مرتضی اسماعیلدوست : همانگونه که از نامش پیداست، تمرینی است برای اجرایی کردن ایدهای از عجینسازی ادبیات با سینما که راهی به هیچکدام نمییابد...
20 بهمن 1394
همانگونه که از نامش پیداست، تمرینی است برای اجرایی کردن ایدهای از عجینسازی ادبیات با سینما که راهی به هیچکدام نمییابد و با اغماض میتوان آن را نمایش پردهخوانی از شاهنامه فردوسی پنداشت. جایی که گروهی تئاتری قصد دارند از عناصر داستانی شاهنامه با تاکید به بخش اساطیری آن اجرایی هنری را رقم بزنند. اما تلاشهای فیلمساز منتهی به یکسری نمایهها و نشانههای پراکندهای شده که فاقد هرگونه رویکرد دراماتیک یا فهم معنایی از برونرفت ایده در دیده مخاطب خواهد بود. سجادی در «تمرین برای اجرا» سعی بر آن داشت تا قیاسی میان دوران از طریق تغییر در رویه تفکری نسلها صورت بخشد و ارجاع چند باره فیلمساز به نمای هلی شات از شهری مدرن در برابر داستان سیاوش و سودابه بر این نگره شکل گرفت اما پرداختی ارزنده به چنین ایدهای دشوارتر از آن است که در یک دورهمی برای فیلمسازی صورت یابد!