احسان آجورلو : لاکان، در نظریات خود در باب روانکاوی و فلسفه، دست به دامن فروید در روانشناسی و فردینان سوسور در زبانشناسی میشود و برای بیان نظریات خود از بنیانهای نظم جهانی...
14 آذر 1395
لاکان، در نظریات خود در باب روانکاوی و فلسفه، دست به دامن فروید در روانشناسی و فردینان سوسور در زبانشناسی میشود و برای بیان نظریات خود از بنیانهای نظم جهانی سخن میگوید که اولین آنها «امرخیالی» است. در واقع، امر خیالی نشانگر جستجویی بیپایان در پی خود است. لاکان اشاره میکند که انسان به صورت نارس به دنیا میآید. به این معنا که تا چند سال پس از تولد نمیتواند حرکاتش را باهم هماهنگ کند. وقتی کودک به حدود شش ماهگی میرسد، سعی میکند این همذاتپنداری و هماهنگی را به دست بیاورد. او با دیدن تصویر خودش در آینه (مراد از آینه، هم میتواند آینه واقعی باشد و هم آینه فردی دیگر) است که بر این مشکل غلبه میکنند. تصویر آینه به کودک آرامش میدهد زیرا او از خودش تصور کاملی ندارد. او هرپاره از خودش را متعلق به دیگری میداند. تصویر آینه باعث میشود تا کودک تصویر کاملی از خودش به دست بیاورد. او جای دقیق اندامهایش را نمیداند. وقتی میخواهد چیزی را به دهان ببرد، نمیتواند مکان دقیق دهانش را مشخص کند. او با نگاه کردن به آینه افراد دیگر، و توجه به حرکات آنها، سعی میکند مثل آنها بتواند حرکاتی منظم و با قاعده و دقیق داشته باشد؛ و در نتیجه مثل آنها کامل باشد. این تلاش باعث پیدایی من یا نفس در کودک میشود. «نفس از نظر ساختاری از هم گسستهاست و میان خودش و تصویر خودش دوپارهاست. از همین رو است که همواره خواهد کوشید تا دیگری (تصویر در آینه یا فرد دیگری که دیدهاست) را با خود یکی کند». در امر یا نظم خیالی، همین کلمه هموارهاست که تأثیرگذار است. چراکه کودک پس از ورود به سنین بزرگسالی هم نفس این خصلت را از دست نمیدهد. یعنی همواره میخواهد کاملتر شود و وحدت بیشتری پیدا کند. در واقع من مطلوب هسته اصلی امر خیالی است. تصویری است اغراقآمیز که فرد از وجود خود ساخته و مبتنی بر آرزومندی اوست. امر خیالی نظمی است که لاکان آن را مورد نقد قرار میدهد. او اشاره میکند که دوران مدرن نماینده اوج امر خیالی بشر است زیرا مشغول خود و تسخیر جهان به دست خود یا آفریدههای خود است. در فیلم پناهگاه، این غوطهوری در امر خیالی با دنیای مادری که ژولیا کریستوا از آن نام میبرد یکی میشود. پس از ورود دانش آموز به خانه، کلاوس با دیگری مواجه میشود. به عبارتی کلاوس در یک محیط خود، نه تنها شناختی از خود ندارد بلکه سبب نشانختن جهان هم شده که این امر در نیاموختن او شده، البته در فیلم حالت رادیکالتری که کودک ماندن اوست نیز تصویر میشود. حال برای شناخت کلاوس نیاز به یک دیگری است که همان دانش آموز است که وارد خانه شده، دانش آموز خود نیز تحت علل روانکاوی قبول میکند تا تا آموزش کلاوس را به عهده گیرد. اما آنچه در آموزش مورد تاکید قرار میگیرد. برخورد دیگری با خود است، به عبارتی تکمیل نفس کلاوس با دانش آموز، کلاوس آهسته آهسته در حال شناختن خود است اما برای رسیدن به نفس خود (متعالی) نیاز به تکمیل شدن و دیگری دارد. این خود متعالی که بعد معلوم میشود رویا ریاست جمهوری است، و دانش آموز اشاره میکند که برای این کار باید با خیلیها ارتباط داشت. اشارهای کوتاه به هیمن موضوع است. اما اولین نگاه به من مطلوب بعد از بازی کردن اتفاق میافتد. وقتی کلاوس شروع به بازی میکند با مانند کودکی است که لاکان از آن به عنوان کنترل کردن دست و پایش یاد میکند. کلاوس میتواند کنترل احساسات را در اختیار بگیرد. به همان علت شب را خارج از اتاق خود میگذراند. گام بعدی خارج شدن کلاوس از خانه است که در این نقطه، نظر کریستوا با فیلم تلاقی پیدا میکند. کلاوس با درگیری از مادر و دنیای مادرانه یا به نظر لاکان امر خیالی خارج میشود و در این راه پدر است که این امر راپذیرفته و درب را برایش باز میکند. صحنه مواجه کلاوس با جنگل و برف نیز مصداق ورود به امر نمادین جهان است. که دنیای قراردادها انسان را احاطه کرده است. البته نقد لاکان به امر خیالی نیز مشهود به چشم میخورد که تسخیر کلاوس در خانه و اجازه نیافتن او برای رسیدن به اصالت وجود امری است که توسط صاحبان خانه اداره میشود و لاکان نیز جهان مدرن را نیز در احاطه عدهای میداند که اجازه دست یابی را به دیگران نمیدهند. البته نکته دیگر فیلم این است که همین خوانش را به صورت برعکس میتوان از جانب کاراکتر دانش آموز داشت.
A young student seeks quiet and solitude to focus on an important work but ends up as the teacher of a peculiar boy who is home-schooled by his parents in an isolated bunker mansion. THE ... See full summary »