به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بزرگترین موهبتش در فرم نهفته است. انتخاب خضوعی ابیانه به عنوان مدیر فیلمبرداری و بهره گیری از دوربینی غالبا همراه با شخصیت ها اینبار و خصوصا در نیمه ی اول "بیگانه" با نماهایی ثابت و بازی هایی غالبا ایستا و بی حرکت (ولو برای چند ثانیه در هر نما) همراه گشته و فرم توکلی را حداقل نسبت به دو اثر قبلی اش ("اینجا بدون من" و "آسمان زرد کم عمق") تازه تر نموده اند. واضح است که توکلی به سبک آثار دهه های 40 و 50 سینمای آمریکا در حال عکاسی است و حال اینکه آیا این عکاسی قرار است نوآمده ای در فرم سینمای توکلی باشد و یا به سبب ادای دین به کازان مورد استفاده قرار گرفته است راستش را بخواهید چندان هم مشخص نیست اما آنچه حائز اهمیت است این است که بهره گیری از این عکاسی در کنار سایر ویژگی های ثابت فرمی سینمای توکلی (همچون صدای پس زمینه ای محیط و موسیقی موجز تصویری که جهت فضاسازی در "بیگانه" نیز کم و بیش به چشم می خورند) فرمی نیمه تلفیقی (تلفیق فرم سینمای کازان در دهه های 40 و 50 با فرم توکلی) را برای "بیگانه" رقم زده و مجموعا جزو نقاط قوت فیلم به شمار می آید.
بازی پانته ا بهرام نیز یکی دیگر از معدود موهبت های فیلم است. وی تنها بازیگر "بیگانه" است که توانسته توامان بازی های درونی و بیرونی موفقی از خود به جای بگذارد و شخصیت نسرین را نه به سبب فیلمنامه بلکه با اتکا به قدرت تحلیلی که در ایفای نقش خود دارد (موهبتی که برای مثال در بازیگری همچون مهناز افشار یافت نمی شود) تا حدی دراماتیزه و ایرانیزه نماید.
مهناز افشار در فیلم بیگانه
ضعف در پرداخت ها اما "بیگانه" را علیرغم برخی تفاوت های جزئی با "اتوبوسی به نام هوس" به اثری زیر سایه ی کازان تبدیل کرده به گونه ای که مرگ فیلم بدون حضور سلفش ("اتوبوسی به نام هوس") حتمی است. این اتفاق در حالی رخ داده که تمام شخصیت های فیلم کازان در "بیگانه" آن هم در فیلمی که هم فیلمنامه و هم فرمش کلاسیک است به شکلی بریده بریده و بسیار ناقص پرداخت شده و هیچکدام نه دراماتیزه شده اند و نه قابل شناسایی اند و در این میان حتی وجود عناصر دارای وجه استعاری نیز کمکی به رفع مصیبت های مذکور نمی کند. توکلی تاکیدات کازان بر تفاوت طبقاتی در "اتوبوسی به نام هوس" را در "بیگانه" به کل نادیده گرفته و فقط و فقط روی شخصیت هایی متمرکز شده که همگی سایه هایی به شدت ضعیف از شخصیت های کازان هستند. سپیده با آن چهره ی تمام عبوسش و دیالوگ های خشکش به شدت تیپ است و هیچ نشانی از شخصیت خواهر ندارد. امیر نیز با آن چهره ی تمام کارگرانه اش گویی فقط و فقط نمادی از شخصیت شوهر خواهر است و بس. آغاز و پایان فصول آشنایی دو خواهر و مشاجره های بعدی شان-دروغ های نسرین-بر باد رفتن اندک سرمایه ی امیر و تنش هایش با نسرین-سرخوردگی داوود-نابودی نسرین علیرغم دارا بودن تصاویر و کارت پستال هایی زیبا در فیلم مفقود هستند و پنهان و علاوه بر اینها فصول مذکور (خصوصا فصل تنش های میان امیر و نسرین) گذرا و کم پرداخت نیز هستند. برای نمونه در فصل تنش میان امیر و نسرین (که بایستی مملو می بود از سرکوفت زدن های نسرین به خواهرش درباره ی امیر) در تمام طول فیلم نسرین تنها یکبار از دست امیر به سپیده شکایت می کند و دیگر هیچ. آری ! گویی که تمام این فصول (که اجزای به هم پیوسته ی درام کازان هستند) در "بیگانه" فقط و فقط به عنوان کدهایی نسبت به فیلم کازان بکار می روند و انگار نه انگار که توکلی (که در "اینجا بدون من" سابقه ی موفق دراماتیزه و ایرانیزه کردن شخصیت های نمایشنامه ی تنسی ویلیامز را داشته) حتی در مقام ساخت اثری اقتباسی نیز باید خود را موظف به ساخت درام از طریق دراماتیزه کردن شخصیت ها و شکل دهی موقعیت های دراماتیک بداند.
پانته ا بهرام در فیلم بیگانه
فیلمساز محترم و کاربلد ما (که کاربلدی خود را در "اینجا بدون من" و "آسمان زرد کم عمق" به وضوح به اثبات رسانده است) در "بیگانه" به طرز شگفت آور و صدالبته تاسف باری فقط و فقط کدهای نشانه ای (و نه حتی کدهای دراماتیک) می دهد و نه آدمهایش را دراماتیزه می گرداند و نه موقعیت دراماتیکی برای آنها تعریف می کند و در نتیجه درامی نیز نمی سازد و همین تبدیل شدن توکلی به فیلمساز نشانه (فیلمسازی که فقط و فقط از طریق گنجاندن کدهای نشانه ای در اثر خود درام خلق کند) در صورت تداوم مصیبت هایی بس جدی (از جنس همان مصیبت هایی که کیمیایی امروز به آن ها دچار شده است) برای فیلمساز و سینمایش به بار می آورد و در همین "بیگانه" نیز حداقل آفتی که تولید می کند کاهش دایره ی مخاطبان اثر به مخاطبان خاص است. شاید آن دسته مخاطبانی که با پیش فرض ساخته شدن دنیای توکلی در اقتباسش از کازان به سینما می روند قادر باشند کم و بیش با دنیای "بیگانه" ارتباط برقرار کنند اما مسلما مخاطبانی که چنین پیش فرضی ندارند و یا اثر کازان را ندیده اند با تماشای حتی چندباره ی "بیگانه" نیز با فیلم ارتباط برقرار نخواهند کرد چرا که توکلی در "بیگانه" نه تنها دنیای خودش را نساخته بلکه حتی دنیای کازان را نیز ناقص و پرحفره و از طریق کدهای نشانه ای خلق کرده و از این رو از سویی به هیچ عنوان نتوانسته خود را از زیر سایه ی سلفش (الیا کازان) بیرون بکشد و از سویی دیگر اثرش بدون درنظر گرفتن "اتوبوسی به نام هوس" به عنوان پیش فرضی ذهنی دچار بی هویتی و نهایتا مرگ تدریجی در سیر زمان می گردد.
پوستر فیلم سینمایی بیگانه
اما در "بیگانه" لوث شدن نقاط قوت آثار توکلی (و گاها تبدیل شدنشان به نقاط ضعف) فقط و فقط منحصر در پرداخت های ضعیف و دراماتیزه نشدن شخصیت ها و عدم ساخت درام و... نمی گردد و مقوله ی تدوین که در آثار پیشین توکلی (همچون "اینجا بدون من" و "آسمان زرد کم عمق") نقطه قوتی بس بزرگ به حساب می آمد را نیز به سبب ساده و سردستی بودن تدوین ها شامل می شود و گویی که توکلی در "بیگانه" روی تدوین های خود نیز آن تاکیدات و سختگیری های همیشگی را نداشته است. جغرافیای "بیگانه" نیز به سبب عدم ساخت جهان فیلمساز و الصاق جهانی شبه کازانی به فیلم مفقود بوده و از این رو شخصیت ها علاوه بر بی هویتی و دراماتیزه نشدن ایرانیزه نیز نشده اند و مشخص نیست توکلی "بیگانه" را دقیقا برای کدام ملت و در خدمت کدام فرهنگ و در مقام آینه گی و یا آسیب شناسی کدام جامعه ساخته و اگر احیانا قصد آفرینش اثری جهان شمول و انتقال پیامی فراگیر را داشته تحقق این مهم با وجود جغرافیای مفقود شده ی فیلم میسر است؟!
مهناز افشار در فیلم بیگانه
این همه "بیگانه" را به اثری بی هویت و ایرانیزه نشده و عقیم مانده و غیرماندگار تبدیل کرده که حتی اگر با جهان کازان نیز بیگانه نباشد با جهان خالقش کاملا بیگانه بوده و موجب پسرفتی جدی در کارنامه ی فیلمسازی بهرام توکلی گشته است.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.