به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
حاشیه ها
نمی شود درباره این فیلم صحبت کردو اشاره ای به حاشیه های آن نداشت . بنابراین قبل از بررسی فیلم "درباره الی" به بررسی حاشیه های این فیلم که تا روزهای قبل از اکران متاسفانه از خود فیلم نیز پررنگ تر شده بود اشاره می کنم .
البته باید یادآوری کرد که پس از اکران فیلم و تماشای آن توسط منتقدان و علاقمندان به یکباره شاهد جایگزینی متن به جای حاشیه شدیم و به یکباره شاهد فراموش شدن تمامی حاشیه های فیلم و توجه و تمرکز تماشاگران به خود موضوع فیلم بودیم . حاشیه از کجا شروع شد ؟ اولین حاشیه از انتخاب بازیگران فیلم شروع شد . ظاهرا اهالی سینما از مدتها پیش و زودتر از مردم از حضور "گلشیفته فراهانی" در سینمای هالیوود و هنرنمایی او در فیلم "پیکره دروغ ها" به کارگردانی "ریدلی اسکات" و بابازی "راسل کرو" و "لئوناردو دی کاپریو "،مطلع بودند وتا قبل از اکران از احتمالات پیش بینی نشده ای در مورد سرنوشت هنری" گلشیفته فراهانی" سخن های زیادی در محافل خصوصی هنری به گوش می رسید .
فرهادی در چنین شرایطی ریسک بزرگی کرد و دست به انتخاب "گلشیفته فراهانی" برای نقش اول فیلمش زد .
تا زمان کلید خوردن فیلم و نیز پیش خبر منتشر شده مربوط به تولید این فیلم ،علاقمندان به سینما و بخصوص آثار فرهادی در جستجو و کنکاش معمول در خصوص این فیلم و فهرست بازیگران آن بودند که اخبارش به تدریج در نشریات درج می شد . با اضافه شدن "ترانه علیدوستی" ،"مریلا زارعی" ،"شهاب حسینی" ،"پیمان معادی" ،"رعنا آزادی ور" و سرانجام "مانی حقیقی" فهرست بازیگران این فیلم تکمیل شد .
در پیش خبرهای منتشر شده در مطبوعات در باره قصه این فیلم یک داستان یک خطی منتشر شد :"سه خانواده جوان به عنوان یک سفر تفریحی به شمال می روند و...."
مریلا زارعی و پیمان معادی در فیلم درباره الی
بامطرح شدن خبر حضور "گلشیفته" در فیلم هالیوودی و نیز بعد از آن سفر وی به خارج از کشور (ابتدا به فرانسه و سپس آمریکا)و حضور روی فرش قرمز و مراسم معرفی فیلم با حضور عوامل فیلم از جمله "دی کاپریو" و "راسل کرو" با ظاهری بدون حجاب (که باعث جنجال خبری بسیار زیادی در ایرن و سایر نقاط جهان شد) و به دنبال آن انتشار مصاحبه هایی به نقل از گلشیفته در نقد سینما ایران ،اولین تردیدها در توقیف فیلم درباره الی مطرح شد .(شد حکایت گنه کرد در بلخ آهنگری ....)
نکته جالب اینکه این فیلم با دریافت مجوز و با رعایت کامل تمامی قوانین جاری در کشور ساخته شده بود و برای اولین بار بود که از شایعه توقیف فیلم بخاطر رفتار و عملکرد یکی از بازیگران در موضوعی که هیچ ربطی به این فیلم نداشت سخن گفته می شد .
به این ترتیب فیلم قبل از حضور در جشنواره فیلم فجر با حاشیه های زیادی مواجه شد .
فیلم به موقع به جشنواره فیلم فجر تحویل شد اما در فهرست اولیه اسمی از آن به میان نیامد . همزمان با این جشنواره ، فیلم که پیش از این برای جشنواره برلین نیز ارسال شده بود ،در بخش مسابقه اصلی این جشنواره نیز پذریرفته شد و در چنین حالتی وضعیت تصمیم گیری مسئولین را دشوارتر کرد .
در این میان فرهادی از هر گونه واکنشی خودداری کرد و سکوت کامل اختیار کرد ،رفتاری که از او بعید بود (بیاد بیاورید نامه نگاری های او را در باره فیلم "دایره زنگی" ). در چنین شرایطی سرنوشت فیلم و حضور آن در جشنواره با دو طیف گره خورده بود . اول طیف هنرمندان و اهالی سینما که تلاش گسترده ای را برای حضور این فیلم در جشنواره داشتند .از جمله اهالی سینما که در این زمینه تلاش فراوانی را داشت "ابراهیم حاتمی کیا" بود که در این دوره به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران سودای سیمرغ هم مطرح بود . وی در مذاکرات رسمی و غیر رسمی متعهد شد در صورت اکران فیلم در جشنواره شاهد حضور "گلشیفته فراهانی" در جشنواره برلین با حجاب کامل خواهیم بود (اتفاقی که افتاد) . و اما طیف دوم ،از سوی دیگر درگیری و کشمکش بیشتر سیاسی میان مشاور هنری رئیس جمهور (شمقدری)و وزیر ارشاد (صفارهرندی)سرانجام به نفع شمقدری تمام شد و به تقاضای وی رئیس جمهور نامه ای را برای رفع مشکل این فیلم منتشر کرد و سرانجام فیلم در آخرین روزهای جشنواره در وضعیتی بسیار نامناسب اکران شد .
بسیاری از علاقمندان در روز اول اکران فیلم بیش از خود فیلم به دنبال حاشیه های ایجاد شده به تماشای آن شتافته بودند اما وقتی از سالن بیرون آمدند حاشیه ها رنگ باخته بود . "درباره الی "یک فیلم عجیب بود و یک اتفاق مهم در سینمای ایران .
ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در فیلم درباره الی
سینما شناسی اصغر فرهادی
پس از فیلم های "شهر زیبا" ،"رقص در غبار" و "چهارشنبه سوری" این چهارمین تجربه سینمایی فرهادی است .نکته جالب در کارنامه سینمایی فرهادی ارتقا مستمر کیفی کارهایش از هر کار به کار دیگر است .
یقینا "درباره الی" چند پله فراتر از کار دیگر فرهادید یعنی "چهارشنبه سوری" است و چهارشنبه سوری بالاتر از .... .
به این ترتیب فرهادی با این فیلم باوجود کارنامه جمع و جور خود جایگاه خود را در سینمای ایران به عنوان یک کارگردان مهم و تاثیر گذار تثبیت کرد.
داستان درباره الی
اصل داستان را می توانید در چندخط برای شنونده تعریف کنید: سه خانواده ،که ظاهرا پیش از این در دوران دانشگاه با یکدیگر هم کلاس و هم دوره بوده اند (دانشکده حقوق ) تصمیم به یک سفر سه روزه تفریحی به مقصد شمال می گیرند . در میان این سه خانواده دونفر نیز به عنوان میهمان حضور دارند . اولی احمد است که از هم دوره ای های همین سه خانواده است و درآلمان زندگی می کند و به تازگی از همسر آلمانی اش جدا شده و برای یک سفر ده روزه به ایران آمده و دومی "الی "معلم مهد کودک فرزند یکی از همین خانواده ها است (فرزندسپیده و امیر)که به اصرار سپیده و برای آشنا شدن با احمد در این سفر بقیه را همراهی می کند .....در میانه سفر و یک روز پس ازاقامت خانواده ها در یک ویلای مشرف به دریا ناگهان یکی از بچه ها (آرش)در دریا غرق می شود . دوستان پس از اطلاع از غرق شدن کودک به همراه ساکنان بومی به نجات کودک می شتابند وبا تلاش بسیار او را از غرق شدن نجات می دهند ..امااین پایان ماجرا نیست ....."الی"گم شده و کسی ازاو خبری ندارد . از اینجا به بعدداستان وارد فضای ترس و اضطراب و تعلیق می شود ."درباره الی" داستانی ساده دارد .عده زیادی ازعلاقمندان به سینما معتقدند که بخش اول فیلم به فیلم "حادثه" یا "ماجرا" ساخته "میکل آنجلو آنتونیونی" شبیه است و احتمالا برداشتی از این فیلم است . "الی " در میانه فیلم ظاهرا در دریا غرق میشود و سایر شخصیتها تا پایان فیلم به دنبال او میگردند تا سرانجام جسدغرق شده او را که توسط پلیس از آب گرفته شده را در پزشکی قانونی پیدا می کنند. اما همین داستان ظاهرا ساده و چند خطی برای اصغر فرهادی دستمایه ای شده است جهت تولید فیلمی جذاب و با درونمایه ای اجتماعی و با نگاهی نقادانه به جامعه امروز ایران .فیلم با یک فضای شاد و پرشور شروع میشود در ابتدای فیلم شاهد حرکت خودروهای مسافران در تونل های مسیر تهران - شمال هستیم که با جیغ و فریاد شادی و شور خود را از این سفر نشان می دهند .
اما شور و شوق حاکم بر فضا و حاضرین از زمان وقوع حادثه و پس از اطلاع حاضرین از گم شدنالی، لحنی تراژیک میگیرد و در فضایی تیره تر ادامه پیدا میکند.الی تنها به این دلیل با جمع به این سفر آمده تا با احمد آشنا شود و احتمالا با او ازدواج کند. احمد در سفر به ایران قصد دارد با دختری برای ازدواج آشنا شود. نخستین برخورد الی و احمد میتواند سامان دهنده مناسبی برای رابطه آنها در آینده باشد، اما این آشنایی تازه با فاجعه ای که برای الی پیش میآید، نافرجام میماند.
اصغر فرهادی در پشت صحنه فیلم درباره الی
قبل از تحلیل
"فران" زنگ زده بود. از بد روزگار بهش گله کردم و از دورنگی اطرافیان که در ظاهر با تو رفتاری خوب دارند اما در پشت پرده و به محض غیبت و عدم حضورت در میان جمع، تورا با رگباری از حرف و حدیث ها و تهمت ها می نوازند . همه را شنید و شنیدو تایید کرد و یک جمله گفت : "تو که نمی تونی جلوی دهن مرم رو بگیری و اصلا تومسئول این کار نیستی "جمله ای بسیار تاریخی و اساسی بود تو زندگی من . من هر چه کنم نمی توانم جلوی حاشیه ها و حرف و حدیث ها و به لجن کشیدن شخصیت و اعتبارم را از جانب دیگران بگیرم و این یک جدال نابرابر است .این خصوصیت ایرانی جماعت است :غیبت ،تزویر ،ریا ، دروغگویی متداول که به مصلحت اندیشی ترجمه می شود ، عدم رعایت امانتداری (در حرف و عمل) ،زیر پا گذاشتن اخلاق و....این موارد و بسیار دیگر که نیاوردم برای ایرانی جماعت عادت شده است .اگر غیبت نکند گویی چیزی کم دارد و اگر کسی را در سایه جملاتش به مسلخ نبرد یا به لجن نکشد انگاری روزش روز نیست . اگر همه تقصیرها را به گردن دیگری نیندازد محکوم می شود پس برای بقا حق دارد این کار را بکند و اصولا این امر را اتخاذ یک تاکتیک موثر می داند . اگر دروغ می گوید صلاح است و اگر ریا می کند به خاطر تضمین منافعی است که به آن وابسته است و یا به آن نیاز دارد . "درباره الی "انگشت گذاشته روی برخی از این خصوصیات ریز ایرانی جماعت که هر روزه در اعمال و رفتار خودمان می بینیم و متاسفانه آنقدر فراگیر و جاری و ساری شده که به نظر کاملا معمولی و بدیهی است .
تحلیل ماجرای الی
تقریبا نیمی از فیلم (حدود 45 دقیقه )را شاهد سرخوشی خانواده های عازم سفر در طول راه و نیز به هنگام گرفتن ویلا و تدارک غذا و تفریح و سرگرمی آنها هستیم . این فضاها اینقدر شاد و صمیمانه و عین زندگی واقعی تصویر شده اند که بیننده به راحتی آن را باور می کند و تصور می کند که واقعا در شمال است و یکی از اعضای همان خانواده ها است: با آنها همبازی می شود ،می رقصد ،حرکات مسخره از خود در می آورد ،جوک تعریف می کند ،والیبال بازی می کند ،قلیان می کشد و حتی با آنها بازی جمعی "پانتومیم "را انجام می دهد و سعیمی کند در این بازی درست حدس بزند و به همین دلیل است که در لحظه وقوع حادثه همچون دیگر اعضای این خانواده ها دچار تغییر فاز ناگهانی از سرخوشی به ترس و اضطراب می شود و بعد از نجات کودک در تلاش برای یافتن الی همراه دیگران می شود . داستان واقعی از زمان گم شدن الی شروع می شود .الی گم شده است و هنوز مطمئن نیستند که او به یکباره جمع را ترک کرده و به تهران برگشته و یا اینکه برای نجات کودک خود را به آب انداخته است و یا اینکه ...... . در پایان فیلم وقتی جسدالی را در سرخانه می بینیم متوجه می شویم که اودر دریا غرق شده است اما تحلیل در خصوص نحوه یا دلیل غرق شده الی برعهده خود تماشاگر است :الی برای نجات کودک غرق شده است یا به عمد خود را به اب انداخته است؟؟؟!.....دلیل مرگ الی هر کدام از این دو مورد که باشد فرقی در اصل ماجرا نمی کند چرا که ماجرا چیز دیگری است . اما برای اینکه پاسخی هم بدهیم به کسانی که در باره نحوه مرگ الی سوال می کنند به یک جمله کلیدی رد و بدل شده میاناحمد و الی در زمانی که برای خریداز جمع جدا می شوند توجه کنید :" یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است . "کسی چه می داند شاید همین جمله اساسی کلید و آدرس را به الیداده باشد . اما این مهم نیست ....مهم خود الی است . الی تا زمانی که هست از سوی تمامی حاضرین به عنوان دختری خونگرم و دوست داشتنی و آرام (که مناسب برای ازدواج با دوستشان احمد است) مورد استقبال قرار می گیرد و به خوبی در میان جمع پذیرفته می شود اما درست از زمانی که به یکباره ناپدید می شود سیمایی غریبه و ناشناخته برای جمع پیدا می کند آنها تازه شروع به پرسش در مورد او می کنند نه از خود الی بلکه از خود .آنهاحتی نام واقعی او را نمیدانند. تنها پس از ناپدید شدن اوست که دیگران راجع به او کنجکاوی میکنند و میکوشند همه چیز را "درباره الی"بدانند. اما هرچه بیشتر میکاوند به آگاهی های کمتر و مشکوک تری دست مییابند. الی برخلاف ظاهر ساده اش، شخصیتی بغرنج و تا حدی مرموز پیدا میکند. جمع درباره او جز مجموعه ای از دروغ ها و نیمه حقیقت ها چیزی نمیداند. به نظر میرسد که او قصد داشته زندگی خود را از دیگران پنهان نگه دارد. او به دلایلی نه چندان معقول به نزدیک ترین کسان خود مانند خانواده و نامزدش دروغ گفته است.جستجو در سرگذشت و زندگی الی برای کشف حقیقت، به ویژه در بخش دوم فیلم به مضمون اصلی فیلم بدل میشود. اما این خمیرمایه، برخلاف معمول در سینما، در ساختن شالوده ای جنایی به کار نمیرود، بلکه با کاوش روانی شخصیت ها همراه میشود و معضلات اخلاقی آنها را به نمایش میگذارد.تمامی جمع در برخورد با الی با پرسشهای بی شمار مواجه هستند . در ابتدا جمع که تصور می کند الی برای نجات کودک خود را به آب انداخته از گم شدن او اظهار ناراحتی زیادی می کند اما هر چه زمان می گذردو پرسش های ذهنی بیشتری درباره الی مطرح می شود، جمع نیز از الی بیشتر فاصله می گیرند و موضع گیری های منفی درباره الی بیشتر می شود . حالا کسانی که تا دیروز او را به زیبایی در میان جمع خود پذیرفته بودند به صراحت زبان به انتقاد از الی می گشایند و این در حالی است که مجموع دانسته هایشان درباره الی نیز به یک اندازه است . ظاهرا سپیده که الی مربی مهد کودک فرزند اوست (و الی به پیشنهاد و اصرار او به این سفر آمده )کمی بیش از دیگران در باره الی مطلع است .سپیده (گلشیفته )بیش از دیگران نگران سرنوشت الی است ودر این راه احمد را همراه خودمی بیند . راستی سپیده در مورد الی چه چیزی بیش از جمع می داند ؟این پرسشی است که جمع را و بیش از همه امیر همسر سپیده (با بازی درخشان مانی حقیقی)را آشفته کرده است . در ادامه فیلم می بینیم که میزان دانسته های سپیده درمورد الی کمی بیشتراز جمع است اما همین اندک دانسته های کلیدی سپیده وقتی که با جمع به اشتراک گذاشته می شود حقیقتی تلخ را در جمع آشکار می کند و به عملکرد جمعی در باطن غلط اما در ظاهر مصلحت آمیز می انجامد .
ترانه علیدوستی در فیلم درباره الی
از اینجا به بعد است که جمع در یک تکلیف جمعی به آنچه که معتقدند درست است (یعنی زیرپا گذاشتن اخلاق )عمل می کنند و این کار خود را مصلحت و به نفع جمع تعبیر می کنند .
الی که حالا دیگر نیست و فرقی نمی کند زنده باشد یا مرده در هر حال نیست و بنابراین جمع به خود حق می دهد هرنوع که دلش می خواهد در مورد او به قضاوت بنشیند و حکم صادر کند . دانشجویان سابق حقوق که ظاهرا باید مدافع حقوق انسانها باشند برای نجات خود به راحتی حقوق انسانی الی را زیر پا می گذارندو در نبودش دست به تخریب او می زنند.
اینجاست که فرهادی دست روی نقطه حساس جامعه ایرانی می گذارد ،آنجا که وقتی پای مصلحت به میان می آید حاضر است به سادگی اخلاق را زیرپا بگذارد و آنجا که در نبود یک فرد، مانده ها و دیگران به سادگی می توانند حیثیت و آبروی او را زیر سئوال ببرند .در لابلای فیلم و با اطلاع رسانی قطره چکانی سپیده متوجه می شویم که الی دوسال است که نامزد دارد و در گفتگو با سپیده از قصد خود برای برهم زدن نامزدی صحبت کرده و نیز متوجه می شویم که سپیده از مدتها قبل از سفر احمد به ایران عکسها و اطلاعاتی درباره الی را برای وی ارسال کرده است والی نیز کاملا در جریان داستان احمدبوده و به شرطی که دیگران مطلع نشوند حاضر شده به این سفر بیاید تا با احمد آشنا شود . پس تااینجای ماجرا شاهد بی اخلاقی فرهیخته ترین شخصیت فیلم یعنی الی هم هستیم که در عین داشتن نامزد و تعهدات اخلاقی به وی حاضر می شود برای آشنا شدن با مردی دیگر و احیانا شروعی جدید به این سفر بیاید و سپیده و احمد دو سوی دیگر این بی اخلاقی هستند که در عین اطلاع از ماجرای الی ، اینچنین به پیوندی جدید می اندیشند . فیلم نشان میدهد که نه تنها الی، بلکه همه شخصیت ها، نزدیک ترین و صمیمانه ترین روابط خود را با دروغ و فریب آمیخته اند.فیلم روی هم از ساختی درست برخوردار است و با وجود شخصیت های گوناگون و گفتارهای فراوان، خط روایتی روشنی دارد که بر محور شخصیت الی تا نهایت به خوبی پیش میرود. الی هرچند غایب، همچنان مرکز توجه درام باقی میماند. تأکید فیلم کمتر بر مناسبات اجتماعی و بیشتر بر روابط شخصی و هنجارهای اخلاقی است. فیلمساز غرق شدن الی را تا پایان فیلم مبهم نگاه میدارد و با این شگرد به دو هدف میرسد، از سویی کنجکاوی تماشاگر نسبت به سرنوشت الی را تقویت میکند و از سوی دیگر بن بست اخلاقی سایر شخصیت های فیلم را شدت میدهد تا واکنش واقعی آنها را به تماشاگر بنمایاند.فیلم با نمایش ناراستیها و دوروییهایی که به رفتاری عادی بدل شده و کمابیش به همه شخصیتها سرایت کرده، صحنهای گسترده از بحران اخلاقی جامعه را نشان میدهد. نظامی که با تحمیل ساختارهای سنتی در دنیایی که به شدت مملواز آثار مدرن است ، زنان را به رفتاری غیرواقعی و دوگانه وادار می کند ، تا آنجا که عدم صداقت شرط لازم برای بقا و ادامه زندگی شمرده می شود . لابد اگر تا به اینجای نوشته رسیده باشیداز خودمی پرشید از کدام بی اخلاقی جمعی حرف می زنیم؟؟
پیمان معادی و شهاب حسینی در فیلم درباره الی
الی نامزد داشته و جمع در نهایت پس از بحث های بسیار موضوع ناپدید شدن الی را به نامزدش اطلاع می دهند .جمع که تازه فهمیده الی نامزد دارد و نمی داند که برای همراه شدن الی با آنها چه توضیحی ارائه کند سعی می کند برای پاسخگویی به نامزد الی سناریویی را از قبل مهیا کند و سفر الی را یک سفر معمولی جلوه دهد . در نهایت وقتی زن بومی مراقب ویلا در عین سادگی خود ماجرا را لو می دهد و نامزد الی از ماجرای سفر و دلیل واقعی آن مطلع می شود،جمع با تصمیم مشترک بی اخلاقی دوم را رقم می زنند و همه کاسه کوزه ها را بر سر الی ناپدید شده می شکنند و خود را از همه چیز مبرا می کنند وتصمیم می گیرند بصورت جمعی اعلام کنند که چیزی از گذشته الی نمی دانستند . در این میان تنها کسانی که در برابر این بی اخلاقی ظاهرا مقاومت می کنند سپیده و احمد هستند . احمد به تدریج با جمع همراه می شود و سپیده خود را در میان جمع تنها می بیند و با واکنش شدید امیر همسرش که حتی به ضرب و شتم سپیده نیز منجر می شود سرانجام در گفتگوی رو در رو با نامزد الی تصمیم می گیرد که جمع را در این بی اخلاقی همراهی کند . حالا فرقی نمی کند الی مرده است اما نتیجه این بی اخلاقی حتی اگر به ایجاد یک ذهنیت منفی و یا خاطره ناخوشایند در ذهن نامزد الی ،منتهی شده باشد ،بهتر از آن است که جمع را درگیر مسائل و حواشی دیگر کند . این نظر جمع است که سرانجام نیز به بار می نشیند اما در نهایت این خود اعضای جمع هستند که هر یک در درون می دانند مرتکب چه دروغگویی بزرگی شدهاند و چطور تا کنون بارها و بارها این نوع بی اخلاقی ها و دروغگویی ها را در زندگی مرتکب شده اند و هر بار نیز برای انجام این کار برای خود استدلالی تراشیده اند .در آخر فیلم می بینیم که جمع مشغول هل دادن خودرویی هستند که منار ساحل به گل نشسته است که این صحنه استعاره ای است از شخصیت و ارزش های سقوط کرده جمع و نیز نامزد الی را می بینیم که بر اساس آنچه از جمع شنیده است در ذهن خود الی را محکوم و خیانتکار تصور کرده و بدون اینکه جسد الی را تحویل بگیرد به سمت تهران حرکت می کند .
تمام بار فیلم روی همین نکته است و همه حوادث و اتفاقات طوری چیده شده اند که این بحران به زیباترین شکل ممکن نمایش داده شود . بحرانی که بخشی جاری و ساری در زندگی روزمره همه ما ایرانی ها است و این فیلم در بهترین شکل ممکن آن را زیر سئوال می برد و نسبت به وجود آن اعلام خطر می کند .
ترانه علیدوستی در فیلم درباره الی
انگیزه واقعی فرهادی از ساخت فیلم درباره الی
فرهادی با ساخت فیلم "چهارشنبه سوری" طبقه اجتماعی شخصیت های فیلم هایش را ازتوجه به طبقه محروم به سمت طبقه متوسط تغییر داد و نیز نوع تازه یی از درگیر کردن ذهن و هوش مخاطب با قصه را به کار گرفت.در فیلم درباره الی نیز شاهد توجه فرهادی به قشر متوسط جامعه هستیم و درعین حال شاهد نوعی تغییر در روایت داستان به زبان فرهادی هستیم که به نوعی تماشاگر را به چالش در مورد اصل داستان (و نه استعارات و کنایه های پشت آن) می کشد. تماشاگر ایرانی در عین اینکه کم هوش نیست در هنگام تماشای فیلم از حداقل دقت و هوش خود استفاده می کند اما از تماشای فیلم "چهارشنبه سوری" به بعد بود که تماشاگر سینما و بخصوص آثار فرهادی یاد گرفت این هوش خفته را فعال کند و طوری این کار را بکند که هوش فعال نه برای درک تمثیل و فرامتن، بلکه برای فهم خود داستان و راست و دروغ آدم ها به کار بیاید. فرهادی می گوید در ساختن «درباره الی» بعد از «چهارشنبه سوری» نکته یی کاملاً آگاهانه (و همچون وزنه یی بود که می خواسته ببیند آیا می تواند بالا ببرد یا خیر )بود . آن نکته نوع برخوردتماشاگر با فیلم بود.وی در مورد تماشاگر در سینمای امروز نظر جالبی دارد واساساً با کلمه «تماشاگر» برای سینمای امروز مخالف است و معتقد است دیگر باید لفظ جدیدی برای کسی که می نشیند و فیلم را می بیند پیدا کرد. چون او دیگر مثل 60-50 سال پیش فقط تماشا نمی کند. وقتی سینما شروع شد کسی که روی صندلی سالن می نشست آدمی مبهوت بود که بیش از اینکه ببیند روی پرده چه دارد رخ می دهد، حیران این تکنولوژی بود و گاهی برمی گشت و پشت سرش دریچه آپاراتخانه را نگاه می کرد تا بلکه بفهمد این نور چطور روی پرده تبدیل به حرکت می شود. بعد از مدتی به این تکنولوژی عادت کرد، ولی تسلیم رویای توی فیلم می شد. فیلم از موضع بالا با او برخورد می کرد. به او می گفت کی خوب است و کی بد. زحمت تمام خط کشی های اخلاقی، قهرمان، ضدقهرمان، همه قضاوت ها را فیلم می کشید و کنسرو همه اینها را به تماشاگر تحویل می داد. اما امروز تماشاگر با توجه به شعور بصری و شنیداری که زمانه به او منتقل کرده، در موضع بالاتری نسبت به پرده سینما قرار گرفته است. بنابراین فیلمساز فقط باید زمینه یی فراهم کند که او بتواند در حیطه موضوع مطرح شده، هر جوری که خودش می خواهد و با ادراکات فردی اش جور درمی آید، فکر کند. فرهادی معتقد است وقتی کسی که فیلم را می بیند، در تک تک کنش ها و اتفاقات دخیل شود و نظر داشته باشد و فقط با نظر قطعی فیلمساز در مورد خوبی و بدی و... روبه رو نشود، دیگر عملاً «بازی» فقط درون فیلم اتفاق نمی افتد بلکه بازی جذاب تری بین فیلم و کسی که آن را می بیند، درمی گیرد.و این برای فرهادی مهم ترین انگیزه در ساختن فیلم «درباره الی»بوده است : دعوت مداوم تماشاگر به مشارکت در فیلم.
فرهادی معتقد است اگر بخواهیم آنقدر فیلم "درباره الی " را خلاصه کنیم تا در یک جمله آن را تعریف کنیم باید گفت : آیا راستگویی یعنی صداقت؟ آیا صداقت یعنی دروغ نگفتن؟ و آخری اش اینکه اخلاق یعنی چه؟ اخلاق یعنی راستگویی؟ اخلاق یعنی صداقت؟ اخلاق یعنی دروغ نگفتن؟ و اساساً معیارهای اخلاقی برای انسان امروز چیست؟ آیا کسی که راست می گوید، می شود حتماً گفت آدم بااخلاقی است؟ در جاهایی از «درباره الی» آدم هایی که می خواهند سرنوشت جمع را در نظر بگیرند، دارند راست می گویند و حتی درست هم می گویند. ولی ممکن است ما فکر کنیم این کارشان عین بی اخلاقی است. حتی از این مرز که بگذریم، این سوال پیش می آید که اخلاق جمعی و اخلاق فردی چه نسبتی با هم دارند و اصولاً محدوده اخلاق کجاها تعیین می شود. فرهادی اینچنین ادامه می دهد :منظورم این نیست که بگویم من جواب این سوال ها را می دانم. می گویم مساله یا چالش فیلم «درباره الی» این است.فرهادی در خصوص نحوه نگارش فیلمنامه فیل حرف های جالبی می زند : "برای من، تجسم تصویری یک فیلمنامه در قالب یک «جدول» کلمات متقاطع معنی پیدا می کند. جدولی که ستون های عمودی و افقی دارد و هر چه خانه های سیاه این جدول کمتر باشد، تو طراح قوی تری هستی. فیلم می تواند مثل جدول هایی باشد که فقط چند تک ردیف افقی دارند و هیچ کلمه یی با دیگری تقاطع ندارد و برای بچه های دبستانی طراحی می شوند. برای من «چهارشنبه سوری» جدول پیچیده ایی بود و حالا «درباره الی» جدولی است که خانه های سیاه خیلی کمی دارد. نوشتن فیلمنامه «درباره الی» برایم مثل طراحی یک جدول بود و خیلی از آن لذت بردم. چون در عین حال یک جور بازی هم بود. مثل یک بازی سرگرم می شدم از طراحی این معماها و پیچیدگی ها. دارم سعی می کنم فیلم به فیلم این جدول را بزرگ تر و خانه های سیاهش را کم کنم. این کار را قبل از اینکه مشغول دیالوگ نویسی شوم، در مرحله نوشتن سیناپس کلی انجام می دهم."
شهاب حسینی در فیلم درباره الی
دو نکته جالب در مورد ساخت درباره الی
این دو نکته را بخوانید از زبان اصغر فرهادی:" در طول فیلمبرداری چندین اتفاق افتاد که برای ما حس و حال ماورایی داشت. یک روز در شمال داشتیم نزدیک یک قبرستان کار می کردیم و زمانی که داشتند نور می دادند، آمدم و یکی از آن قرارهایی را گذاشتم که معمولاً زیاد با خودم می گذارم و بک جور بخت آزمایی می کنم. با خودم گفتم راه می افتم و می روم و به اولین قبری که رسیدم، هر چه روی آن نوشته بود، مثلاً عدد تاریخ فوت یا اسم روی سنگ قبر، نشانه یی است برای من. راه افتادم و از ده متری به طرف قبر حرکت کردم و وقتی رسیدم، در کمال حیرت دیدم فقط یک کلمه روی سنگ نوشته؛ «مجهو ل الهویه». و این جالب است که برایت بگویم این فیلمنامه اسمش همین «مجهول الهویه» بود یعنی سنگ قبر دقیقاً اسم فیلم خودم را تحویلم داده بود، یک اتفاق دیگر زمانی بود که داشتم برای موسیقی تیتراژ آخر فیلم، قطعات مختلفی را گوش می دادم. از اول این تصمیم را داشتم که فقط در تیتراژ آخر موسیقی داشته باشم و راجع به این قضیه با چند آهنگساز هم مشورت کردم. سی دی های زیادی می گرفتیم و یکی از کارهای هر شب من این بود که انبوهی قطعه گوش می دادم برای انتخاب موسیقی آخر فیلم. یک شب بالاخره به نظرم آمد که یکی از قطعه ها همانی است که می خواهم. همان حس را می دهد و می توانم انتخابش کنم. اصلاً نمی دانستم اسم قطعه چیست، کار کیست و از کجا آمده. به دستیارم گفتم برود و از روی قاب و جلد سی دی ها اسم این قطعه را پیدا کند و به من بگوید. رفت و خواند و... حدس می زنید اسم این قطعه چه بود؟اسم این قطعه هست «ترانه یی برای الی / Song for Eli»، قطعه یی است ساخته یک آهنگساز آلمانی به نام آندره یا آندریاس باور که الان روی تیتراژ پایانی فیلم است."
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.