راضیه مهدی زاده : سامورایی فقط شمشیرزنی و قدرت بدنی نیست… توجه به وجوه تمایز و داشتن حداقل یک ویژگی بارز در هریک از هفت سامورایی،خود دورنمایی ست از مکتب سامورایی و این که سامورایی...
19 آذر 1395
سامورایی فقط شمشیرزنی و قدرت بدنی نیست… توجه به وجوه تمایز و داشتن حداقل یک ویژگی بارز در هریک از هفت سامورایی،خود دورنمایی ست از مکتب سامورایی و این که سامورایی صرفا توانمندی بدنی،قوای جسمانی و مهارت شمشیرزنی نیست.به عنوان مثال زمانی که یکی از افراد در بدو تشکیل گروه، فرد دیگری را می یابد به این نکته اشاره می کند :”شمشیرزن ماهری نیست اما خوش اخلاق و خوش مشرب است،یک دوست واقعی و رفیق در بدبختی ها…”
همین طور سامورایی دیگری که دعوت فرمانده را می پذیرد تنها یک دلیل ذکر می کند:”از اخلاقتون خوشم اومد-خیلی از دوستی های پایدار اتفاقی و تصادفی رخ می دن” شخصیت پردازی هریک از سامورایی ها فضاسازی خاصی به فیلم داده و روایت را به شیوه ش خاص خود پیش می برند،مانند پازل هایی که در کنار هم یک فیلم را تکمیل می کنند. فرمانده ی هفت نفر که به عنوان رئیس ظاهری و پدر معنوی گروه است،هم از نظر سنی از آن ها پیرتر است که مرتبط با سیستم استاد-شاگردی در ژاپن به عنوان فرهنگ مسلط ژاپنی است و هم از نظر اخلاقی صبر و شکیبایی بیشتری از سایر افراد دارد.
سامورایی دیگر که با لبخند، عضویت در گروه و جنگ را می پذیرد،دارای شوخ طبعی و مهربانی ست که از خصوصیات بارز او محسوب می شود.
جوانی که خام دستانه و با نگاهی شیفته وار و متحیر،شور و اشتیاق فیلم را جلو برده و ماجرای عاشقانه ی فیلم را به دوش می کشد. در واقع این ماجرای عاشقانه که بخش اندکی از فیلم را به خود اختصاص می دهد اجازه می دهد فیلم صرفا در قالب جندای جکی(فیلم های جنگی و سامورایی) نباشد و تا حدی به قالب جیدای جکی(فیلم های مرتبط با طبقه ی متوسط مردم و ماجرای زندگی آن ها) نزدیک شود.این سامورایی جوان،فضاسازی فیلم را با گل ها و موسیقی عاشقانه و تصاویر لطیف و تعقیب و گریزهای عاشقانه می سازد.
سامورایی دیگر شمشیرزن ماهری ست که استادی و چیزه دستی خود را در یک مبارزه در جمع روستاییان به نمایش می گذراد و سامورایی جوان شیفته ی مهارت او در شمشیرزنی می شود.در طول فیلم و مبارزاتی که هفت سامورایی انجام می دهند،او ساکت است و حرفی نمی زند. سکوتی مردانه و سامورایی وار.چهره ی سرد او مقاومت و استواری را به عنوان بارزترین ویژگی اخلاقی شخصیت،نشان می دهد.شب ها بدون خستگی بیدار مانده و پاسبانی می دهد و همیشه درصدر هفت سامورایی دیگر به صحنه ی جنگ می شتابد.می توان گفت او وجهه ی بازر و مرموز سامورایی” بوشید”و(فنون خاص شمشیرزنی) را دارد. سامورایی دیگر فردی ست که اولین مواجهه با او در حین خرد کردن چوب ها است.نکاتی که درباره ی او بیان می شود -صداقت،رفیق بشاش،بهترین همراه در بدبختی و فلاکت- است. درواقع ویژگی های او نشان می دهد سامورایی فقط قوای بدنی و شمشیزنی نیست بلکه فرهنگی ست چندجانبه که در اخلاق و رفتار نمود می یابد.او درجمع هفت نفر انتخاب می شود و در روستا به مردم روحیه می دهد. سامورایی دیگری که به مانند دست راست و همراه همیشگی فرمانده در شناسایی نقاط استراتژیک است،به نوعی وجهه ی احترام و وفاداری و در معیت استاد بودن را در مسلک سامورایی به جای می آورد. سامورایی که به عنوان آخرین و هفتمین فرد در بین جمع پذیرفته می شود،خود روستازاده ای ست که به خوبی با ریزه کاری های رفتاری کشاورزان و محافظه کاری های روستاییان آشنا است.جسارت او در جنگ بارزترین ویژگی و وجه تمیز او از سایرین است.هنگام جنگ و حمله ی دشمن با شوق و خنده و رفتارهای تحریک آمیز و بازی های روانی به سوی دشمن و مرگ می شتابد.
او در صحنه ای با خشم و ناراحتی به این نکته اشاره می کند که “مردم روستا به شکست خورده ها حمله می کنند. اموال و آذوقه ی اون ها رو می دزدن.. می گن ما گشنه ایم و هیچ چیز برای خوردن نداریم اما دروغ می گن و همه چیز دارند و پنهان می کنند و این تقصیر ماست.تقصیر ما سامورایی ها… ما اون ها رو اینجوری بار آوردیم….”صحه بر حرف های او در صحنه ای گذاشته می شود که هفت سامورایی نزد پیرزنی فقیر و گرسنه می روند و پیرزن برای آن ها از آرزویش به مرگ سخن می گوید. او در این صحنه با خشم عصبانیت به پیرزن لعنت فرستاده و از او دوری می جوید. او که خود برآمده از محیط روستا است،از حالت ترحم برانگیز پیرزن و روستاییان،خشمگین است و معتقد است این حالت صرفا برای جلب توجه و حمایت از آن هاست و سامورایی ها نیز به این موقعیت دامن می زنند.
همین طور در پرچم سامورایی ها،مثلث ،نماداین سامورایی_ کیچیکو- است و سایر سامورایی ها با دایره نشان داده می شوند.خشونت رفتاری و حالت های مضحک او در مثلث نمود می یابد و دیگر وجه تمیز او تغییر طبقه ی اجتماعی اش از کشاورز به سامورایی در آن برهه از تاریخ ژاپن است. دوره ای که افراد در طبقه ای که به دنیا می آمدند،زندگی می کردند،پیر می شدند و می مردند و حق انتخاب شغل و برگزیدن طبقه ای دیگر از اجتماع را نداشتند.
هریک از هفت سامورایی یک ویژگی و مرام سامورایی را به نمایش می گذراند که با یکدیگر و با قرار گرفتن در کنار هم کامل کننده ی فرهنگ سامورایی ست. در نهایت،پس از جنگ های بسیار و از دست دادن چهار سامورایی که فقط با پاداش ۳وعده برنج در روز از مردم روستا و مزارع شان در برابر راهزنان محافظت کردند،مردم روستا با شادی و رقص و پایکوبی در حال کاشت مزارع و نشت نشای خود می باشند و ۳سامورایی باقی مانده،تنها و در انزوا، شادی آن ها را نظاره می کنند،گواینکه مردم روستا کارشان با آن ها تمام شده و حالا باید به شکل طردشونده ای روستا را ترک کنند،حتی عشق سامورایی جوان نیز به دختر روستایی به شکلی ناقص و تنها با نگاهی بی حس به پایان می رسد.سکوت سامورایی های بازمانده در تقابل با شادی و آوازخوانی کشاورزان و روستاییان است. تنهایی و نگاهی به افق قبرهای ۳سامورایی کشته شده،فرجام سامورایی های باقی مانده است.
فیلم،علاوه بر مضامین پنهان که برگرفته از یک حادثه ی تاریخی است و اصل مبارزه و و فاداری را سرلوجه ی خود قرار می دهد،از دید ساختاری نیز نسبت به فیلم های دهه ی خود ساختارشکن محسوب می شود.دوره ی ساخت فیلم همزمان با استفاده بسیار از پرده ی عریض و عمق میدان و نماهای طولانی بوده و فیلم ها،پیرو سینمای مدرن اورسن ولزی می باشند اما کوروساوا در این فیلم از تدوین موازی،لنزهای تله و نوع خاص تصویربرداری بهره می جوید که بیشتر از آن که فیلم را در سنت بازنی قرار دهد در سنت مونتاژی قرار می دهد.
طبقه ی پرولتاریا: این طبقه در ابتدابدون هیچ دفاعی و درنهایت فقر و بدبختی دیده می شوند.آن ها دور هم جمع شده و خواستار راهکارهای تازه می باشند. راهکارهایی از جمله: “همه ی غذا و انبارهای آدوقه مان را به دست راهزنان بسپاریم و جان مان را نجات دهیم./همه ی دار و ندارو خانه هایمان را گذاشته و فرار کرده….”
درواقع موضع آن ها،موضع ضعف و ناتوانی ست و زمانی که یکی از جوانان با خشم از میان جمع برخاسته و خواستار نجات روستا و جان اهالی می شود همه با ناباوری و با حالت تمسخر او را از انجام این کار منع می کنند و چنین کاری را امری ناممکن می دانند.هنگامی که او ایده ی اولیه ی استخدام سامورایی ها را برای دفاع از شهر و مقابله با دشمن، مطرح می کند،هیچ کس او را در عملیاتی کردن این ایده همراهی نکرده و حتی تا جایی که ممکن است با حرف ها و کنایه ها ی خود مانع انجام این کار می شوند.بارزترین ویژگی این طبقه در این فیلم” محافظه کاری” است.این “محافظه کاری” و ترس توام با آن خود را زمانی نشان می دهد که کشاورزان و روستاییان، سامورایی ها را بهروستا دعوت کرده اما پس از ورود آن ها هریک به خانه های خود پناه برده و هیچ کس بیرون نمی آید. همچنین محافظه کاری در جلب ترحم و فقیرتر نشان دادن خود از آنچه که هستند نمود می یابند.آن ها با پنهان کاری زندگی می کنند واین زمانی خود را نشان می دهد که درجنگ آخر غذاهای اعیانی خود را برای سامورایی ها نمایان می کنند.آن ها با برانگیختن دلسوزی و خود را در موضع رحم و مروت قدرتمندان قرار دادن خود سوژه ی ایدئولوی زور و چپاول کرده و این ایدئولوژی را به شکلی آلتوسروار،دوطرفه می کنند و به جای ایستادن در برابر آن و خواستن انقلاب برای تغییر اوضاع، تا حدی به استقبال این ایدئولوژی می روند.
مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزن ها مورد هجوم قرار می گیرند، از یک سامورایی درخواست کمک می کنند. او ۶ سامورایی دیگر را جمع می کند و آن ها به مردم دهکده می آموزند که چطور از خودشان دفاع کنند و در ازای آن، مردم روزانه سه وعده غذایی مختصر به آن ها می دهند. فیلم زمانی به اوج خود می رسد که ۴۰ راهزن به دهکده حمله می کنند و ...