شهرام عطایی : 1. پرسونا به صورتکها و ماسکهایی در اندازه و طرحهای مختلف گفته میشود که بازیگران تئاتر در یونان باستان به صورتشان میزدند. این ماسکها برای بازنمایی همۀ آن چیزهایی بود...
15 آذر 1395
1. پرسونا به صورتکها و ماسکهایی در اندازه و طرحهای مختلف گفته میشود که بازیگران تئاتر در یونان باستان به صورتشان میزدند. این ماسکها برای بازنمایی همۀ آن چیزهایی بود که بوسیلۀ دیالوگ یا حالات چهره قابل بیان یا رویت نبود و گاه برای بیان شخصیت درونی بازیگر و نقش وی به کار میرفت.
2. واژه پرسونا (persona) به معنی عام شخصیت است و در روانشناسی به معنی نقاب است، که معمولا در مقابل چهره استفاده می شود. چهره و نقاب ترکیبی است که از آن برای بیان ویژگی های ایدئولوژی پراکسیس (کنش واقعی) و (آگاهی کاذب) استفاده می شود. برگمان با استفاده از این عنوان برای فیلم اش سعی در همراه کردن مخاطب دارد.
3. بازیگران در سینما و تئاتر نقشهایی را ایفا میکنند. نقشهایی سوای از شخصیت وجودی خود. فیلم در دو صحنه نمایانگر این موضوع است: یکی ابتدای فیلم که الیزابت، که بازیگر تئاتر است، در اجرایی از نمایشنامۀ «الکترا» تصمیم به سکوت میگیرد و دیگری انتهای فیلم که «الیزابت ( یا «آلما») در صحنهای که فیلم در فیلم است از مقابل گروه فیلم برداری و دوربین که مشغول فیلم گرفتن هستند، عبور میکند.
4. برگمان فیلمنامه فیلم را هنگامی که برای درمان بیماری ذاتالریهاش در بیمارستان بستری بود آغاز کرد. او در نوشتههای روزانهاش هنگام بستری بودن در بیمارستان توضیح میدهد که بیست سال از زندگیاش را بیوقفه و بدون خستگی صرف تئاتر و سینما کرده و حالا پس از گذر این همه سالها از خود میپرسد علت این همه هیاهو و فعالیت چه بوده است؟ برگمان همچون الیزابت ِ فیلم در آستانۀ سکوت قرار میگیرد. برای همین برگمان در دفترچۀ کارهای روزمرهاش دستوراتی را برای خود یادداشت میکند: امتناع ا زخواندن روزنامه ومجله، امتناع از دریافت نامه، تلگرام یا پاسخ به تلفن و امتناع از تماس با تئاتر.
5. شاید اینگونه به نظر برسد که به جای دو کاراکتر زن فیلم میشد از دو کاراکتر مرد در فیلم استفاده کرد، ولی فیلم سوای مقولات جهان شمولش، در لایههای درونیترش کاملا زنانه است و برخوردار از پیچیدگیهای روانشناسانۀ زنانگی است که میتوان از سکانس تعریف خاطره آلما از رابطه دوستش با دو مردغریبه و باردارشدن زن، یاد کرد.
6. مطالعه فلسفه دیالکتیکی هگل، روانشناسی و فلسفههای لکان، کییرکگارد و مارکس به درک بیشتر فیلم کمک می کند.
الیزابت ووگلر بازیگری است که بسیار ناگهانی و درست بعد از یکی از اجراهایش تصمیم می گیرد سکوت اختیار کند تا ظاهرا مجبور نباشد در زندگی نقش بازی کند و دروغ بگوید. او بیمار نیست اما تصمیم گرفته زندگی را مطلقا حتی بدون یک کلمه سپری کند. برای همین همراه با پرستارش «آلما» به جزیره ای می روند و در ویلایی ساحلی مستقر می شوند. دو زن با هم در موقعیت هایی متفاوت برخورد می کنند و به هم نزدیک می شوند. چیزی نمی گذرد که کنش متقابل آن ها به بازی تشخیص هویت تبدیل می شود...