نگاهی به فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه
: برای ̎ناخدا جک اسپارو̎ (دپ)، مردی خشن ولی جذاب، آبهای زلال کارائیب، مثل آب دریاهای دیگر، حکم زمین بازی گستردهای را دارد که ماجرا و رازهای سربسته، در آن به...
29 آذر 1395
برای ̎ناخدا جک اسپارو̎ (دپ)، مردی خشن ولی جذاب، آبهای زلال کارائیب، مثل آب دریاهای دیگر، حکم زمین بازی گستردهای را دارد که ماجرا و رازهای سربسته، در آن به وفور یافت میشود. اما هنگامی که دشمن ̎اسپارو̎، ̎ناخدا باربوسا̎ی حیلهگر (راش) کشتیاش، ̎مروارید سیاه̎ را میرباید و بعداً به شهر پورترویال حمله میبرد و ̎الیزابت سوآن̎ (نایتلی)، دختر فرماندار (پرایس) را میرباید، زندگی رؤیائی ̎جک̎ نیز از اینرو به آنرو میشود. ̎ویل ترنر̎ (بلوم)، دوست دوران کودکی ̎الیزابت̎، با ̎جک̎ متحد میشود و فرماندهی سریعترین کشتی ناوگان بریتانیا را بهعهده میگیرند تا ̎الیزابت̎ را نجات دهند و ̎مروارید سیاه̎ را دوباره به چنگ آورند. ̎جک̎ و ̎ترنر̎ و خدمهٔ ناهمگونشان را نامزد ̎الیزابت̎، ̎کومودور نارینگتن̎ (داونپورت) که جوانی آراسته و جاهطلب است، با کشتیِ دیگری تعقیب میکند. اما آنچه ̎ترنر̎ نمیداند این است که نفرینی باعث شده ̎باربوسا̎ و خدمهاش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلتهائی زنده تغییر شکل یابند. و این نفرین فقط به شرطی باطل میشود که گنجینهای که زمانی به یغما رفته، دوباره به صاحب اصلیاش بازگردانده شود.
● تلاش وربینسکی برای احیاء یکی از ژانرهای فرعی اکشن که به نظر میرسد دورهاش به سر آمده به شکل خیرهکنندهای موفق از آب درمیآید. در شرایطی که پس از دههٔ ۱۹۶۰ تقریباً هیچ فیلم متعلق به ژانر فرعی ̎دزدان دریائی̎ پرفروش نشده بود، وربینسکی با تکیه بر شخصیتهای جذابی که قصهٔ پرطرفدار ̎والت دیزنی̎ در اختیار قرار میدهد، موفق میشود تب ̎دزدان دریائی کارائیب̎ را زنده کند. برگ برندهٔ فیلمساز و فیلم، انتخاب درست بازیگر نقش ̎جک اسپارو̎ یعنی دپ است و بهترین چهره را برای شکلدهی به ذات دوگانهٔ فیلم دارد. دپ بازیگر موفق دو ژانر کمدی و اکشن است و اینجا دقیقاً فیلم قرار است تلفیقی میان این دوگونه با اندکی هم چاشنیهای سینمای ترسناک باشد که دپ به تنهائی این روح را به فیلم میبخشد. زوج بلوم ـ نایتلی که هر دو با این فیلم ستاره میشوند، جذاب از کار درآمده و جلوههای ویژهٔ فیلم ـ بهخصوص دربارهٔ ̎باربوسا̎ و کشتی عجیبش ـ بینقص است. ̎نفرین مروارید سیاه̎ تا حد زیادی تثبیتکنندهٔ وربینسکی بهعنوان یک فیلمساز موفق و کارآمد است که میتواند در هر ژانری کار کند و فیلم پرفروش بسازد. نخستین بخش از یک سهگانه که قسمت بعدی در سال ۲۰۰۶ (ساختهٔ خود وربینسکی) روی پرده رفت.
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...