میثم کریمی : سری فیلمهای « بورن » در دهه ی گذشته تعریف جدیدی از اکشن را در سینما مطرح نمود که مخصوصاً تکنیک تصویربرداری در مبارزات تن به تن بعدها در آثار...
15 آذر 1395
سری فیلمهای « بورن » در دهه ی گذشته تعریف جدیدی از اکشن را در سینما مطرح نمود که مخصوصاً تکنیک تصویربرداری در مبارزات تن به تن بعدها در آثار بسیاری مورد استفاده مجدد قرار گرفت. اگرچه استفاده از دوربین در دست هنگام ضبط نماهای اکشن در سالهای پیش از سری فیلمهای « بورن » نیز وجود داشت اما کیفیت بکارگیری آن در این سه گانه سبب شد تا همگان از این اثر به عنوان پیشگام در سبک جدید فیلمسازی اکشن نام ببرند. اما با اینکه قسمت سوم « بورن » پایان بندی قابل قبولی داشت و می شد که پرونده فیلم را برای همیشه مختومه اعلام کرد ، اما تهیه کنندگان تصمیم گرفتند تا این قهرمان محبوب را دوباره از انزوایش بیرون کشیده و به سطح شهر بازگردانند تا روایتگر داستان جدیدی برای طرفدارانش باشد.
داستان فیلم یک دهه پس از ناپدید شدن مامور بی هویت یعنی جیسون بورن ( مت دیمون ) از اجتماع رخ می دهد. جیسون حالا فارغ از تعقیب و گریزهای همیشگی، در منطقه ای واقع در ایسلند از طریق مبارزات غیرقانونی زندگی اش را می گذراند. اما در آن سوی مرزها نیکی ( جولیا استایلز ) به اطلاعات مفید و البته خطرناکی درباره امنیت ملی و همچینن بورن دست پیدا می کند و این موضوع باعث می شود تا به هر نحوی که شده با او تماس بگیرد و او را از خطراتی که تهدیدش می کند آگاه نماید. در عین حال، عضو ارشد سازمان جاسوسی به نام رابرت ( تامی لی جونز ) و یک قاتل ( وینسنت کسل ) نیز به دنبال نابودی بورن هستند تا مانع از انتشار هرگونه اطلاعاتی شوند و...
« جیسون بورن » برخلاف سه قسمت قبل که در هر لحظه آن می شد نشانی از هیجان و نبوغ فیلمنامه نویسی را جستجو کرد، با مشکل غیرمنتظره ای به نام فیلمنامه مواجه است که فاقد کیفیت لازمه است. سازندگان « جیسون بورن » برای بازگرداندن قهرمان پردردسرشان به یک داستان هیجان انگیز ، متوسل به ارائه انواع و اقسام اطلاعات بی ارزش سِری شده اند که در قسمت چهارم دیگر توانایی همراه کردن مخاطب را با خود ندارد. در واقع باید گفت که سازندگان دلایل قانع کننده ای برای خارج کردن جیسون بورن از انزوایش به کار نگرفته اند و به کلیشه های رایج ژانر اکشن اکتفا کرده اند که درش عناوین پر سر و صدایی نظیر " امنیت ملی " به چشم می خورد؛ امنیتی که در سه قسمت قبل دلایل جذاب تری برای به خطر افتادنش در اختیار مخاطب قرار می گرفت!
متاسفانه شخصیت هایی هم که به داستان اضافه شده اند و بازه گسترده ای از مسئول ارشد سیا گرفته تا قاتل کرایه ای را شامل می شوند، فاقد عمق کافی هستند و بیشتر به تیپ نزدیک هستند تا یک شخصیت. در این میان حتی قاتلی که برای از میان بردن جییسون بورن به کار گرفته شده و علاوه بر دلایل حرفه ای، انگیزه های شخصی هم در کارش دخیل کرده، هرگز چند لایه نمی شود و در همان گام اول کلیشه متوقف می شود. این وضعیت برای اثری که در سه قسمت قبل به خوبی شخصیت پردازی در آن انجام شده بود یک ضعف آشکار است.
کیفیت صحنه های اکشن « جیسون بورن » نیز در مقایسه به سه قسمت قبل دچار افت محسوسی شده اما کماکان هیجان و گرمای خود را حفظ کرده است. تکنیک " دوربین روی دست " در اینجا تکان های به مراتب بیشتری را به خود می بیند ک مخصوصاً در سکانس های گفتگو که تصویر دائما " زوم این ، زوم آوت " می شود، گیج کننده است. متاسفانه فارغ از فرمول مبارزات تن به تن که مختص به این سری بوده، سازندگان تمهید مناسبی جهت تعقیب و گریزهای خیابانی جز به آسمان رفتن دائم ماشین ها به کار نگرفته اند که باعث می شود « جیسون بورن » در بخش اکشن فاقد نوآوری باشد و بخواهد به سبک و سیاق سینمای اکشن در دهه ی گذشته مخاطبش را به هیجان بیاورد.
با اینحال مثبت ترین نکته فیلم را باید حضور دوباره مت دیمون در نقش اصلی فیلم دانست که روح و جان مجددی به فیلم داده است. دیمون به خوبی توانسته پرتره عصبی جیسون بورن را اینبار در داستانی ضعیف تر به خوبی به تصویر بکشد و ارزش حضورش در فیلم را به اثبات برساند. تامی لی جونز و وینسنت کسل نیز از جمله بازیگران مشهوری هستند که در فیلم حضور دارند اما کمتر به مرحله ای می رسند که بتوان آنان و رفتارشان را درک کرد. آلیشیا ویکاندر هم که مطابق فرمول اسکار گرفته ها، مدتی می بایست او را در نقش های عجیب و غریب ببینیم، حضور کم فروغی در فیلم دارد.
« جیسون بورن » در مقایسه با سه قسمت قبلی، اثر به مراتب ضعیف تری محسوب می شود. ( در اینجا به فیلم مستقلی که با حضور جرمی رینر ساخته شد اشاره ای نمی کنیم ). با اینحال فیلم جدید گرین گراس کماکان سرگرم کننده هست و قطعا اجازه تجربه خستگی به مخاطب خود نمی دهد. « جیسون بورن » با تکان های شدیدتر شده دوربین و داستان کم رمقش احتمالا طرفداران بسیاری را از خود خواهد رنجاند اما زمانی که نگاهی به اکشن های امروز سینما می اندازیم، می توانیم به این نتیجه برسیم که تماشای « جیسون بورن » می تواند سرگرم کننده و لذت بخش باشد؛ با این توضیح که برخلاف تصمیم سازندگان و پایان بندی ترسناک فیلم که تداعی گر یک دنباله دیگر است، باید امیدوار باشیم که روند نزول سری فیلمهای « بورن » در همین نقطه به پایان برسد.