۰ میلادی شروع شد، در مورد اعمال خشونت فیزیکی (بدنی) بر کودکان و نوجوانان در خانواده بود. در دهه ۸۰ میلادی، محققان با پدیدهای جدید یعنی اعمال خشونت نسبت به کهنسالانی که با خانواده زندگی می کردند رو به رو شدند و معلوم شد که درصدی از افراد کهنسال در خانواده مورد بدرفتاری های جسمانی یا بی توجهی قرار دارند. (همان:۲۰۱)
در ایران، از آن جا که خشونت علیه زنان در خانواده امری پنهانی است، بررسی و پژوهش اندکی انجام شده است. یافته های پژوهش ناز پرور (۱۳۷۶) نشان داد که ۳۴ درصد از مردانی که به خشونت دست زده بودند، به دخانیات، و ۳۲درصد به مواد مخدر یا الکل معتاد بوده اند. ۴۶ درصد از این مردان نیز در خانواده ی پدری خود پیشینه ی خشونت داشته اند. (مافی،۷۵:۱۳۸۴)
در پژوهش حاضر دو نوع خشونت جسمی و روانی مورد بررسی قرار می گیرد.
الف: خشونت جسمی
خشونت جسمی به معنای هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و نیت به آسیب و صدمات جسمانی می شود و مصادیق آن عبارتند از: ضرب و شتم، مشت زدن، گاز گرفتن، سیلی زدن، خفه کردن، ضربه با شیء یا مشت، چاقو کشی، تیراندازی، زنده به گور کردن،قتل و… (دهقانفرد،۱۶۷:۱۳۸۵).
از منظر داتون این عقیده که خشونت های فیزیکی عمدتا توسط مردان اتفاق می افتد، درست نیست و همان مقدار که مردان مشهور به استفاده از خشونت های فیزیکی هستند، زنان نیز از این نوع خشونت استفاده می کنند، هم چنین اشتراوس نشان داده است که میزان اجرای خشونت های فیزیکی زنان با مردان برابر است. (تاشک،۱۲:۱۲۸۶)
ب: خشونت روانی
هر نوع رفتار و گفتار خشنی که سلامت روحی و روانی فرد را با خطر مواجه نماید و مصادیق آن عبارتند از: انتقاد ناروا، اهانت و تحقیر، تمسخر، توهین، فحاشی، تهدید به ازدواج مجدد، تهدید به طلاق، اعمال مالکیت، قهر، سوءظن و بدبینی، حسادت، محدود کردن آزادای رفتار و حرکات(عدم آزادی در روابط اجتماعی با نزدیکان و فامیل، عدم اجازه خروج از منزل، حبس) اجبار به کارهای خلاف طبع، تهدید به بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی های زن و فرزندان، سوء استفاده از فرزندان جهت اطاعت همسر، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنه های خلاف عفت و…( محبی،۸:۱۳۸۰).
– در یک تقسیم بندی کلی خشونت ممکن است علیه انسان یا علیه طبیعت صورت گیرد. تقسیم بندی های دیگری که از مقوله خشونت و زنان شده است، به قرار ذیل است:
الف) خشونت بر حسب زمان وقوع می تواند قبل از تولد، نوزادی، کودکی، جوانی و کهولت باشد.
ب)- خشونت هم چنین می تواند در سطح جامعه و خانواده بروز نماید.
ج)- رفتار خشونت آمیز در برخی موارد از سوی فرد بر خودش یا از سوی دیگری علیه وی است. از جمله خشونت های زنان علیه خودشان می توان به برخی جرائم و شبه جرائم (نظیر خودکشی، اعتیاد، خودفروشی، جرم از مصادیق بارز خشونت است که مخل آسایش و امنیت عمومی است اشاره کرد.
د)- خشونت بر مبنای موضوع می تواند روحی، جسمی، جنسی و اقتصادی باشد و در سطح خانواده و جامعه بروز نماید(محبی،۷:۱۳۸۰).
خلاصه فیلم بچه های طلاق (تهمینه میلانی، ۱۳۶۸)
زن به خاطر اصرار خانواده با مردی ازدواج می کند. بعد از چندین سال از هم دیگر جدا می شوند و فرزندان تحت قیومیت مرد قرار می گیرند. پدر نامهربان و مستبد است همه چیز را به دیگران تحمیل می کند و راه خطا را برای تربیت فرزندانش در پیش می گیرد. این شیوه غلط تربیت پذیری بر روی رفتار و کردار دخترش تأثیر گذار بوده تا جایی که رفتار پرخاشگرانه عاطفه به محیط آموزشی مدرسه کشانده می شود و به درسش آسیب می زند. پدر تصمیم می گیرد برای او معلم خصوصی بگیرد. فرشته دانشجوی ترم آخر رشته ی سینما است، او در حال جست جوی موضوعی برای پایان نامه تحصیلی خود است. به عنوان معلم خصوصی وارد منزل دختر می شود، در همان لحظه اول در می یابد که پدر خانواده دارای رفتار بد با عاطفه است. او بعد آشنایی با پدر خانواده تصمیم به حل این مشکل می گیرد و موضوع پایان نامه اش را بچه های طلاق انتخاب می کند…
در این فیلم، میلانی اندیشه ی مطرح کردن بچه های طلاق را در سر دارد، با نمایش پسر بچه ی سارق ابتدای فیلم که نمادی از فرشته را با خود دارد، می خواهد به بیننده این پیام را برساند که پشت در و آجرهای لعاب داده شهر چه ناهنجاری های اجتماعی و تعارضات خانوادگی بر اثر عفریت طلاق در درون خود نهفته دارد که برای لمس آن بایستی همراه فرشته وارد ساختمانی شویم تا شاهد اثرات دهشت بار این معضل بر پیکر جامعه و خانواده باشیم. عاقبت بچه هایی که قربانی جدل و خشونت های خانوادگی بوده اند و این نشان دهنده میزان اثرات طلاق در سطح جامعه است.
هم چنین این فیلم وضعیت زنان در جامعه مرد سالار را نمایش می دهد. میلانی زن را به عنوان موجودی آسیب پذیر در دنیای سرد و خشونت بار مردانه می بیند.
خشونت در فیلم
مطلع فیلم با بیان اثر طلاق بر پسر بچه ای به نمایش در می آید. پسر بچه ای که بودن در کنار کانون خانواده، خانواده را از دست داده است و به کارهای نا بهنجاری چون سرقت و دزدی دست می زند. همانند صحنه ای که نوجوان دوربین فرشته را از مقابل درب ورودی دانشگاه می رباید.
«خشونت فیزیکی» در فضای غالب فیلم به چشم خورده و از همان صحنه های اولیه فیلم به نمایش گذارده می شود. در واقع واکنش دختر خانواده در برابر رفتار پدر است. پدر به جای یافتن راه حلی مناسب و تقویت ارتباط عاطفی موثر با فرزند، با بروز خشم خود در قالب «خشونت فیزیکی» از قبیل تنبیه بدنی با کمر بند، هل دادن، توهین و ناسزا، شکستن شیشه، پرتاب اشیا مورد علاقه دخترش و پاره کردن کتاب برای بازدارندگی او یاری می گیرد. به عنوان مثال صحنه ای که عاطفه برای نشان دادن ابراز وجود و جلب نظر پدر تصمیم به فرار از خانه را می گیرد و پدر در برابر واکنش به این صحنه می گوید: «یه بار دیگه این کار رو بکنی به خدا می کشمت… مثل بچه آدم میری سر درست».
در صحنه ای از فیلم زن برای بقا خانواده و ایجاد رابطه دوستانه با فرزندان خود رضایت می دهد تا خشونت فیزیکی و گناهی که شوهرش مرتکب شده است را ببخشد و برای این گزینش احساس هم دلی داشته باشد. به عنوان مثال صحنه ای که مادر عاطفه با فرشته در حال گفت و گو در فضای پارک است. او بیان می دارد: «بار آخر که کتکم زد پزشک قانونی ۲۵ روز برایم استراحت نوشت. شکایت کردم و گفتن ۶ ماه زندانی داره … رضایت دادم هر چه باشه پدر بچه هامه».
«خشونت روانی» غالب فیلم از سوی پدر نسبت به فرزندان در قالب سوءظن و بدبینی، تحقیر، محدود کردن آزادی رفتار با نزدیکان، حبس کردن و خروج از منزل است که آسیب های روحی و روانی را برای آنان به همراه دارد. به عنوان مثال صحنه ای که فرزند نمره بد امتحان را به خاطر رفتار بد پدر در خوابش می داند و می گوید: «خواب دیدم مامانم دختر زائیده، آقام داره کتکش می زنه … واسه این که آقام دختر دلش نمی خواست و وقتی من دنیا آمدم خیلی ناراحت شد».
نتیجه
در فیلم بچه های طلاق خشونت روانی از جانب پدر نسبت به فرزندان به کار گرفته شده و سلامت روحی و روانی آنان را به خطر می انداخت.همچنین خشونت فیزیکی اعمال شده بر علیه زنان و فرزندان در این فیلم قابل رویئت است.
میلانی بر اساس دیدگاه فمنیستی اش فیلم می سازد. زنانی که مورد خشونت قرار می گیرند مختص به همه ی طبقات اجتماعی جامعه می باشند و نه یک طبقه اجتماعی خاص. او زن را در مقابل مردان قرار می دهد و چهره سیاه و سپید از آنان به نمایش می گذارد. حق را به زن می دهد و مانند فرشتگان سپید نشان می دهد و مردان را سیاه و ظالم به نمایش در می آورد و آن ها را نفی می کند. در دو زن مردان مثل شیطان سیاه، خشن و فریبده اند اما زنان معصوم و بی گناه همانند فرشته سپید می باشند.
میلانی در بچه های طلاق برای زنان نام فرشته را انتخاب می کند. چون فرشته نشانه پاکی و معصومیت زنان است.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]