به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
حرف و حدیث های فیلم لاتاری در جشنواره فجر، به کنار، کارگردانی مهدویان و تهیه کنندگی رضوی به کنار، سوال این است که آیا لاتاری در مورد غیرت بود؟ یا خشونت و تعصب؟ و اگر در مورد غیرت بود توانست با فرم و ریتم مناسب حرفش را به دل مخاطب بنشاند یا نه؟
لاتاری هم راجع به غیرت نیست و هم هست. اما بیشتر از آنکه راجع به غیرت باشد، راجع به غیرت نیست. راجع به غیرت هست، چون حس اکثر بینندگان در سرتاسر این فیلم و علی الخصوص در لحظات پرتنش، این گزاره را تایید می کند که از کنش های به ظاهر غیرتمندانه بازیگران در فیلم، خوششان آمده. فیلم راجع به غیرت هست، چون حس عموم بینندگان از فیلم “غیرت” است؛ نه خشونت. فیلم راجع به غیرت هست چون در این سینمای بی ریشه زرد، همین مقدار هم از “شبه غیرت” حرف زدن، قدمی به جلوست.
زیبا کرمعلی و ساعد سهیلی در فیلم سینمایی لاتاری
اما لاتاری راجع به غیرت نیست، چون اگر دخترک به جای دبی، به فرانسه رفته بود، آن میزان شوق و ذوق غیرت-تعصب ایرانی در مواجهه با اعراب که خودش را در کف زدن های درون سینما نشان می دهد، در مواجهه با چشم سبزها و چشم آبی ها بر انگیخته نمیشد. فیلم راجع به غیرت نیست، چون تعریف درست و درمانی از غیرت نمیدهد. چون آنکه باید غیرتی باشد، اهل معامله است و آنکه موجی است، غیرتی است. لاتاری در مورد غیرت نیست، چون با پدر بی غیرت دخترک، با مسامحه برخورد میکند. لاتاری راجع به غیرت نیست چون مسئله را حل نمیکند، منحل می کند. مسئله پدر بی غیرت داخلی است، مسئله “فروشنده” داخلی است. نه دلال و خریدار خارجی. سامی و شیخ عرب، آخرین حلقه های خارجی زنجیر مشکلاتی اند که سرش در داخل کشور است. اما خشم مهدویان گریبان دلال و خریدار را می گیرد. نه فروشنده. لاتاری مصداق بارز این ضرب المثل است: گنه کرد در بلخ آهنگری. به شوشتر زدند گردن مسگری.
لاتاری در کلیات و از نگاه مخاطب عام، راجع به غیرت است، اما در جزئیات و نگاه موشکافانه مخاطب خاص نمود بارز خشم است. صراحتا باید بگویم: فیلم مطلقا نه راجع به خشونت است و نه غیرت. راجع به هر دوست. بسته به اینکه بیشتر مخاطب عام باشیم یا مخاطب خاص ولی صفر و یکی در کار نیست. فیلم بین غیرت و خشونت سیال و روان می گردد. این سیالیت و باینری(binary) نبودن ریشه در خود مهدویان دارد. مهدویان نیز تصمیمی قطعی در این باره ندارد. مهدویان بین حاج موسی موجی و مرتضی اهل معامله و سیاستمدار مانده. نمی داند حق با کدام است. به همین خاطر بیننده را نیز بین زمین و هوا رها می کند. بین غیرت و خشونت.
هادی حجازیفر در فیلم لاتاری
و اما فرم…
با تصویربرداری فیلم شروع می کنیم. صریح و بی پرده این فرم از تصویربرداری حتی اگر به داکیودرام های قبلی مهدویان (مثل ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز) می نشست، بر تن لاتاری زار می زند. چشمان مخاطب را آزار میدهد. جذابیت را از فیلم می گیرد و خستگی چشمان مخاطب از این نوع تصویربرداری، مانع از پیگیری داستان می شود.
ریتم فیلم کند است. اصرار بیش از حد مهدویان بر واقعی بودن و داکیومنتری وار پیگیری کردن، فیلم را از نفس می اندازد. باعث شده درام شکل نگیرد. وقتی ساعد سهیلی به هنگام تشییع دخترک زار می زند، بیننده به جای گریه کردن و همذات پنداری با او، صرفا تماشاگری بی احساس و بی کنش است. اگر در ابتدا و یا انتهای این فیلم، عبارت “این داستان واقعی است” درج شده بود، می توانستیم بپذیریم که ضرورت واقع نمایی و حفظ سندیت اثر موجب شده تا فیلم اینطور، خشک، بی درام و بی روح پیش برود، همچون ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار. اما در سناریویی که ریشه در واقعیت ندارد و تولیدی است، درام نقش کلیدی دارد. فیلم تا انتها به جواد عزتی نیاز داشت. با رفتن او ریتم افتاد.
و در پایان، شاید فیلم در مجموع نمره قبولی بگیرد، اما نسبت به دیگر آثار مهدویان نمره پایین تری خواهد گرفت.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.