پوریا ناظمی-عرفان خسروی : 65 میلیون سال پیش یکی از بزرگترین انقراضهای تاریخ سیاره ما رخ داد. بسیاری از دانشمندان معتقدند آنچه باعث آن رویداد شد برخورد سنگ آسمانی بزرگی به جایی بود که...
14 آذر 1395
65 میلیون سال پیش یکی از بزرگترین انقراضهای تاریخ سیاره ما رخ داد. بسیاری از دانشمندان معتقدند آنچه باعث آن رویداد شد برخورد سنگ آسمانی بزرگی به جایی بود که امروز خلیج مکزیک قرار دارد. در پی آن حادثه دوسوم گونههایی که روی زمین زندگی میکردند برای همیشه از صحنه گیتی حذف شدند و دایناسورها شناختهشدهترین قربانیان آن رویداد بودند.
با وجود اینکه 65 میلیون سال از نابودی آنها میگذرد، اما این خانواده از موجودات در یک زمینه بی رقیب ماندهاند و آن محبوبیت بین انسانهایی است که میلیونها سال پس از آنها به حکمرانی زمین رسیدهاند. بعید میدانم هیچ گونه از جانورانی که اکنون در جهان وجود دارند و یا پیشتر از ما بر روی این سیاره زیستهاند به اندازه دایناسورها محبوب و کنجکاوی برانگیز باشند. هنوز هم خواندن خبر یافته جدیدی درباره این حکمرانان باستانی زمین و یا دیدن فسیلی نو یافته از آنها چشمها را خیره و توجهها را به خود جلب میکند. دایناسورها گونهای بودند که سیاره ما را تحت سلطه خود داشتند و حادثهای غیر منتظره مهر پایانی بر حضور آنها بر روی سیاره ما زد. همان رویداد میتواند دوباره تکرار شود و از این نظر ما با دایناسورها چندان تفاوتی نداریم.
اما یکی از هیجانانگیزترین داستانها درباره دایناسورها این است که چگونه دیرینهشناسان آنها را از روی بقایای فسیلها و استخوانهایشان بازسازی کردند و ما را با چهره موجوداتی آشنا ساختهاند که میلیونها سال است که دیگر سیاره ما روی آنها را به خود ندیده است. علم چگونه توانسته است فراموش شدهها را به محبوبترین موجودات تاریخ بدل کند؟
در میان بازسازیهای عمومی که از چهره دایناسورها صورت گرفته و آنها را مقابل دیدههای مردم عادی قرار داد، بدون شک پارک ژوراسیک یکی از موفقترین تجربههاست.
استیون اسپیلبرگ در سال 1993/1372 بر مبنای رمانی علمیتخیلی از مایکل کرایتون فیلم پارک ژوراسیک را ساخت. داستان پارک ژوراسیک (به خصوص نخستین قسمت آن) را بسیاری، تلاقی موفق و مبهوتکننده علم و جلوههای ویژه سینما به شمار آوردهاند. این داستان به قدری خوب و دقیق بیان شده بود که بعد از موج عظیمیکه به وجود آورد بسیاری از دانشمندان و تهیهکنندگان فیلم ناچار شدند توضیح دهند آنچه در فیلم به نمایش آمده است هنوز از نظر علمیقابلیت اجرایی شدن ندارد. پارک ژوراسیک از دو جنبه قابل دقت و توجه است. یکی به خود داستان بر میگردد و دیگری به بازسازی و نمایش دایناسورها و دقتی که در بازسازی آنها اتفاق افتاده است.
داستان فیلم داستان پارک ژوراسیک به تلاش دانشمندان برای زنده کردن این موجودات فراموش شده برمیگردد. ایده اصلی که در فیلم برای این کار بیان میشود این است که با توجه به پیشرفتهایی که در شبیهسازی موجودات زنده به وجود خواهد آمد، ما میتوانیم با استفاده از بقایای DNA دایناسورها آنها را شبیهسازی کنیم. اما این دی.ان.ای را از کجا باید پیدا کنیم؟ داستان برای حل این مشکل به سراغ یکی از جذابترین پدیدههای طبیعت اطراف ما میرود، کهرباهای باستانی که در دل خود حشراتی را به دام انداختهاند. این حشرات گاهی زمانی که روی درخت نشستهاند اسیر شیره درخت میشوند و بعد در طی سالهای متمادی و تحت فشار، این شیره خشکشده به سنگ کهربایی بدل میشود که حشره را در دل خود ذخیره کرده است. اگر آن قدر خوش شانس باشیم که حشرهای که در این کهرباها به دام افتاده پیش از اسیر شدن دایناسوری را گزیده باشد در این صورت خون آن دایناسور که حاوی دی.ان.ای آن نیز هست درون بدن این حشره حفظ شده است. با استخراج این خون میتوان به دی.ان.ای یا حداقل بخش سالم مانده آن دست پیدا کرد. اما این دی.ان.ای آسیب دیده پیش از آنکه وارد فعالیت شبیهسازی شود باید کامل گردد. برای این موضوع داستان پیشنهاد میکند که بخشهای آسیب دیده این زنجیره با کمک یکی از خویشاوندان این موجودات تکمیل شود. این ایده اگرچه در فیلم کارآمد است اما در واقعیت با مشکلات فراوانی همراه است و به نظر میرسد امکان چنین کاری وجود نداشته باشد. اما اگر به هر ترتیب بتوان این زنجیره را کامل کرد بقیه کار بر عهده پیشرفتهایی است که در زمینه شبیهسازی رخ خواهد داد و امکان شبیهسازی موجودات از طریق دی.ان.ای را فراهم میآورد.
اگرچه این که بتوان دایناسورها را به این روش به زندگی دوباره فراخواند شاید چندان عملی نباشد، مثلا به این دلیل که نیمهعمر دی.ان.ای بسیار کوتاهتر از مدتزمان طولانیای است که از انقراض دایناسورها میگذرد و اگر زمانی حقیقتاً دی.ان.ای دایناسوری در شکم حشرهای در کهربا مانده باشد، میلیونها سال از تجزیه خود به خود آن گذشته است.
اما برخی از دانشمندان روشهای دیگری را برای این بازآفرینی پیشنهاد میکنند، هرچند این روشها نیز همچنان خیلی تخیلی به نظر میرسند؛ مثلا این که با تغییر در دی.ان.ای نسل امروزی به جا مانده از دایناسورها، یعنی پرندگان، آنها را تبدیل به موجوداتی دمدراز و دنداندار با دستهایی چنگالدار کنیم تا شبیه اجداد درنده خود به نظر برسند.
از آن گذشته اگر دانشمندان تصمیم بگیرند به جای دایناسورها برخی از موجودات منقرض شده جدیدتر مانند ماموتها را به زندگی برگردانند به نظر میآید فرصت و امکان بیشتری بر عهده دارند. دی.ان.ای ماموتها به شکل دست نخورده و سالمیبه ما رسیده است و ما خویشاوندان خیلی نزدیکی از آنها داریم که میتوانیم از آن برای شبیهسازی استفاده کنیم.
دایناسورهای پردار! یکی از اهداف تاسیس پارک ژوراسیک این بوده که چهره واقعی این موجودات پیش چشم مردم به نمایش گذاشته شود و این کاری است که به شکلی استعاری خود فیلم با موفقیت انجام داد. بخش عمده و مهمیاز فیلم به نمایش نماهای خیرهکننده و دقیقی از دایناسورها میگذرد و برای این کار اسپیلبرگ و همکارانش تیمیاز دانشمندان را با خدمت گرفتند تا طرحهای دقیقی مبتنی بر دانش روز از شکل و ظاهر دایناسورها ترسیم کنند. طراحی دقیق ظاهر آنها در کنار جلوههای ویژه چشمگیر باعث شد مردم برای نخستین بار چهرهای واقعی از دایناسورها – بر اساس جدیدترین ایدهها و نظریاتی که در هنگام ساخت فیلم در اختیار بود – را بر پرده سینما ببینند.
البته در طول زمان دانش ما متوقف نمانده است و توسعه فراوانی در زمینه شناسایی این حاکمان باستانی زمین رخ داده است. برای مثال میدانیم برخی از دایناسورهایی که شخصیت اصلی این فیلم را بر عهده داشتهند (به ویژه تیرانوسورس یا همان تی-رکس و ولاسیراپتورها) به جای پوست زبر و خشن دارای پوششی از جنس پر بودهاند. شاید تهیهکنندگان قسمت جدید (قسمت چهارم) پارک ژوراسیک در فیلم جدید به این نکته توجه کنند و سعی کنند همان ایده فیلم اول را پیگیری کرده و در کنار داستان اصلی خود به روایت دقیق این موجودات بپردازند. اما خبری که چندی پیش از روند ساخت قسمت چهارم پارک ژوراسیک به بیرون درز کرد برای بسیاری از عاشقان این فیلم ناراحتکننده بود. ظاهرا عوامل فیلم آب پاکی را روی دست دیرینهشناسان ریختهاند و گفتهاند خبری از دایناسورهای پردار در این فیلم نخواهد بود.
برخی از واکنشهای کسانی که سالها پیش با دیدن پارک ژوراسیک عاشق دایناسورها شدند، و اکنون به دیرینهشناسان حرفهای تبدیل شدهاند در این میان جالب بود. زیرا پردار بودن حیواناتی مثل راپتورها و تیرانوسورس برای دانشمندان دیگر یک فرضیه انقلابی نیست، بلکه حقیقتی بدیهی است که بارها و بارها با سنگوارههای متعدد به اثبات رسیده است. مثلا به جز این که تصویر راپتورهای پارک ژوراسیک را با تصویری که امروزه از ظاهرا راپتورها میشناسیم مقایسه میکنند، تصاویری از جانوران امروزی (مثلا پرندهای مانند قو) را بدون پر و به سبک دایناسورهای پارک ژوراسیک ترسیم میکنند تا به همه یادآوری کنند که دایناسورهای پارک ژوراسیک همین قدر از واقعیت فاصله دارند.
دایناسورهای سه بعدی این روزها قسمت اول فیلم پارک ژوراسیک به شکل سه بعدی بازسازی شده و به زودی دوباره به پردههای سینماها باز میگردد و قسمت چهارم آن در حال ساخت است. ساخته شدن فیلم اول پارک ژوراسیک باعث شد نه تنها موضوع دایناسورها بار دیگر به کانون توجه و علاقه برگردد که در کنار آن ایدههای آیندهنگرانهای درباره تواناییهای بالقوه شبیهسازی و بازگرداندن گونههای منقرض شده مورد بحث جدی قرار بگیرد. جامعه علمینیز از این فرصت استفاده کرد تا یافتههای جدید خود را با مردم به اشتراک بگذرد و این وظیفه یک فیلم علمی– تخیلی خوب است که نه تنها ایده ای منطقی را عرضه کند که در بیان جزییات تا حد ممکن دقیق عمل کند و زمینه بحثها و پرسشگریهای جدید را ایفا کند. پارک ژوراسیک این وظیفه را به خوبی انجام داد و هنوز پس 20 سال از اولین نمایش آن این توانایی را دارد.
شناسه نقد :5140387
منبع: خبرآنلاین
هنوز کسی برای این مطلب نظری نگذاشته است. اولین نفری باشید که نظر میدهید
دانشمندان در این جزیره پارکی تفریحی ساختهاند که در آن دایناسورها را شبیهسازی کردهاند. جان هموند گروهی از دانشمندان را برای بازدید از پارک پیش از بازگشایی همگانی فرا میخواند. به سبب سهل انگاری و خرابکاری دسته ای از دایناسورها آزاد میشوند و بازدیدکنندگان و کارشناسان میکو شند برای نجات خود از جزیره بگریزند و …