به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
من پایان این داستان را می دانستم و همین،قضاوت و نقد را برایم مشکل میکرد.زن جوانی به همراه پسرش در یکی از برنامه های ماه عسل احسان علی خانی ،حضور پیدا کرد و قصه زندگی اش را تعریف کرد.زن برنامه ماه عسل ،همان فروغ قصه حمید رضا قربانی بود.آنها قاتل رابخشیده بودند.پس تکلیف قصه تا به اینجا مشخص است.حتی پایان بازی ،که کارگردان برای فیلم گذاشته نقش ویژه ای در ایجاد هیجان ،در طول نمایش فیلم ندارد!
حمید رضا قربانی یکی از فیلم اولی هایی است که امسال در بخش نگاه نو به عنوان کارگردان و در بخش سودای سیمرغ به عنوان تدوینگر فیلم دلبری حضور دارد.
همکاری تنگاتنگ با فیلمسازی چون اصغر فرهادی آن هم در فیلمهای مهمی چون در باره الی و جدایی نادر از سیمین بر روی فیلمساز، تاثیری متفاوت و فلسفی گذاشته است.تاثیری که موجب تغییر نگاه او به فیلم و فیلمسازی بوده ،تاثیری که می توان گفت در لایه های درونی وجود فیلمساز نفوذ کرده و کار را به لایه های درونی فیلم نیزکشانده است.با اطمینان می توان گفت :دکوپاژ،شخصیت پردازی،مونتاژ،فیلمبرداری و تدوین و داستان پردازی و دراماتیزه کردن یک اتفاق واقعی و…فقط و فقط متعلق به خود حمید رضا قربانی است و لا غیر.
حکایت قتل برادر به دست برادر از زمان هابیل و قابیل وجود داشته،حالا هم وجود دارد و تا پایان زندگی انسان وجود خواهد داشت! ولی اگر بشود از این حکایت یک اثر دراماتیک خلق کرد که بتواند بیننده را در نهایت به آرامش برساند ،هنری است که قربانی از پس آن بر آمده است.
راه نیافتن این فیلم شاید علاوه بر ریتم کند به دلیل قصه لو رفته او باشد و گر نه کار گردان تمام تلاشش را برای ساختن یک فیلم خوب و آرام ،آن هم در عین تلاطم موضوع،انجام داده است.
مونتاژ موازی در دویدنهای مادر و دیگر اعضای خانواده ،برای رسیدن به محل حادثه و دعوای دو برادر که در نمایی ضد نور آغاز شد و به سیاهی مطلق رسید سکانس آغازین فیلم بود.این سیاهی در طول داستان با لباس عزای مادر ،دو عروس خانواده و برادری که قتل را مرتکب شده بود ادامه یافت و همه ،نشان دهنده تلخی و سیاهی موضوع داستان بود.
علی رغم حضور مهناز افشار (که تنها فیلمش در جشنواره امسال بود )و علی مصفا به عنوان بازیگرانی مطرح،اما سهیلا رضوی در نقش مادر خانواده و دو کودک خردسالی که به عنوان فرزندان خانواده بازی کرده بودند،حضورشان و بازی شان بیشتر به چشم می آمد.
بازی سهیلا رضوی در سکانسی که برای اولین بار در محل اختفای فرزند فراری اش او را ملاقات می کند در ذهن باقی خواهد ماند.مدیریت بحران توسط مادری داغدار ،با شخصیت پردازی درستی که برای او شده بود می توانست تاثیر خود را بر بیننده باقی بگذارد.
اما در نهایت باید گفت:فیلم ریتمی آرام داشت و می توانست بسیار کوتاهتر از این باشد.بسیاری از سکانسهای فیلم قابلیت حذف را دارند بدون اینکه خدشه ای به آن وارد کند.
فیلم حمید رضا قربانی گر چه به بخش سودای سیمرغ راه نیافت اما اگر در زمان مناسبی به اکران عمومی در آید به عنوان یک فیلم عامه پسند می تواند مورد اقبال تما شاچیان قرار گیرد. و از آنجا که در این فیلم هم مسئله مطرح شد و هم راه حل بیان گردید ،می تواند باعث آرامش روح و روان بینندگان و تمامی کسانی باشد که چنین اتفاقاتی را در اطرافشان تجربه کرده اند.
پایانی که کارگردان برای فیلم گذاشته بود نمایی بود از تابلوی خیابان چهل و یکم.پایانی که اگر در آغاز می آمد شاید اینقدر به دل نمی نشست.
این پایان برای من به منزله سلامی بود که به جای خداحافظی در پایان قصه جا خوش کرده بود،سلامی به زندگی ای که با همه مشکلات هنوز هم جریان دارد!
امیدوارم خانه ای در خیابان چهل و یکم اکران خوبی داشته باشد و در نهایت بتواند به بسیاری از افرادی که در طوفان چنین بحرانهایی گرفتار می شوند،کمک کند تا بتوانند درست تصمیم گیری کنند.
خانه ای در خیابان چهل و یکم،فیلم طرح مسئله و بیان راه حل بود در عین سادگی!
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]