به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
در مهمانیها و دورهمیهای خانوادگی، معمولاً کسی که از همه بامزهتر است (یا لااقل خودش و اطرافیانش اینطور فکر میکنند) مجلس را به دست میگیرد و شروع میکند به مزهپرانی و جک گفتن و اگر هم میدان بیشتری به او بدهند، ادایی در میآورد یا از خوانندهای تقلید میکند تا حسابی مجلس را گرم کند و میداندار شود. پس از پایان مهمانی، از بین تمام حرفها و پشتسرگوییها و غیبتها و اتفاقهای متفرقه دیگر، تنها چیزی که به یاد همه میماند همان شخص است. کسی که در طول مهمانی پرجمعیت آن شب، همه را کموبیش خندانده و باعث انبساط خاطر جمع شده. او به یاد میماند چون باعث وحدت بخشیدن به کل مهمانی آن شب شده است. حرفها و غیبتها و خردهداستانهایی که افراد برای همدیگر تعریف میکنند، از یادرفتنی و گذرا هستند. حالا ماجرای دومین قسمت از نهنگ عنبر مثل این وضعیت است؛ یک دورهمی پرریختوپاش و پر از حرف و همهمه که تنها بامزهبازیهای رضا عطارانش به عنوان نقل مجلس به یاد میماند و باقیاش فراموششدنیست.
مهناز افشار و رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
در مقایسه با قسمت قبلی نهنگ عنبر، که به هر حال داستان مشخصی داشت و میدانستیم باید چهچیز را دنبال کنیم، نهنگ عنبر۲: سلکشن رویا به طور کلی کم میآورد. اگر هم بنا را بر مقایسه نگذاریم و بخواهیم فیلم را به شکل مجزا بررسی کنیم، چیزی که در نهایت دستمان را میگیرد، تکهپارههاییست که با هیچ چسبی به هم نمیچسبند. در فیلم قبلی، ارژنگ صنوبر به عنوان شخصیت اصلی داستان، مردی تنها بود که انگار تنهاییاش، در واقع سرنوشت او را رقم میزد. مردی که از همان کودکی هم بدشانس و هم تنها بود و در ادامه زندگیاش هم پشت سر هم بدشانسی میآورد و همچنان تنها میماند.
مهناز افشار و ویشکا آسایش در فیلم نهنگ عنبر 2
دو صحنه مشخص از آن فیلم همهچیز را روشن میکند: یکی صحنهای که در استخر میگذرد. دوستان ارژنگ با کیک و خواندن سرود تولد به سمتش میآیند. او برای لحظهای گل از گلش میشکفد، اما کمی بعد همه از کنارش میگذرند و او تازه متوجه میشود آنها برای شخص دیگری تولد گرفتهاند. دومی صحنهای که ارژنگ از جبهه برمیگردد و اهالی محل همهجا را چراغانی کردهاند. او ابتدا گمان میکند این رنگ و نورها برای خوشآمدگویی به اوست اما چیزی نمیگذرد که متوجه میشود این جشن برای همسایه است که از سفر برگشته، نه او. اینگونه است که در واقع تنهایی ارژنگ، مضمون اصلی اولین سری نهنگ عنبر را تشکیل میدهد.
رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
آن فیلم هر چند با شوخیهای بامزه تروتازه قصد دستکاری حس نوستالژیک مخاطب زیسته در دهههای پنجاه و شصت و حتی هفتاد را دارد (از انواع موسیقیها و رقصهای روزهای دور تا حضور سختگیرانه «کمیته» با آن بیسیمهای گنده و…) اما به عنوان نخ تسبیح، مضمون مرد تنهای بدشانسی که یک عمر به دنبال عشقش میدود و در نهایت هم به او نمیرسد را نیز یدک میکشد تا صرفاً یک کمدی سطحی باقی نماند. آنجا فیلم هر چه جلوتر میرود، به شکل کنایهآمیزی تلختر و گزندهتر میشود تا کمدی به تراژدی برسد، اما وقتی قرار میشود نهنگ عنبر۲ هم ساخته شود، ناگهان همهچیز تغییر میکند. مشکل اینجاست که حتی در سینمای جهان با آن سازوکار درست و حرفهای هم وقتی قسمت دوم فیلمی ساخته میشود، معمولاً از سری اول آن عقب میافتد و سری سومش هم از سری دوم آن. حالا اینجا و در سینمای ایران که دیگر تکلیف روشن است. وقتی بوی پول به مشام برسد، وقتی شوخیهایی بگیرد و جواب بدهد و مخاطب را بخنداند، برای قسمت بعد، آنقدر در آن شوخیها و مزهها افراط میکنیم که به قول دیالوگ معروف پرویز پرستویی در مارمولک «از اونور جهنم میزنه بیرون». زیاد برخورد کردهایم با آدمهایی که وقتی میبینند شوخیشان دیگران را خندانده، هیجانزده میشوند و دیگر دستبردار نیستند. آنقدر شوخی میکنند که دیگر همهچیز را لوس و لوث میکنند. حکایت نهنگ عنبر ۲ است.
مهناز افشار و رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
سالها از ماجرای قسمت اول گذشته و ارژنگ در نهایت به وصال دختر رویاهایش رسیده است. رویا قید رفتن به آمریکا را زده و تصمیم به ازدواج با ارژنگ گرفته است. قسمت دوم با این پیشفرض آغاز میشود و در ادامه با چندین و چند فلاشبک به گذشته برمیگردیم، در واقع به همانجایی که در قسمت اول بودیم؛ به همان سالها، همان شوخیها، همان مزهپرانیها. به عنوان مثال میشد این قسمت جدید را با نگاهی به اوضاع و احوال زندگی کنونی ارژنگ تزیین کرد. میشد به نوع رابطهاش با رویا پرداخت و از پس آن به چیزهای جدیدی رسید. میشد برای مزه ماجرا به گذشته رفت و شوخیهایی هم دید کمی متفاوتتر. میشد … اما در قسمت جدید، نیمچهخط داستانیای که در زمان حال میگذرد تنها بهانهای میشود برای پرتاب شدن دوباره به دهههای گذشته بلکه مانند قسمت اول فروش فیلم را تضمین کنند. اما وقتی چشممان فقط به فروش بیشتر باشد، اوضاع وخیم خواهد شد.
مهناز افشار در فیلم نهنگ عنبر 2
عطاران، اول و وسط و آخر فیلم است و تنها اوست که یکتنه کل طنز ماجرا را به دوش میکشد که تازه خیلی جاها ربطی هم به فیلمنامه ندارد و به نمک ذاتی او و لحن عجیب حرفزدنش برمیگردد. اینبار نویسنده و کارگردان برای دستکاری حس نوستالژیک مخاطب چیزهای دیگری ترتیب دادهاند، از تقلید از سکانس رقص زامبیها در موزیکویدیوی «تریلر» مایکل جکسون و در آوردن ادای «آرتیستهای خارجی» و ورزش در پارک با آهنگهای مختلف ایرانی و خارجی و تقلید حرکتهای الویس پریسلی و … ، تکهپارههایی که بیدلیل در داستان جا گرفتهاند، البته «بیدلیل» از لحاظ منطق روایی وگرنه که سازندگان دلیل کافی برای این کار داشتهاند!
رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
و خب اوضاع وقتی وخیمتر میشود که با بازگشت به زمان حال و لحظههای پیش از عروسی ارژنگ و رویا، متوجه میشویم دست فیلم کلاً خالیست. ماجراهای اضافهای مانند رساندن روحانی به مراسم عروسی یا صدایی که ارژنگ درباره حال و روزش بدون رویا روی نوار ضبط کرده و در جایی اواخر داستان، توسط رویا که اصرار دارد در ماشین آهنگ پخش شود، کشف میشود. از آنجایی که داستان زمان حال و رسیدن ارژنگ و رویا به مراسم عروسی بیشتر بهانه بوده، اگر کل صحنههای عروسی با منطق عجیب و غریب سوررئالیاش را که ناگهان مردهها و زندهها، در آن حضور پیدا میکنند و به رقص و پایکوبی مشغول میشوند، از فیلم بیرون بیاوریم، چیزی تغییر نمیکند.
خلاصه سوروسات فیلم برای سرگرم کردن مخاطب به راه است و این را میشود از فروش آن هم بهراحتی فهمید اما همانطور که شرح رفت، این از همان مهمانیهاییست که در نهایت فقط بامزهبازیهای گرداننده مجلس در یاد آدم میماند و بس.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.