به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
چه اتفاقی برای سینمای ایران افتاده است که نمی تواند در یک مسیر موفق قدم بردارد؟ چرا سینمای ایران درجا می زند و گاهی به عقب برمی گردد؟ سینما شریف است و مخاطب سینما شریف تر،از آنجایی که برخی از فیلمسازان این عرصه هنوز فکر می کنند سینما یک سرگرمی ست فیلم هایی را می سازند که مخاطب را به عنوان سرگرم کردن تلکه کنند. خیر، سینما برای سرگرمی نیست سینما اندیشه و نگرش را باید به مخاطب یاد دهد سینما آموزش می دهد، سینما باید مخاطبش را به فکر فرو ببرد چرا باید فیلم هایی ساخته شود که اساسا توهین به شعور فکری مخاطب است؟ جای سرگرمی در پارک و کافی شاپ و شهربازی ست سینما جدی ترین مکان فرهنگی ست که باید میزانِ شعور و فکر مخاطب را بالا ببرد باعث تاسف است که سینمای ایران پاتوقی برای ساخت فیلم هایی شده که لمپنیزم را گسترش می دهد چه انتظاری می شود از سینمای ایران داشت که چهار فیلم پرفروش آن که بالای ده میلیارد فروخته کمدی اند !! کمدی؟
اساسا کمدی در سینمای ایران چگونه تعریف شده است؟ از سوی دیگر فیلم های درام ما چرا نمی توانند بفروشند؟ دلیل مشخصی دارد که سطح سلیقه ی مخاطبان سینمای ایران به شدت کاهش یافته است سینمای جدی در ایران نمی تواند مخاطب داشته باشد به همین دلیلِ مشخص جامعه ی ما دچار فقر فرهنگی شده تا زمانی که فیلم های کمدی بی سروشکل در یک پردیس سینمایی هر ده دقیقه یک سانس داشته باشد جایی برای ارتقای فرهنگ نمی ماند چرا که فیلمسازان به فکر اقتصاد جیب شان هستند و همان کارگردانی که با سوپراستارها فیلم می سازد و تبلیغ مازراتی می کند اعتقاد دارد سینما برای سرگرمی ست بله درست می گوید، این آقای فیلمساز فیلم می سازد و از یک بازیگر تین ایجر پسند هم استفاده می کند و فیلمش هم می فروشد آقای فیلمساز با سرگرم کردن تماشاگر جیبش را خالی می کند و در عوض سلیقه ی او را کاهش می دهد به همین سادگی .
راستش دلیل این نکته هایی که در بالا گفته شد به بهانه یی فیلم دخترعمو و پسر عمو است که این روزها به نمایش درآمده از آنجایی که چند سالی برای سینمای طفلکی ایران می نویسم ارزش فیلم ها را می توانم بسنجم بعضی از فیلم ها از روی آنونس و پوستر و انتخاب بازیگر هم قابل سنجیدن هستند اما دلیلی که باعث شد فیلم دخترعمو و پسرعمو را در سالن سینما ببینم فقط یک دلیل داشت که آیا واقعا هنوز همچین فیلم هایی ساخته می شوند؟ حدود ده دقیقه از فیلم گذشته بود که فکر کردم اواسط دهه ی هشتاد است، خوب در آن دهه دیدن همچین فیلم هایی طبیعی بود آن هم به دلیل سطحی نگری فیلمسازها که باعث رشد سینمای تجاری شده بودند ؛ اما در دهه ی نود ساخت فیلمی مثل دخترعمو و پسر عمو برای چیست؟ آیا هدف خنداندن تماشاگر است؟ با چه قیمتی؟ به گفته ی آن فیلمسازی که درباره ی آینه بغل فیلم می سازد و در اکران خصوصی فیلمش تولد دخترش را در پردیس سینمایی جشن می گیرد، سینما فقط سرگرمی ست آیا این گونه از فیلم ها می توانند سرگرم کننده باشند؟ خط فکری سینما بیش ازحد افول کرده است که باید در سالن سینما بر پرده ی شریف سینما چنین فیلم هایی را ببنیم تماشاگری که می خواهد فیلم ببیند تا سطح نگرش فرهنگی اش ارتقا پیدا کند باید دیالوگ های بچه گانه و به شدت سطحی دو بازیگر را روی پرده ببیند، پس هدف چه می شود؟ فکر نکنید که نگارنده قصد دارد این فیلم را تحلیل کند چرا که این فیلم در حد و اندازه یی نیست که درباره ی آن نقد نوشت، هدف از نگارش این یادداشت فقط و فقط آگاهی ست به کسانی که سینما را دوست دارند اما کارگردان هایی پیدا می شوند که می خواهند این دوست داشتن را از مخاطب بگیرند مثل روح انگیز شمس که اولین بار است نام او را به عنوان کارگردان می شنویم اما نام نویسنده و تهیه کننده آشناست قربان محمدپورهمان کسی که سال گذشته یک فیلم هندی ایرانی ساخت و محمد رضاگلزار هم بازی کرد.
دخترعمو و پسرعمو، نام فیلم گویای همه چیزست اینکه قرار نیست یک فیلم خاص یا حداقل فیلمی را ببنیم که قصه گفتن را بلد باشد ، این فیلم یک سری دیالوگ های پینگ پنگی آن هم در سطحی ترین شکل ممکن دارد و یک اتفاق دمدستی و دمده شده یی که نمونه اش را در سینمای شانه تخم مرغی دهه ی هشتاد دیده ایم، یک زن و شوهر که نسبت فامیلی دارند در دوران عقد از همدیگر جدا می شوند حالا با آمدن پدربزرگ از فرنگ باید وانمود کنند که همچنان در عقد هستند این وانمود کردن باعث عشق دوباره میان آن ها می شود و سوتفاهمی که میان شان بوده به راحتی حل می شود و همه چیز با خوشی و رقص به پایان می رسد آن هم رقص دکتر محمود عزیزی!!
این شیوه ی منسوخ شده در فیلمسازی تا چه زمانی می خواهد سینمای ما را به فضاحت بکشاند سینمایی که نمی تواند فکر و اندیشه به مخاطبش منتقل کند؛ این گونه از فیلم ها با گشت و گذار در پارک ها و قلیان کشیدن هیچ فرقی ندارد فقط سینما دچار سقوط تفکری می شود سینمایی که وظیفه اش نشان دادن راه و طریق زندگی کردن است با سطحی نگر بودن نویسنده و کارگردانش مخاطب سینما را کاهش می دهد ، اگر هم قرار است فیلمی مثل دخترعمو و پسر عمو و کی کی ساخته شود بهترست در تلویزیون نشان داده شود که مطمئنا این فیلم در قاب تلویزیون هم مخاطبی نخواهد داشت در شرایطی که فیلم های خوب که برای سطح فکری مخاطب ساخته شده در صف اکران قرار دارند باید همزمان سه فیلم روی پرده باشد که به معنای واقعی سینما را به مسخره گرفته اند فیلم هایی که به جیب مخاطب نگاه می کنند، آگاهی و فرهنگ سازی مهم ترین بخش سینما است که با تاسفِ بیش از حد دیگر کسی به آن بهایی نمی دهد ، البته که در این آشفته بازار تعدادی فیلم کمدی ساخته شده اند که می شود آن ها را دید و لذت برد، اما بخش مهمی از سینمای امروز ما فیلم هایی اند که فاقد ارزش های سینمایی اند ، فیلم دخترعمو و پسرعمو یک اثر مبتذل به حساب نمی آید چرا که در دیالوگ ها شوخی های جنسی شنیده نمی شود و فیلمساز سعی کرده با همان نگرش سینمای تجاری دهه هشتاد فیلمش را بسازد به همین دلیل هیچ نگرشی در کلیت دیده نمی شود در جزئیات هم که همه چیز ناقص و الکن و بچه گانه است، جای تعجب دارد که فیلمساز چطور به این نتیجه رسیده همچین فیلمنامه یی را بسازد؟ این فیلم چه ویژگی مثبتی می تواند داشته باشد؟ چه چیزی به تماشاگرش اضافه می کند؟
دخترعمو و پسرعمو اگر چه فیلم مبتذلی نمی باشد اما از نظر جایگاه سینمایی سخیف است زیرا به شعور و درک تماشاگر توهین می کند نود دقیقه موضوعی را مطرح می کند که اساسا منطق و نگرشی در آن احساس هم نمی شود فیلمساز تلاشی برای ساخت فیلمش نکرده است و همین که در روز اول هشتاد میلیون فروخته است برایش جای امیدواری دارد! آیا فروش نشانه یی از فیلم استاندارد است؟ طنازی منسوخ شده ی مجید صالحی یا بازی ضعیف تر از همیشه ی نیوشا ضیغمیو بازی تلویزیونی مریم امیرجلالی و فاطمه گودرزی برای تماشاگر چه نتیجه یی دارد؟ تماشاگر بهایی را می پردازد تا نود دقیقه فیلم ببیند آیا دخترعمو و پسرعمو فیلم مهمی ست که باید برای آن بهایی پرداخت کرد؟
مشکل جای دیگریست، فیلم های مهم توقیف می شوند و این گونه از فیلم ها تاسف برانگیز پروانه ساخت و پروانه نمایش می گیرند انگار مسئوولین هم دوست دارند سینما پاتوقی برای گذراندنِ وقت باشد و مهم نیست فیلم با چه نگرشی ساخته می شود زمانی که سرانه ی مطالعه در جامعه فاجعه آمیزست نباید توقعی هم از سینماگر یا مسئوول سینمایی داشته باشیم زمانی که ذائقه ی فرهنگی جامعه دیدن این گونه از فیلم هاست نمی توانیم توقع جامعه متفکر را داشته باشیم، بله نگارنده هم با شما موافق است که سینمای ایران باید فیلم کمدی داشته باشد تا مخاطبش را بخنداند اما تعریف سینمای کمدی با دخترعمو و پسرعمو ،آینه بغل و خالتور تفاوت دارد، سینمای کمدی اساس و چارچوب تعریف شده یی دارد که متاسفانه در سینمای ایران جایش به شدت خالی ست.
این فیلم ها سلیقه ی مخاطب را کاهش می دهند و چقدر خوب است که این فیلم ها دیده نشوند زیرا در جامعه یی زندگی می کنیم که سینماگر فکر می کند فروش میلیاردی فیلمش یعنی رضایت مخاطب اما زمانی که تماشاگر بعد از دیدن این فیلم ها از سالن خارج می شود قطعا فیلم را فراموش می کند و شاید به عنوان اعتراض دیگر دوست نداشته باشد فیلمی را در سالن سینما تماشا کند.