به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بیشک اگر هنگامی که تیتراژ اولیهی شوکه کننده و قدرتمند فهرست مقدس بر روی پرده نقش میبست، دیالوگها را به زبانی غیر از زبان فارسی مینشنیدم، با خود میاندیشیدم که «این هم یک انیمیشن هالیوودی دیگر!» در تمام طول فیلم با نگاه به تصاویر پرجزئیات و چشمنواز، به پیشرفت قدرت تصویرسازی در انیمیشن ایران فکر میکردم و در دل به سازندگان اثر که احتمالا برای هر نما، چندین روز زحمت کشیدهاند، دستمریزاد میگفتم. قدرت تصویرسازی و فضاسازی در انیمیشن ایران پیشرفت بسیاری کرده است. که میتوان در طول فیلم از آن لذت برد. اما بد نیست اگر از زوایای دیگری نیز به این انیمیشن نگاهی بیندازیم.
سوالهای همیشگی
انیمیشنسازی، درست مثل تمام صنایعی که پیشزمینهای برای خود دارند، قوانین و ساختارهای تعریف شدهای دارد. اما انگار با رشد صنعت انیمیشنسازی در ایران، این پیشفرضها نیز بیشتر و بیشتر نادیده گرفته میشوند. انیمیشنسازی برای مواردی است که سینما، از بیان آن عاجز باشد. مواردی که قدرت تخیل و اتفاقات آن فراتر از قوانین رئال بازی کنند. اتفاقی که تقریبن هیچگاه در انیمیشنهای ایرانی نیفتاده است. در فهرست مقدس نیز. تمام فیلم، میتوانست با نگاهی بهتر، در قاب فیلم سینمایی، و در ژانر تاریخی - حماسی - فانتزی، و با استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری نقش ببندد. اما متاسفانه مانند همیشه نابلدی در تاریخیسازی سینماییهایمان را، بدون هیچ تغییری، در قالب انیمیشن میآوریم! با اینکار «باید» دیگری را هم نقض میکنیم و انیمیشنی را که باید برای مخاطب کودک جذاب باشد، در فضایی میان کودک و بزرگسال، پا در هوا رها میکنیم. قصههای تاریخی و خشونت بیپروای بزرگسالانه را با عنصر بیدقتی در داستان، همراه میکنیم و پیش خود میگوییم: «کودک که اینها را نمیفهمد!»
نقض قوانین از پیش نوشته شدهی هنر، میتواند قوانین جدیدی به وجود آورد، به شرطی که به خروجی مطلوبی دست پیدا کرده باشیم و پایهگذار انیمیشن ایرانی باشیم. که تا به حال این اتفاق رخ نداده است. پس باید قبل از هر چیز از فیلمساز و حتا مخاطب انیمیشن ایران این سوالها را بپرسیم: مخاطب اصلی انیمیشن کودک است یا بزرگسال؟ چه تفاوتی است بین انیمیشن و سینمای رئال؟ و از همه مهمتر، رویکرد انیمیشن پنهان کردن نابلدیهایمان در به تصویر کشیدن ژانر تاریخی-جنگی، یا مختصات خود را دارد؟
مثل همیشه...
انیمیشنسازی در ایران از همان ابتدا با مشکلاتی اساسی مواجه بود، که هنوز هم با آن درگیر است. با اینکه پیشرفت در زمینهی فنی احساس میشود، اما هنوز چند پای انیمیشن ایرانی میلنگد و انگار هیچکس به آن توجه ندارد.
اولی دوبله و صداگذاری است! دوبلورهای انیمیشن، بر خلاف دوبلورهای فیلم باید شخصیت را از نو زنده کنند. و این کار سختی است که تا کنون از عهدهاش برنیامدهایم. البته استفاده از دوبلورهای به نام و قدرتمند ایران، به سرپرستی مریم شیرزاد، فهرست مقدس را از سایر انیمیشنهایی که دوبلورهای تکراری و همیشگی را به کار میگیرند، متمایز کرده است، اما باز هم لحن، سردی صداها و فاصلهی در گفتار، مخاطب را از فضا دور میکند.
دومین مسئله حرکت (انیمیت) است. به جای ساده انگاری، و ایجاد خلق حرکات فانتزی، با زحمت بسیار به سمت هر چه واقعیتر کردن حرکات میرویم. که در آن نیز ناموفقیم. در نهایت نیز به حرکاتی تئاتری و بیربط به فضا و شخصیتها میرسیم که انگار مشخصهی انیمیشن ایرانی شده است. متاسفانه فهرست مقدس یکی از بدترین تجربهها در این زمین را به نمایش گذاشته است.
اما سومین و مهمترین مشکل سینمای انیمیشن ایران، تنها و تنها فیلمنامه است. فیلمنامهای که از اساس نه برای انیمیشن نوشته میشود، و نه برای سینمای رئال. بلکه فقط متنی مبهم است تا تعدادی از تصاویر بر اساس آن در کنار هم قرار گیرند.فهرست مقدس به شدت از ضعف فیلمنامه رنج میبرد. فیلمنامهی این انیمیشن بر اساس داستانی تاریخی است که در تمام صحنهها میتواند از تکنیکهای سینمای رئال بهره ببرد، اما در قالب انیمیشن اجرا شده است. شخصیتها همه در سطح تیپ میمانند و گویا تصاویر لحظهای برای فیلمنامهنویس مهمتر از قصه بوده است! از اصل با موضوعی خشن و پس زننده طرف است، و خود نیز به این خشونت دامن میزند. اما باز هم ادعای کودکانگی دارد و شخصیتهای بیپشتوانهی کودک را به کار اضافه میکند. بیجا نیست که در سالن سینما دو سه بچهای که اطرافم نشستهاند، از همان ابتدا شروع به غر زدن میکنند که «بابا... من میترسم!».
حرکت رو به جلو
فهرست مقدس گام جدید و رو به جلوی برای این عرصه است. تجربهای خوب که میتواند دیگر فیلمسازان این صنعت را نیز تشویق کند و رشد بدهد. کارگردانش تصویر را میشناسد و بلد است چگونه پردهی عریض را «زیبا» به تصویر بکشد. بلد است عناصر فنی را کنار یک دیگر بچیند و تماشاگر بزرگسالش را از تصاویر هیجانانگیز به وجد بیاورد. اما ایکاش با تلطیف و دقت بیشتری با موضوعات و فیلمنامهی چنین آثاری برخورد شود، تا زحمت طاقتفرسای تیم اجرایی، فقط برای دو ساعت حضور در سینما نباشد. ای کاش سینمای انیمیشن تنها برای عقدهگشایی ناشیانه در باب موضوعات تاریخی و یهودستیزی نباشد. و ای کاش درامپردازی در انیمیشن ایرانی، پا را فراتر از پرداخت به یک موقعیت ساده بگذارد.