جیمز براردینلی : ما سینماروها عادت کردهایم همیشه قهرمانان روی پردهمان را افرادی تغییرناپذیر و نامیرا ببینیم. این تا حدی نتیجه قابلیت فیلم ها در جاودان کردن لحظه هاست. هامفری بوگارت همواره شبیه آن لحظه...
29 آذر 1395
ما سینماروها عادت کردهایم همیشه قهرمانان روی پردهمان را افرادی تغییرناپذیر و نامیرا ببینیم. این تا حدی نتیجه قابلیت فیلم ها در جاودان کردن لحظه هاست. هامفری بوگارت همواره شبیه آن لحظه که [در کازابلانکا به اینگرید برگمن] میگوید، «عزیزم میخوام نگات کنم» به یاد آورده میشود. جان وین هرگز لاتی راه رفتنش را از دست نخواهد داد. تولیدکنندگان فیلم همواره با انتخاب زیرکانه هنرپیشه ها به تداوم این جاودانه سازی کمک کردهاند. در طول تاریخ شش جیمز باند، دو کاپیتان کِرکس، حداقل شش بتمن، حداقل سه سوپرمن و ..... داشتهایم. ممکن است فیلم ها مرگ را نفی کنند، اما مرگ شتری است که دم در خانه هرکسی میخوابد. و در «کرید»(Creed) مرگ به سراغ یکی از شاخص ترین شخصیتهای قرن بیستم، راکی بالبوا، آمده است.
راکی، با بازی سیلوستر استالونه برای هفتمین (و آخرین؟) بار، تنها سایهای از بوکسوری است که ۴۰ سال قبل با آپولو کرید مبارزه کرده است. او آخرین مبارزهاش را انجام داده است. در تمام طول «کرید»، به جز در یک جلسه تمرینی سبک، او داخل رینگ نمی شود و مشتی پرتاب یا دریافت نمیکند. بدنش در حال فروپاشی است. همه دوستان و عزیزانش یا راهی قبرستان یا جاهای دیگر روی این کره خاکی شدهاند. ما خیلی مایلیم راکی را به صورت مشت زن تازه کاری به یاد آوریم که بهترین مشتزن دنیا را در سال ۱۹۷۶ تقریباً شکست داد، اما «کرید» مجبورمان میکند با راکی آن طور که در سال ۲۰۱۵ هست روبرو شویم.
از عنوان فیلم ممکن است تصور شود که فیلم بیشتر درباره مشتزن دیگری است- آدونیس (پسر آپولو) کرید (با بازی مایکل بی جردن). درست است، اما آدونیس و راکی در فیلمپردازی اهمیت یکسان دارند. فیلم مقایسهای است بین صعود برنامه ریزی شده کرید در مقابل نزول راکی. در مورد راکی همه چیز به گذشته برمیگردد. اما برای آدونیس همه چیز راجع به حال و آینده است. این فیلم در واقع شروع داستان مجموعهای جدید و پایان داستان راکی است. «کرید» از آن جهت که مسیر پیشرفت آدونیس را نشان میدهد عامه پسند است، اما در این مسیر غم و اندوه زیادی وجود دارد. ما عاشق راکی هستیم اما آن راکی که دوستش داشتیم دیگر وجود خارجی ندارد. استالونه و کارگردان رایان کوگلر با این حرکت شجاعت خود را نشان می دهند. چند فیلم دنباله دار تاکنون جرأت چنین کاری را داشتهاند؟
مجموعه فیلمهای راکی اوج و حضیضهایی داشتهاند. اولین فیلم به حق به عنوان فیلمی کلاسیک- یکی از بهترین فیلمهای ورزشی ساخته شده تاکنون- تلقی میشود. این فیلم همه چیز دارد: عشق، جرات، شکوه و معجونی از تستوسترون و آدرنالین که به بیننده ارائه میدهد. چهار دنباله بعدی از یک سرگرمی پاپکورنی ساده تا افتضاح محض متغیرند. آنها در بهترین حالت غیرضروری و در بدترین حالت غمانگیز هستند. «راکی بالبوا»(Rocky Balboa)، وداع استالونه با این شخصیت در سال ۲۰۰۶، فیلم خوب و خوش ساختی بود- نخستین فیلم راکی بعد از فیلم اصلی که به دلایلی غیر از کسب درآمد ساخته شد. «کرید» سعی میکند با بردن داستان به سطح منطقی بعدی از لکه دار کردن «راکی بالبوا» اجتناب کند. استالونه اول علاقهای به شرکت در این فیلم نداشت (راکی بالبوا را به عنوان آخرین فیلم این مبارز پذیرفته بود)، اما بعد از شنیدن دلایل کوگلر، موافقت کرد این کار را انجام دهد.
آدونیس کرید هرگز پدر نامورش را نشناخته است- آپولو قبل از به دنیا آمدن او می میرد. علیرغم این که او فرزند یک رابطه نامشروع است، همسر این اسطوره مشتزنی، ماری آن (فیلیشیا رشاد)، او را از سیستم دولتی پذیرش فرزند نجات میدهد و به عنوان پسر خودش بزرگ میکند. وقتی که آدونیس بزرگ میشود تمام راهها برای تبدیل شدن به یک مرد دانشگاهی و تحصیلکرده مقابلش باز هستند، اما زرق و برق دنیای مشتزنی قویتر از آن است که بتوان دربرابرش مقاومت کرد. بعد از مدتی، دیگر مبارزههای کوچک در مکزیک برایش کافی نیستند، و او با هدف آموزش دیدن توسط رقیب و بهترین دوست آپولو، راکی، راهی فیلادلفیا میشود. راکی ابتدا او را قبول نمیکند، اما دربرابر اصرار آدونیس راضی می شود. و درحالیکه آدونیس خودش را برای مبارزههای بزرگتر با رقبای نامدار آماده میکند، چیزی را مییابد که هرگز انتظارش را ندارد: رابطه عشقی با همسایه طبقه پایینش، خوانندهای به نام بیانکا (تسا تامسون).
شاید یکی از دلایل شبیهتر بودن «کرید» به «چپ دست»( Southpaw) در مقایسه با راکی، فارغ از این که استالونه به مبارزی داغان تبدیل شده، این باشد که هیچکسی از فیلمهای دیگر اینجا حضور ندارد (در بیشتر موارد، کاراکترها و بازیگرانی که نقش آنها را بازی میکردند دیگر کار نمی کنند). این از جهات زیادی یک شروع تازه است. اما هنوز پلههای Art Museum فیلادلفیا وجود دارند و آهنگساز لودویگ گورانسون آهنگی برای «کرید» ساخته که ما را به یاد «می خوای الان پروازکنی»(Gonna Fly Now) میاندازد، بدون آنکه از آن تقلید کرده باشد. طرفدارهای موسیقی بیل کونتی میتوانند مطمئن باشند که آهنگ راکی فراموش نشده است.
اگرچه برخی جنبههای «کرید» از کتاب مرجعBoxing Movie 101 گرفته شدهاند، اما کوگلر به کپی کردن سبک بصری فیلمهای قبلی راکی قانع نیست. ترجیحش به گرفتن لانگ شات در سراسر فیلم مشهود است اما هیچ کجا به اندازه اولین مبارزه بزرگ کرید، که درآن کل مبارزه بدون حتی یک وقفه (برِیک) گرفته شده است، مشهود نیست. دوربین با حرکت مداوم خود، روی اکشن تمرکز کرده است و در عین حال مدام پرسپکتیو را تغییر میدهد، ولی این کار هرگز به لرزش دوربین تبدیل نمی شود: روشی موثر برای ایجاد تنش و حس اضطرار.
مایکل بی جردن درنقش شخصیت اصلی فیلم، دوباره به کارگردان فیلم قبلی خود «ایستگاه فرویت ول»( Fruitvale Station) یعنی کوگلر ملحق شده است. جردن بازیگر خوبی است که میتواند هم خیلی خوب از پس صحنههای دراماتیک بربیاید و هم عملکرد خوبی از خود در رینگ نشان دهد. استالونه، که اغلب به خاطر نقشهای خسته کنندهاش به سخره گرفته میشود، بهترین بازیاش بعد از «شهرک پلیس»(Cop land) را ارائه میدهد و تماشاگر را با عمق و صداقت بازی خود به شگفتی وامی دارد. با کمک ماریس آلبرتی، اهنگساز و فیلمبردار، استالونه کاری میکند که تنهایی راکی قابل لمس شود. بعد از مرگ آدرین و پولی و نقل مکان پسرش به جای دیگر، راکی دیگر کسی را ندارد.
«کرید» درقالب یک فیلم بوکسی، هر آن چیزی را که بیننده از فیلمهای این ژانر انتظار دارد برآورده میکند. مبارزات خوب صحنه پردازی شده اند و در مبارزه اوجی فیلم، قهرمان داستان به طرزی مناسب در مقابل رقیبی رذل قرار داده شده است. کوگلر برای بالا بردن سطح آدرنالین در بیننده، صحنههای هیجان انگیز زیادی در فیلم قرار داده است- در فیلم زمانهایی وجود دارند که در آن به سختی می توان در برابر بالا پریدن و شادی کردن خویشتن داری کرد. اما «کرید» چیزی فراتر از این مسائل است و المانهای ظریف و بی صدایی دارد که سطح فیلم را بالا بردهاند. همانطور که راکی به یک فیلم کلاسیک تبدیل شد و به دلیل اهمیت داستان عشقی بین راکی/آدرین جایزه اسکار بهترین فیلم را گرفت، «کرید» نیز توانسته است، با تمرکز بر رابطه آدونیس/راکی و نزول مردی که زمانی تسخیرناشدنی به نظر میرسید، به سطح بالاتری صعود کند. سال ۲۰۱۵ سهم خود از تماشای فیلمهای دنبالهدار را دریافت کرد؛ شاید غافلگیرکننده باشد، اما «کرید» در میان بهترینها قرار دارد.
The former World Heavyweight Champion Rocky Balboa serves as a trainer and mentor to Adonis Johnson, the son of his late friend and former rival Apollo Creed.