آزاد جعفری : شخصیت های به یاد ماندنی فیلم ها، همچون انسان های واقعی، زنده اند و از آن بالاتر، نامیرا و ابدی. نقش های ماندگاری که در شخصی ترین تصمیم گیری های...
18 آذر 1395
شخصیت های به یاد ماندنی فیلم ها، همچون انسان های واقعی، زنده اند و از آن بالاتر، نامیرا و ابدی. نقش های ماندگاری که در شخصی ترین تصمیم گیری های مخاطبان نقش ایفا می کنند و اینگونه به خیل تجربیات زیستی انسان می پیوندند.
«رابرت انجیر» و «آلفرد بوردون» دو جوان شیفته شعبده بازی اند که به روایت راوی داستان در ابتدا اصلاً در فکر آزار کسی نبوده اند اما در ادامه، رقابت بر سر بهتر بودن در حرفه شعبده بازی کار آن ها را به جایی می رساند که بیشترین صدمه را به خود و نزدیکان خود وارد آورند. در میان این دو، رابرت شخصیتی اخلاقی تر از آلفرد دارد. گویی تقابل رابرت با آلفرد تقابل اخلاق است با بی اخلاقی و تقابل اعتدال است با افراط و تفریط. آلفرد باهوش تر از رابرت است و این را هم خود او و هم رابرت هر دو می دانند اما همه چیز که به هوش نیست. در کار شعبده بازی یک قاعده مسلم وجود دارد و آن اینکه می بایست همیشه مرز میان شعبده با جادو حفظ شود و شعبده باز هرگز به دنبال دست یافتن به عمل کثیف جادوگری نباشد. در میان این دو نخست آلفرد وارد حیطه جادو می شود و همین رابرت را برآن می دارد تا او نیز برای مقابله با آلفرد به این حیطه وارد شود. استاد رابرت به او گفته بود: «تو یه شعبده بازی نه جادوگر. اگه بخوای کارای غیرممکن بکنی دست هات باید آلوده بشه.» با این حال غم از دست دادن همسر برای رابرت آنقدر بزرگ است که گویی تسلایی جز انتقام ندارد. اما آیا همه انگیزه رابرت از رقابت با آلفرد انتقامجویی است؟ نه اینگونه نیست چراکه اگر چنین بود رابرت در جواب اولیویا که گفته بود مقابله با آلفرد نمی تواند زن او را به او بازگرداند نمی گفت: «زنم مهم نیست. اسرار اون مهمه.»
از اینجا به بعد روی دیگری از شخصیت رابرت را می بینیم. جاه طلبی او را که به موجبش از این به بعد این اوست که اخلاقیات را زیر پا می گذارد فقط به این دلیل که می خواهد ثابت کند بهتر از آلفرد است. رابرت با بی شرمی از اولیویا که در حال حاضر جای خالی همسرش را برایش پر کرده می خواهد برایش جاسوسی کند. مثل ماتاهاری و مثل آلیشیا در فیلم «بدنام» هیچکاک؛ غافل از اینکه او از همین حالا و با همین خطاهای آشکار روند رو به زوال خود را آغاز کرده و هر چه می گذرد بیشتر در گناه و سیاهی غوطه ور می شود. آلفرد در جایی به او می گوید: «پس بالاخره وارد کثافت کاری شدی.» و این همان خط قرمزی بود که این دو شاگرد از استاد خود یاد گرفته بودند که نباید به آن وارد بشوند.
حال باید برگردیم به ابتدا و در این قضاوت اولیه بازنگری کنیم: آیا رابرت واقعاً شخصیتی اخلاقی تر از آلفرد دارد یا نه فقط ظواهر این طور نشان می دهد و در واقع این رابرت است که به دلیل سوء ظن و گمان غلط بردن نسبت به آلفرد و زود قضاوت کردن درباره او بیشتر سزاوار صفت بی اخلاقی است؟ شخصیت رابرت در فیلم حیثیت نمادی از همه ماست وقتی که درباره دیگران زود به قضاوت می نشینیم و گاه با خیره سری تمام جز به بهای جان خود و دیگران واقعیت را در نمی یابیم و نمی پذیریم و باورش نمی کنیم.
«روپرت» (جکمن) و «آلفرد» (بیل) شعبده بازی هایی معتبر و درجه یک اند که در لندن کار می کنند و هر دو از قابلیت های چشم گیر حقه بازی برخوردارند و هر دو نیز به قابلیت های آن یکی غبطه می خورند. تا این که رقابت به چشم و هم چشمی مرگباری تبدیل می شود...