میثم کریمی : دو قسمت اول فیلم « نابودگر » از جمله آثاری در تاریخ سینما محسوب می شوند که سینمای اکشن را یک گام به جلو هدایت کردند. قسمت اول در سال...
25 آذر 1395
دو قسمت اول فیلم « نابودگر » از جمله آثاری در تاریخ سینما محسوب می شوند که سینمای اکشن را یک گام به جلو هدایت کردند. قسمت اول در سال 1984 ،ایده پست - آخرالزمان جدیدی را مطرح می کرد که آمیخته شدنش با اکشنی جذاب، « نابودگر » را به اثری ماندگار در تاریخ سینما مبدل کرد. اما جیمز کامرون که همواره بلند پرواز بوده، در قسمت دوم با بکارگیری تکنیک های جدید جلوه های ویژه که تا آن زمان بی سابقه بود توانست اثری خلق کند که هم از جهت ساختاری و کارگردانی زبانزد بود و هم در بخش جلوه های بصری بهترین آثاری بود که تا آن زمان ساخته شده بود. در سالهای اخیر از « نابودگر 2 » حتی به عنوان بهترین فیلم اکشن تاریخ سینما نیز یاد شده است.
اما پس از گذشت 12 سال از اکران قسمت دوم، اعلام شد که قرار است قسمت جدیدی از « نابودگر » ساخته شود که خبری غافلگیر کننده برای طرفداران این مجموعه محسوب می شد. در نهایت قسمت جدید این سری با نام « نابودگر : رستاخیز ماشین ها » به اکران درآمد که نتوانست انتظارات بالایی که طرفداران داشتند را برآورده کند و یکی از دلایل مهم این ضعف را می توان عدم حضور جیمز کامرون به عنوان کارگردان اثر دانست. اما ساخته شدن قسمت چهارم این فیلم با نام « نابودگر : رستگاری » در سال 2009، خبری عجیبی بود که هیچکس انتظارش را نمی کشید. قسمت چهارم به دلیل تغییر فضای داستان، نتوانست به موفقیتی، حتی در حد و اندازه های قسمت سوم دست پیدا کند و از « نابودگر : رستگاری » به عنوان ضعیف ترین قسمت از این مجموعه نام برده شد.
حال پس از گذشت 6 سال، بار دیگر قسمتی تازه از فیلم « نابودگر » با نام « نابودگر: پیدایش » ساخته شده که یک حمایت سفت و سخت از جانب جیمز کامرون از این اثر باعث شده تا امیدها نسبت به بازگشت این سری از فیلمها به جایگاهی که در دهه ی هشتاد و نود داشتند، زنده شود. جیمز کامرون پیش از اکران فیلم اعلام کرده بود :« دو قسمت قبلی این آثار را بگذارید کنار، « نابودگر : پیداش » دنباله رسمی فیلمهایی است که من ساخته ام! » این حمایت قاطع امیدها را در دل طرفداران زنده کرد اما آیا حق با جیمز کامرون بوده؟
داستان فیلم مطابق آنچه که می دانیم، در سال 2029 و جنگ میان انسان ها و ربات ها رخ می دهد. جان کانر ( جیسون کلارک ) به نظر می رسد که در جنگ با اسکاینت در حال دست یافتن به پیروزیهایی باشد اما طرف مقابل، رباتی را به گذشته ( سال 1984 ) می فرستد تا مادرِ جان کانر یعنی سارا کانر ( امیلیا کلارک ) را به قتل برساند و به این ترتیب حضور جان کانر هم در آینده منتفی شود. به همین دلیل جان، یکی از اعضای باوفای خود به نام کایل ریس ( جی کورتنی ) را به گذشته می فرستد تا اجازه ندهد مادرش توسط دشمن کشته شود. اما زمانی که کایل به گذشته می رود بر خلاف انتظارش، با سارا کانری مواجه می شود که یک نگهبان ( آرنولد شوارتزنگر ) همواره همراه اوست و...
« نابودگر : پیدایش » مثال خوبی از گذشت زمان در تاریخ سینماست. اگر به تاریخ 30 ساله این آثار بنگریم، به خوبی تفاوت دیدگاه سازندگان فیلم از دهه ی هشتاد میلادی تا زمان حال را می توان در سری فیلمهای « نابودگر » مشاهده کرد. تفاوت هایی که از تغییر دیدگاه به ریتم و ضرباهنگ گرفته تا فیلمنامه و پرداخت، همگی نشان از تغییرات بزرگی در راه و روش فیلمسازی داده است.
سری « نابودگر » و مشخصا دو قسمت اول این سری، به لطف حضور جیمز کامرون به عنوان کاگردان، آثار جمع و جوری در بخش فیلمنامه بودند که از ریخت و پاش های بی جهت جلوگیری کرده بودند. این روند در قسمت سوم و مخصوصا در قسمت چهارم دچار لغزش شد و فیلمنامه اثر به گنگ ترین بخش فیلم مبدل شد. اما حالا « نابودگر : پیدایش » تمامی آثار قبلی این سری را پشت سر گذاشته و تبدیل به بدترین قسمت از حیث فیلمنامه شده است. داستات فیلم، داستان آشنای دو قسمت اول « نابودگر » است اما در اینجا با مجموعه ای از اتفاقات مختلف مواجه هستیم که هرگز به مرز پختگی نمی رسند و چنان آشفته و بدون ظرافت مطرح شده اند که به سطحی ترین آثار اکشن این روزهای هالیوود پهلو می زنند.
مقوله « سفر در زمان » در آخرین قسمت از فیلم « نابودگر » چنان باعث آشفتگی فیلم شده که توان تمرکز مخاطب بر جزئیات داستان را سلب می کند. فیلم در سالهای بین 2029، 1984، 2017 می گذرد و مجموعه ای از شخصیت ها و اتفاقات آشنای این سری از فیلمها را بازخوانی می کند تا تماشاگر با دیدن آنها به وجد آید و یک " یادش بخیر " نیز بر زبان بیاورد. فیلم هرآنچه که ویژگی های به یاد ماندنی سری فیلمهای « نابودگر » خوانده می شود را یکجا جمع کرده اما با کج سلیقگی کامل آنها را در داستان به کار گرفته است تا تماشاگر با دیدن این حجم از بی سلیقگی، حتی نسبت به قسمت های قبلی احساس عجیبی داشته باشد!
شخصیت پردازی و انتخاب بازیگران در « نابودگر : پیدایش » مسلما بدترین بخش فیلم را تشکیل می دهد. بزرگترین ضعف در شخصیت پردازی را می توان در سارا کانر مشاهده کرد که امیلیا کلارک آن را ایفا کرده است. سارا کانر که توسط لیندا همیلتون در دو قسمت اول ایفا شده بود، اینبار پرداختی سطحی و بذله گو دارد که کاملا در تضاد با آنچه است که از سارا کانر مخصوصا در قسمت دوم « نابودگر » سراغ داشتیم. تکه کلامها و دیالوگ های مشهور قسمت های قبل، اینبار به بدترین شکل ممکن توسط آلن تیلور کارگردان این فیلم، در سکانس های مختلف گنجانده شده است که راوی بخش مهمی از آن سارا کانر است! به نظر می رسد که سازندگان قصد داشته اند خودشان را با پرداخت سطحی این شخصیت ها و نحوه دیالوگ گویی دست بیندازند!
دو بِرند اصلی فیلم یعنی آرنولد شوارتزنگر و شخصیت تی 1000 که اینبار یک بازیگر آسیایی آن را ایفا کرده، حتی قادر به نزدیک شدن به آنچه که در « نابودگر 2 : مشاهده کرده بودیم نیستند. آرنولد شوارتزنگر که سن و سال بالایش محدودیت های زیادی در بخش اکشن برای او بوجود آورده، کارایی لازم را در فیلم ندارد و داستان فیلم نیز به حدی پرت و آشفته است که او کمتر به چشم می آید. مرد جیوه ای هم که اینبار بازاریابی بین المللی باعث شده تا بازیگری کره ای به نام بیونگ هون لی ایفاگر آن باشد، یک نسخه ضعیف شده از رابرت پاتریک در قسمت دوم است. هون لی در سالهای اخیر به نوعی تبدیل به بازیگر نقش منفی بیشتر آثار اکشن هالیوودی شده که از جمله آنها می توان به « قرمز 2 » و سری فیلمهای « جی آی جویی » اشاره کرد.
متاسفانه نقطه قوت اصلی فیلم یعنی اکشن لذت بخش آن نیز در پنجمین قسمت دچار افت کیفیت شده و حتی گاها به حدی می رسد که CGI مربوط به مرد جیوه ای را می توان با نسخه دو دهه پیش مقایسه کرد! درجه بندی سنی فیلم که همانند « رستگاری » به PG-13 سوق پیدا کرده تا فروش بیشتری داشته باشد، سبب شده تا سکانس های اکشن فیلم شامل انفجار اتومبیل ها و فرار و گریز و تخریب باشد و تی 1000 ابدا شبیه به یک نابودگر ترسناک همانند آنچه که جیمز کامرون در قسمت دوم به تصویر کشیده بود نباشد. در اینجا مخاطب می داند که تی 1000 نمی تواند با آن دست های آهنی و تیزش باعث اضطراب مخاطب باشد و همین اتفاق هم در « نابودگر : پیدایش » رخ داده و ما با یک تی 1000 خنثی مواجه هستیم.
« نابودگر : پیدایش » بدترین قسمت در میان پنج قسمت به نمایش در آمده از سری فیلمهای « نابودگر » محسوب می شود. انواع و اقسام ایرادات به جدیدترین فیلم « نابودگر » اعم از فیلمنامه، پرداخت شخصیت ها و حتی خلق سکانس های اکشن وارد است. به نظر می رسد که پس از گذشت 30 سال از آغاز داستان « نابودگر » زمان آن رسیده باشد که این ماشین ها برای همیشه خاموش شوند و کسی هم سراغی از جان کانر و مادرش نگیرد.