میثم کریمی : « در جستجوی نمو » یکی از بهترین انیمیشن های تاریخ سینما بود که در سال 2003 اکران شد و به سرعت توانست به هر افتخاری که نیاز داشت دست...
14 آذر 1395
« در جستجوی نمو » یکی از بهترین انیمیشن های تاریخ سینما بود که در سال 2003 اکران شد و به سرعت توانست به هر افتخاری که نیاز داشت دست پیدا کند. انیمیشن کمپانی پیکسار در بخش فروش یکی از موفق ترین انیمیشن های تاریخ به شمار می رود که تا مدتها نیز رکورددار فروش بود. در بخش جوایز نیز این اثر موفق شد اسکار بهترین انیمیشن را بدست بیاورد و همچنین در بخش صداگذاری و فیلمنامه نیز نامزد دریافت اسکار شود؛ اتفاقی که کمتر برای یک انیمیشن رخ داده است. همه این موفقیت ها سبب شد تا ساخت دنباله برای « در جستجوی نمو » حرکت کردن بر روی لبه تیغ باشد چراکه سازندگان نمی توانستند تضمین دهند قسمت دوم خاطرات قسمت یک را برهم نزند. با اینحال در نهایت پیکسار پس از 13 سال رای به ساخت دنباله این انیمیشن جذاب و دوست داشتنی داد.
داستان فیلم پس از اتفاقاتی که برای نمو در قسمت اول بوجود آمد و منجر به ماجراجویی مارلین ( آلبرت بروکس ) و دوری ( اِلن دی جنرس ) شد رخ می دهد. در این روزها این سه ماهی در کنار هم زندگی خوب و آرامی را سپری می کنند تا اینکه دوری بطور اتفاقی خاطراتی از والدینش به یاد می آورد که در زمان کودکی اش از یکدیگر جدا افتاده اند. وی پس از این به یادآوری که در واقع برخلاف طبیعت اوست ( حافظه او کوتاه مدت است و پس از تقریبا 10 ثانیه هیچ چیز را در ذهن نگه نمی دارد! ) ، به همراه مارلین و نمو سفر پر ماجرایی را برای یافتن والدینش آغاز می کند که...
« در جستجوی دوری » در مقایسه با قسمت اول کم و کاستی های قابل اعتنایی در بخش داستان دارد. قسمت نخست این انیمیشن دربرگیرنده یک داستان جذاب و پرچالش درباره فداکاری پدری بود که برای یافتن پسرش دست به هرکاری می زد. اما نقطه آغازین « در جستجوی دوری » با ظهور ناگهانی تصاویری از خانواده دوری و خاطرات گذشته ماهی آبی رنگ رخ می دهد و سپس سریع تر از آنچه که معمولاً در یک اثر انیمیشن رخ می دهد، مخاطب درگیر سفرهای دریایی دلقک ماهی و پسرش برای یافتن خانواده دوری می گردد. البته باید این نکته را ذکر کرد که علی رغم کیفیت نه چندان مطلوب هسته اصلی فیلمنامه، « در جستجوی نمو » در جریان داستان به حدی شخصیت های بامزه و موقعیت های کمیک خلق می کند که این ضعف را تا حد زیادی می پوشاند.
یکی از نقاط قوت انیمیشن « در جستجوی دوری » این بوده که پیکسار برای ساخت قسمت دوم این انیمیشن مستقیماً به سراغ اندرو استانتن رفته که 13 سال قبل با ساخت قسمت نخست، توانسته بود در فصل جوایز اسکار یکی از بهترین شب های آثار انیمیشنی را رقم بزند. استانتن به خوبی به داستان ماهی های دریایی آگاه است و در این قسمت نیز ویژگی های جذاب قسمت نخست را بازخوانی کرده که از جمله آن می توان به رنگ آمیزی بسیار شاد انیمیشن اشاره کرد که چشم نواز است و تاثیر بسیار مثبتی بر ذهن مخاطب می گذارد؛ البته ایرادی که می توان به این بخش وارد دانست عدم ارتقاء قابل توجه گرافیک ساخت پس از گذشت 13 سال است که چندان جالب به نظر نمی رسد.
شخصیت های اضافه شده به « در جستجوی دوری » از کیفیت مناسبی برخوردار هستند و ملاقاتشان جذابیت های خاص خود را دارد. البته نباید از یاد برد که اغلب شخصیت هایی که در طول مدت زمان فیلم به داستان اضافه می شوند تقریبا حال و هوای مشابه شخصیت های قسمت نخست را دارند و تنها تفاوت بزرگشان را می توان در تغییر گونه و شوخی های آنان دانست. این موضوع یک ضعف محسوب نمی شود چراکه این شخصیت های ساخته شده در قسمت اول به حدی جذاب و موفق بوده اند که پیکسار علاقه مند به استفاده مجدد از آنها با شکل و شمایلی متفاوت باشد. شخصیت هایی نظیر فوک ها که یادآور حضور خرچنگ ها در قسمت نخست بودند از جمله این موارد است.
شوخی های نوشته شده برای « در جستجوی دوری » نیز از کیفیت مناسبی برخوردار است و قطعاً خواهد توانست نظر مساعد طرفداران سرسخت قسمت نخست را برآورده نماید. پیکسار به خوبی آگاه بوده که برای روایت داستان اصلی نه چندان جذابش، نیازمند خلق شخصیت های فرعی با حال و هوایی کمیک است که بتوانند مخاطب را به خنده وا دارند که به خوبی نیز از پس انجام اینکار برآمده است. شخصیت های رنگارنگی که در جریان داستان به انیمیشن اضافه می شوند بی آنکه بخواهند حوصله تماشاگر را سر ببرند یا پیامهای اخلاقی را به صورت مستقیم به مخاطب ارائه کنند، موقعیت های کمیکی با کنایه و طنز ایجاد می کنند که اغلب تند و تیز و البته ارزشمند است.
« در جستجوی دوری » با هوشیاری از تبدیل شدن به یک اثر شعاری جلوگیری کرده اما در عین حال همانند قسمت نخست، لحظات ارزشمندی دارد که بیانگر ارزش خانواده و دوستی و تحکیم آن است. از این حیث، « در جستجوی دوری » نسبت به انیمیشن های دیگری که در چند سال گذشته اکران شده اند پیشی می گیرد و حتی مخاطب بزرگسالش را نیز با چالش های جدیدی مواجه می سازد ؛ مخاطبی که پیکسار پیامهای ارزشمندی برای وی در نظر گرفته و در لایه های زیرین داستان قرار داده تا با استفاده از این کدها او را تحت تاثیر قرار دهد و ارزش های زندگی را به او یادآوری نماید تا به یک بازنگری در اخلاقیات خویش برسد.
صداپیشگی « در جستجوی دوری » نیز یکی از تاثیرگذاترین بخش های این انیمیشن محسوب می شود و یکی از بهترین ها در سالهای گذشته. اِلِن دی جنرس و آلبرت بروکس اینبار نیز به خوبی توانسته اند در نقش های دوری و مارلین به صداپیشگی بپردازند و ریزترین شوخی ها را با تسلطی مثال زدنی اجرا نمایند. هایدن رولنس هم که در قسمت دوم جایگزین آلکساندر گولد برای صداپیشگی شخصیت نمو شده، از این آزمون سخت موفق خارج شده است. خوشبختانه تیم صداپیشگان « در جستجوی دوری » تجربه ای سرشار از شادی را برای مخاطب رقم زده اند.
« در جستجوی دوری » در مجموع یک دنباله ارزشمند برای اثری است که ساخت ادامه برای آن در 13 سال اخیر یک تصمیم ترسناک برای کمپانی پیکسار محسوب می شد. با اینحال قسمت دوم اگرچه توانایی رقابت با قسمت نخست را ندارد، اما هنوز قابلیت این را دارد که بتوانیم آن را بهترین انیمیشن سال لقب دهیم. « در جستجوی دوری » انیمیشن شاد و خوش رنگی است و سرشار از پیامهای آموزنده برای کودکان و بزرگسالان تا دنیایی بهتر برای خود و اطرافیانشان بسازند. کمپانی پیکسار با ساخت دنباله برای « در جستجو نمو » بار دیگر ثابت کرد که برای این کمپانی هیچ چیز غیرممکن نخواهد بود.
بتمن که از عملکرد ابرقهرمانانه سوپرمن در هراس است تبدیل به ناجی شهر گاتهام می شود. زمانی که مردم بدنبال یافتن قهرمان مورد نیاز خود هستند و بتمن و سوپرمن در جنگ با یکدیگر به سر میبرند، تهدیدی تازه نسل بشر را در خطر بزرگتری از آنچه با آن رو به رو بودند قرار می دهد…