نقد و بررسی «اورست»؛ فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز 2015/فيلمسازي یکی از سختترین کارهای جهان است!
رضا روحانی : برای مراسم افتتاحیه هفتاد و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز ایتالیا، فیلم جدید «اورست» انتخاب شده که یک کار دراماتیک در ارتباط با کوه اورست و سلسله جبال هیمالیا...
18 آذر 1395
برای مراسم افتتاحیه هفتاد و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز ایتالیا، فیلم جدید «اورست» انتخاب شده که یک کار دراماتیک در ارتباط با کوه اورست و سلسله جبال هیمالیا است و تلاش برای صعود از کوهی را نشان میدهد که در روزهای سخت به واقع غیر قابل پیمودن و عبور ناپذیر است و همسو با آن با اتفاقاتی در اطراف کاراکترها مواجه هستیم که وقوع آن در هیمالیا بر اهمیت آن میافزاید و ابعاد وسیعتری را به ماجرا میبخشد. «اورست» داستانی طبعا متمرکز بر بلندترین کوه جهان اما نشات گرفته از فرهنگها و انتخاب متفاوت انسانهایی است که در نقطهای بجز اورست هم میتوانند بحران ساز و حتی عامل مرگ باشند. این امر، یعنی کشته شدن بر اثر پافشاری بر هر امری در سلسله ارتفاعات هیمالیا مسئلهای است که میتوانیم به کوهنوردان نیز بسط بدهیم و بگوییم اگر فیلمسازان و تهیه کنندگان «اورست» هم میخواستند بیش از حد روی آنچه میخواهند و در ذهن داشتند، پافشاری و سماجت کنند، شاید سرنوشت تیرهای میداشتند.
محصول رنجهایی بزرگ بدون هر گونه محاسبهها و تصوراتی از این دست نیز فیلمبرداری در اورست و در هیمالیا از سختترین کارهای جهان است و بسیاری از افراد از آن رویگردان هستند زیرا به این نتیجه میرسند که شرایط و امکانات برای فیلمبرداری چقدر دشوار است و آیا این کار عقلایی هست یا خیر. «اورست» فیلمی که اینک به عنوان کار افتتاحیه جشنواره ونیز انتخاب شده و امشب (چهارشنبه شب 11 شهریور) در تالار مرکزی این فستیوال معتبر در شهر زیبا و محصور در آب ونیز به نمایش در میآید، محصول تلاشها و رنجهایی بزرگ است و هر یک از اعضای تولید این فیلم که جدیدترین دوره دومین فستیوال معتبر فیلم جهان (بعد از کن فرانسه) را آغاز میکند، میتوانند گواهیهای لازم را در این مورد بدهند. از آن قبیلاند بازیگران اصلی «اورست» شامل جیک جیلنهال، جاش برولین و جیسن کلارک که در شرایطی در این فیلم شرکت کردهاند و کار با مشارکت آنها انجام شد که شاید بسیاری از افراد دیگر حاضر به تحمل آن نبودند و انصراف میدادند.
احتمال رد شده فیلمهای پرزحمتی از این قبیل همیشه با ریسکها و این احتمال نیز همراه هستند که رنج بزرگی حاصل آید و خیلیها دست همکاری به یکدیگر بدهند اما به علت سختیهای کار که وصف آن آمد، فیلمی آنی نشود که انتظارش میرفت و برای رسیدن به سطوح و درجات آن تلاش شده است. آنهایی که «اورست» را قبل از اکران آن در برنامه چهارشنبه شب ونیز دیدهاند و به تماشای آن قبل از اکران عمومیاش در جهان (در اواسط مهر ماه) نایل شدهاند، این احتمال و بیم را رد کرده و میگویند فیلمی که کارگردانی آن به شکل مدبرانه و موثری توسط بالتازار کورماکور انجام شده، جواب داده و نتیجه کار مثبت است و «اورست» تبدیل به یکی از مهیجترین و دراماتیکترین فیلمهای سال 2015 و یا لااقل فصل پاییز زودرس آن شده است. وقتی در نظر میگیریم نگارش سناریوی این فیلم به اساتید این حرفه مانند ویلیام نیکولسون و سایمون بوفوی سپرده شده است و سایر عوامل تولید نیز هر یک افراد مجربی هستند که یک شبه وارد عرصههایی از این دست نشدهاند، بیش از پیش به کیفیت بالای «اورست» معتقد میشویم.
آثار نگرانی اعضای گروه تولید فیلم «اورست» که بیش از 45 نفر میشدند در اولین ماه سال 2014 راهی نپال و از آنجا راهی ارتفاعات اوتزال در کوههای آلپ در ایتالیا و از آن مکان عازم ایسلند شدند تا صحنههای مختلف فیلم را بگیرند و جاهای ثانوی و ثالث و کشورهای دیگر (ایتالیا و ایسلند) به عنوان بدل ارتفاعات هیمالیا انتخاب شدند و شاید مخارج کمتر و یا داشتن امکانات و راهنماهای بهتر مواردی بودند که این گزینهها و لوکیشنهای دوم و سوم را موجب شدند و اجازه ندادند که کار در همان هیمالیا انجام شود. آنچه هرگز در کار تهیه این فیلم وجود نداشت، آرامش بود و هر لحظه میشد کار شدید و نگرانی را در چهره افراد درگیر در پروژه و استرسهای یک کار بزرگ را رویت کرد و چه کسی میتواند ادعا کند که در چنین ارتفاع زیادی از سطح دریا و دائماً معلق بودن در میان زمین و هوا میتواند آسان باشد. این را میشد در اظهارات و رفتارهای بازیگران معروف و کلاس بالای فیلم نیز دید و در این ارتباط میتوان اضافه بر جیلنهال، برولین و کلارک که قبلاً نامشان آمد، به مایکل کلی و حتی زنان فیلم مانند کایرا نایت لی و الیزابت دبیسکی اشاره کرد.
میل به گریز همگی میگفتند مسایل و عواملی را در این فیلم تجربه میکردند که هرگز با آن برخورد نکرده بودند و نازل شدن برف و خشکی هوا و فقدان شرایط زیستی مناسب آنها را واقعاً خسته کرده بود. خطر سقوط بهمن و مسیرهای دشوار در هیمالیا و مهمتر از همه خواب کم و استراحت اندک آنها را کلافه کرده بود و حتی راهنماهای محلی و کمکهایی که با نام «شرپا» ها در این منطقه از جهان مرکز و جنوب آسیا و در کشورهایی چون هند و نپال و بنگلادش میشناسیم، نیز خیال ماندن نداشتند و بدشان نمیآمد که از محیط بگریزند بخصوص که کورماکور هیچ سقف و محدودیت زمانی برای فیلمبرداریاش قایل نبود و حاضر بود ماهها در نپال بماند و از اقامت طولانی مدت در ایسلند نیز ابایی نداشت و هدفش فقط گرفتن صحنههای مورد نظر بود.
یک گزینش درست انتخاب بالتازار کورماکور برای کارگردانی این فیلم اقدامی کاملا درست بود زیرا این هنرمند ایسلندی با آشنایی قبلی با سختیهای زندگی در مناطق مرتفع و حضور در ارتفاعات و در میان برف و یخ مردی آشنا با مشکلات و سوژه فیلمی بود که در دست اقدام و تهیه داشت و میدانست چه باید بگوید و ماجراها را چطور شرح بدهد. مهمترین وجه کار و انتخاب حرفهای کورماکور برای حقیقیتر شدن فیلم «اورست» این بود که صحنهها و اتفاقات فیلم باید در لوکیشن و محلهای حقیقی یا مشابه آن گرفته میشد و نه در استودیوها و با دکور صحنهها و با شبیهسازی مکانهای وقوع اتفاقات و اگر همه سختیهای فیلم حادث شد و نفسها را گرفت، به خاطر همین مسئله بود و همین نکته هم بود که سبب شده فیلم کیفیت بالایی پیدا کند و سرشار از هیجان باشد و حقیقی جلوه کند. اینک که فیلم کامل شده و محصول نهایی فراروی بینندگان قرار دارد میتوان عنوان کرد که ارزشها و معنای حقیقی آن انکار ناپذیر است و همه اتفاقات «اورست» میتواند واقعی جلوه کند و تراژدی تازه کورماکور که جای او را در هنر فیلمسازی محکمتر میکند، یکی از پر سر و صداترین فیلمهای ونیز امسال خواهد بود.