"زیردریایی" اثر بین المللی Wolfgang Petersen در سال 1981، یکی از معدود فیلمهایی است که اکران مجدد آن در سال 1997 مورد استقبال گسترده قرار گرفت. خیلی از فیلمهایی که در اکران مجددشان صرفاً سعی در ارتقای کیفیت تصویری شان مانند افزایش شفافیت میشود، اما در مورد زیردریایی این تغییرات بسیار بیشتر از نسخه اول اش است. 60 دقیقه از footage هایی که در نسخه تلویزیونی آن نشان داده شد، دوباره به فیلم اضافه شده است. همچنین تدوین و پرداخت شخصیتها در نسخه اخیر بهتر انجام شده و نتیجه کار اثری است که میتوان آن را بهترین فیلم در گونه زیردریایی و یک از بهترین ها در گونه اکشن و ماجرایی دانست.
در طول جنگ جهانی دوم کار کردن در زیردریایی شغل بسیار پرافتخاری بود و هر کسی آرزو داشت تا شایستگی این را پیدا کند تا در یکی از اصطلاحاً U-boat ها مشغول شود. اما این موضوع شاید از تنها از دور زیبا به نظر میرسید و خدمت در زیردریایی در واقع کاری بسیار طاقت فرسا، عذاب آور و غیر انسانی بود. زیردریایی اولین فیلمی بود که توانست این فانتزیهای زیبا را کنار بزند و حقیقت را عریان کند.
بیشتر زمان فیلم درون زیردریایی اتفاق میافتد و نشان میدهد که چگونه قهرمانهای داستان از انسانهایی تمیز، مرتب و پرانرژی در نهایت تبدیل به آدمهایی نحیف و افسرده میشوند. ما داستان را از زاویه دید خبرنگاری آلمانی بنام Herbert Gronemeyer میبینیم که در ماموریتی با این زیردریایی همراه میشود. شخصیتهایی که او روایت میکند کادری از ملوانان ذبده هستند که رابطه ای بسیار صمیمی حتی دوستانه تر از اعضای یک خانواده با همدیگر دارند. کاپیتان، افسری باهوش، با تجربه و دلسوز است که ملوانان احترام زیادی برایش قائلند. با این حال، مانند دیگر فیلمهای جنگی این گونه نیست که مثلاً فرمانده ای بدون اشتباه باشد. تصمیمات خوب و گاه بدی میگیرد که در بعضی مواقع هزینه بالایی را هم سبب میشوند. باقی کادر افرادی با مسئولیتهای متفاوت شامل عضوی از حزب نازی، مهندس ارشدی تقریباً از کار افتاده و مردی که آرزوی دیدن دوباره نامزد فرانسوی اش را دارد.
یکی از نقاط قوت نسخه اخیر فیلم پرداخت به شخصیتهای حاشیه ای است که در نسخه اول در حد سیاهی لشگر در فیلم حضور داشتند. افرادی که در نسخه قبلی تنها تصویرشان در فیلم دیده میشد. اینبار تبدیل به شخصیتهایی شدند که گذشته شان در کنار آرزوها و رویاهایشان برای آینده برای تماشاگر بازگو میشود. در واقع Peterson با استفاده از تعدد شخصیت، عمق بیشتری به سکانسهای اکشن افزوده و انتهای فیلم را تبدیل به پایانی کنایه آمیز و نیشدار کرده است.
از آنجایی که فیلم داستانی است در مورد زندگی انسانها و نه سیاست، برای مخاطبان مشکل یا از لحاظ اخلاقی اشتباه نیست که با سربازان آلمانی فیلم احساس همدردی کنند. حتی اگر در طول جنگ جزو نیرویهای مقابل آلمان نازی باشند. درون اتاقهای تنگ و تاریک زیردریایی جایی برای تبلیغ فلسفه نازی نیست. در واقع کاپیتان در فیلم انزجار خود را بارها از Fuhrer و ماموریتهای او بیان میکند. با وجود اینکه فیلم در آلمان ساخته شده و درباره تجربه منحصر بفرد آنها در طول تاریخشان است، ولی "زیردریایی" محتوای عمیق و ظریفی دارد که تماشاگران در سراسر دنیا میتوانند آن را درک کنند و از آن لذت ببرند.
در مورد جنبه اکشن فیلم، زیر دریایی در سطح بالایی قرار دارد و جای تعجب نیست که بعد از اولین اکرانش، Petersen را تبدیل به یک کارگردان شناخته شده کرد که بعد از آن فیلمهای بسیاری ساخت (Eneny Mine, Shattered, In the line of fire, Air Force One). از لحظه ای که برای اولین بار ملوانان وارد زیر دریایی شده و محیط داخل آن بهشان نشان داده میشود، احساس ترسی روانی ناشی از محیطی بسته به تماشاگر منتقل میشود. این حس در ادامه با تنشهای موجود در فیلم آمیخته شده و شرایطی غیرقابل تحمل را سبب میشود. در سکانسهای انتهایی وقتی مخزن هوا رو به اتمام است، ما نیز در کنار ملوانان کم کم احساس خفگی میکنیم. انگار که اکسیژن سالن سینما را دارند تخلیه میکنند.
سکانسهای جنگ جدایی از جلوههای ویژه موجود در آن، استادانه ساخته شده اند. بطوریکه تماشاگر را بر روی صندلی میخکوب میکند. دو سکانس فوق العاده نیز وجود دراد. یکی زمانی که زیردریایی به کاروان ناوهای انگلیسی حمله میکند و دیگری زمانی است که میخواهد از یک تنگه باریک بنام Gibraltar عبور کند. هردو بسیار هیجان انگیز هستند بطوریکه قلب آدم میخواهد بیرون بزند! حتی اگر بدانید در پایان این دو سکانس چه اتفاقی خواهد افتاد ولی نحوه به وقوع پیوستن آنها خود بسیار دیدنی است.
جدا از اکشن بسیار خوب فیلم، "زیردریایی" داستانی است در مورد طبیعت انسان و جنگ و البته شیوایی خود فیلم در بیان اینهاست. جنگ یکی از بزرگترین تجارب غیرانسانی بشر است. چیزی که انسان را در برابر انسانی دیگر قرار میدهد. هدف پیروزی است زیرا تنها راه خاتمه به آن و ادامه زندگی همین است. چه این جنگ در آسمان باشد، چه بر روی زمین و چه رو یا حتی زیر دریا. در زیردریایی، قربانیان حملات U-boat اهدافی ناشناس باقی میمانند تا زمانی که در سکانسی خود کادر زیردریایی پیامد حملانشان را میبیند. نبردهای دریایی اغلب بنظر جنگهایی تمیز میرسند که خونریزی در آن کم است و طرفین بسیار از همدیگر دور هستند. اما در "زیردریایی" به این توهم پایان داده میشوند بطوریکه میبینیم ملوانان چگونه مجبور به دیدن صحنه مرگ و آتش گرفتن بازماندگان حمله شان به کشتیهای دیگر میشوند.
همیشه میگویم که Patton بهترین فیلم جنگی است و حالا اضافه میکنم که "زیردریایی" با فاصله ای اندک در رتبه دوم قرار دارد. سکانسهای جنگ به هیچ عنوان بازیگری، فیلمنامه و کارگردانی اثر ار تحت الشعاع قرار نمیدهد و اینها هرکدام در جای خور قابل تقدیرند. قبلاً هم فیلمهای زیادی در مورد زیر دریایی ساخته شده بود مانند ٍEnemy Below, Run Silent, Run Deep, The Hunt for Red October و Crimson Tide. اما هیچکدام تاثیرگذاری "زیردریایی" را ندارد. این فیلم تمامی عناصر درام و تعلیق در محیط بسته ای مانند زیردریایی را رعایت کرده و داستانی را روایت میکند که نه تنها آدرنالین خون را به شدت افزایش میدهد، بلکه آن را به یکی از بهترین فیلمهایی تبدیل میکند که تا بحال ساخته شده است.
مترجم: بهروز آقاخانیان
شناسه نقد : 4983165