: داستان سریال « فلش » از زندگی جوانی کاملا معمولی به نام "باری آلن" آغاز می شود . وی قربانی تمسخر به دلیل ضعف جسمانی در دوران کودکی است و...
25 آذر 1395
داستان سریال « فلش » از زندگی جوانی کاملا معمولی به نام "باری آلن" آغاز می شود . وی قربانی تمسخر به دلیل ضعف جسمانی در دوران کودکی است و همچون همه ابر قهرمانان ،قادر به یافتن شریک مناسب زندگی عاطفی خود نیست.
ماجرای این سریال – به زبان ساده – از انفجاری در" پردازشگر شتاب دهنده ذرات" در سنترال سیتی (زیر نظر دکتر هریسون ویلز) آغاز می شود.این انفجار باعث شده تا جهش های متعددی در بدن برخی از شهروندان که در معرض تابش اشعه قرار گرفته اند، روی دهد.
جالب آنکه تاثیر اشعه بر انسانها ، ارتباط تنگاتنگی با حالات و موقعیت آنان دارد. مثلا باری الن در اثر اصابت این اشعه توانایی حرکت با سرعتی اعجاب آور را کسب می کند و شخصی که در "اتاق گاز" در انتظار اعدام است،به موجودی با گاز سمی مبدل می شود. نکته انجاست که موجودات خارق العاده در این سریال به دو گروه خیر و شر تقسیم می شوند اما "ضد قهرمانان" بسیار نیرومندتر از قهرمانان نیک سرشت به نظر می رسند.در واقع گروه کثیری از"انسانهای صاعقه زده" متمایل به شرارت اند و تنها گروه ناچیزی به "نیک رفتاری" تمایل می یابند. صرف نظر از علت این نوع نگاه در فیلمنامه، شاید بتوان نتیجه گرفت که این سریال معتقد به "شرارت ذاتی انسان" است. به عبارت دیگر؛ انسانها ذاتا متمایل به شر هستند و اگر توان و ابزار لازم برای آنها فراهم شود، شر وجودی خویش را از قوه به فعل تبدیل می کنند!
هنگامی که به تماشای سریال " فلش" نشسته اید غالبا منتظر روایتی از جنس اَبَرقهرمان های سینمایی هستید: قهرمانی خوش تیپ و خجالتی،دختری زیبا ودلربا، ضد قهرمانی شرور و احیانا شوخ طبع،انفجار های بزرگ و فراوان،باران گلوله ، لگد پرانی و...اما این سریال در پردازش شخصیت ابر قهرمان خود – باری الن – دچار ضعف است. صفات بارز این شخصیت بخوبی به بیننده منتقل نمی شود. گذشته او به روشنی توصیف نشده و تعامل او با توانایی هایی که در اختیار دارد ،نکته تازه ای به بیننده ارائه نمی دهد.این ها البته به معنی بی ارزش قلمداد کردن سریال فلاش نیست اما مایلم به این نکته اشاره کنم که حتی بعد از تماشای بخش عمده ای از سریال، هنوز تصویری از شخصیت ابرقهرمان سریال بدست نمی آید. و این به معنای شکست خالق سریال در مقام "شخصیت پردازی" و "تیپ سازی" است.
هر فردی از تماشای قهرمانی که دختر جوانی را از مهلکه نجات میدهد و یا کودکی معصوم با چشمان آبی را از چنگال نیروهای خبیث میرهاند و به جنگ با اشرار همت می گمارد لذت می برد اما بیننده پرو پا قرص اینگونه اثار سینمایی ، توقع دارد با ابرقهرمانی زنده و قابل هضم ودارای هویت خاص خود روبرو شود و نه یک جوان امریکایی تکراری با نقاب برچهره که برای نجات جهان قد علم کرده است .البته تعداد کمی از آثار اَبَرقهرمانی به چنین توفیقی دست یافته است.
روال داستان در سریال صاعقه ، یکسان است: موجود شروری خلق می شود، "باری الن" به جنگ با او می شتابد اما در این نبرد با شکست مواجه می شود. در این زمان به سراغ همکاران خود در آزمایشگاه میرود و سرانجام نیز ضد قهرمان را به زانو در می آورد. نکته انجاست که تمام این رویداد ها الزاما باید طی 45 دقیقه روی دهد.اما شاید اگر این سریال الزامی به رعایت این قاعده نداشت ، در مقام پردازش داستان و شخصیت پردازی به مراتب موفق تر می نمود. ترجمه: فرید یاسمین
داستان در مورد "بری آلن" است، مردی جوان که بعد از انفجار دستگاه شتاب دهنده در آزمایشگاه S.T.A.R و رخ دادن طوفانی سهمگین از ذرات این شتاب دهنده، مورد اصابت صاعقه ای که از این انفجار تولید شده قرار می گیرد و به کما می رود. نه ماه بعد او از کما خارج شده و درمی یابد که در اثر این حادثه او داری سرعت و قدرتی عجیب شده است، به گونه ای که می تواند با سرعتی بسیار بالا حرکت کرده و نیز آسیبهای جسمی بدن وی با سرعتی بیشتر از حد معمول بهبود می یابد. او تصمیم می گیرد از این نیرو برای محافظت از شهر خود استفاده کند. اما او به زودی متوجه می شود که تنها کسی نیست که در زمان انفجار، قدرتهای فرا انسانی کسب کرده است...