به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
زنده نگهداشتن امید در اوج مشکلات
“لاک قرمز” گرچه فیلمی تلخ و پراز اتفاقات ناگوار برای شخصیت هایش به خصوص اکرم است اما امید حضور پررنگی در فیلم دارد. اکرم با وجود تمام مشکلات هیچ گاه ناامید نمی شود. نیروی امید است که به اکرم انگیزه تلاش برای زندگی را می دهد، در حالی که تنها و بی پناه در این جامعه رها شده است. اکرم به واقع دختری تنهاست، عمویش عملاً نمی تواند کاری برای آنها بکند، خاله اش به دنبال لقمه گرفتن او برای پسرش است، زن همسایه بدون توجه به وضعیت اکرم در حال برگزاری جشن عروسی دخترش است و حتی نهادهای حمایتی هم عملکرد و کارایی مناسبی برای امثال او ندارند.
سکانس پایانی فیلم نمایشگر اوج برخورد واقعیت تلخ بیرونی و نگاه آرمانی اکرم است. او تصمیم می گیرد تا عروسک های زمخت با چهره ای مردانه را به چهره ای لطیف و زنانه تر تبدیل کند، او با زدن لاکِ قرمز به لب ها و دستان این عروسک ها و استفاده از لباس عروسیِ مادرش برای انها و در نهایت استفاده از موی خود – جزئی از وجودش- به عروسک ها همراه آنها راهی خیابان های شلوغ این شهر می شود. دوربین در حرکتی نمادین از اکرم گذر می کند و به دنبال اکرم های دیگر جامعه می رود تا نشان دهد داستان این بچه های پرامید و شرافتمندانه با وجود درد و رنج بسیار همچنان ادامه دارد و این واقعیت تلنگری به جامعه و مسئولان است تا مبادا امید آنها را ناامید نکنند.
ضعف نهادهای نظارتی و حمایتی
فیلمساز با روایت زندگی پردرد اکرم گریزی هم به نقش و عملکرد نهادهای نظارتی در جامعه دارد و به خوبی توانسته رفتار بوروکراتیک و سیستمهای اداری حاکم بر در دستگاهها و نهادهای اجتماعی را نقد کند. مسئول بهزیستی زنی بیروح و مکانیکی نمایش داده می شود که تنها از سر وظیفه مدام به اکرم تآکید می کند صلاحیت نگهداری از خواهر و برادر کوچکش را ندارد. او اصلا توجهی به وضعیت خود اکرم ندارد که چگونه می خواهد در این اوضاع زندگی کند.
سکانس حضور اکرم در دادسرا مقابل قاضی برای اخذ مجوز رشد و سرپرستی خواهر و برادرش سکانسی تلخ است. قاضی از او قیمت گوشت و سکه را می پرسد و دروغ های اکرم را مبنی بر کمک گرفتن مالی از عمو و خاله اش را به راحتی باور می کند. قاضی از اکرم می پرسد: «اگر ۵۰هزار تومان داشته باشی، نخود و لوبیا می خری یا عروسک؟ و اکرم می گوید: عروسک! اگر فروشنده یک دختر مثل خودم باشه، عروسک!.»
مسئول نهادهایی چون بهزیستی که حامی امثال اکرم باشند، با فراهم کردن حداقل امکانات زندگی برای آنها و حتی ایجاد اشتغال، به صورت گذرا فقط به اکرم می گویند تا ۱۸ سالگی می تواند تحت حمایت این سازمان باشد. شاید اگر این مسئول با دلسوزی بیشتری شرایط زندگی خوبی را برای اکرم در کنار خواهر و برادرش در بهزیستی ترسیم می کرد اکرم اینگونه عجولانه و بچگانه فقط به فکر بیرون آوردن خواهر و برادرش از بهزیستی نبود.
حضور یک هفته ای اکرم در اداره پلیس نیز ضعف عملکرد این نهاد است.گرچه در عروسک فروخته شده اکرم به زن جوان مواد مخدر پیدا شده اما اینکه مسئولان یک هفته دختری نوجوان را در اداره نگه دارند تا حرف بزند، قابل توجیه نیست، چه بسا اگر خانم مددکار اجتماعی زودتر به سراغ اکرم می آمد، او زودتر به حرف می آمد و غیبت طولانی مدت او از خانه منجر به فروپاشی بیش از پیش خانواده اش نمی شد. بردن اکرم توسط پلیس به در خانه اش هم، در حالی که همانند مجرمان سابقه دار و خطرناک دستبند به دست او زده اند، از تلخ ترین سکانس های فیلم است.
“لاک قرمز” در یک نگاه
واژه لاک قرمز ضمن ترغیب مخاطب برای تماشای فیلم، نشانه هویت زنانه و نمادی برای دوره نوجوانی دختران است که در انتهای فیلم به خوبی از این نماد بهره گرفته شده است. “لاک قرمز”با فیلمنامه ای منسجم،کارگردانی هوشمندانه، شخصیت پردازی های تأثیرگذار و بازی های درخشان ضمن فرار از دام سیاهنمایی مطلق با نمایش مبارزه و تلاش قهرمانش برای ساختن آیندهای بهتر پیام خود را به خوبی به مخاطب منتقل می کند.
رمز موفقیت فیلم بدون شک قدرت رئالیستی تأثیرگذار آن است. فیلمساز به خوبی توانسته عمق زخم های یک دختر نوجوان را در مواجهه با مشکلات خانوادگی و اجتماعی به تصویر بکشد، گرچه شاید این حجم از نمایش تلخی ها در یک فیلم ۹۰ دقیقه ای چندان شایسته نباشد.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]