به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
توفیق تماشای نخستین اکران فیلم«محمد»ساخته مجید مجیدی، نگارنده را بر آن داشت تا نخستین نقد ژورنالیستی را نیز برای این فیلم ماندگار سینمای ایران ارائه کند؛ فیلمی که میتواند آغازی بر یک جریان تازه فیلمسازی از زندگی پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم در ایران باشد. سینمایی با چند ویژگی منحصر بهفرد؛ اولاً این سینما با تکیه بر نقاط مورد اتفاق و وحدت بخش مسلمانان، برای همه قابل احترام و عامل وحدت خواهد بود و این بزرگترین هدف و انتظاری است که در فضای پیچیده بشری روزگار ما باید دنبال کرد.
ویژگی دوم استفاده از فناوری روز جلوههای ویژه سینماست که تاکنون در فیلمها و سریالهای مختص زوایای زندگی پیامبر عظیمالشأن اسلام و آل گرامی او کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
سومین ویژگی، ارائه نسخهای پاک از سینماست که در سینمای امروز نادر و کمیاب شده است. این روزها حتی در فیلمهای روشنفکری فاخر و مذهبی، فضای برهنگی را برای جذب مخاطب، ضروری میدانند و نمیتوانند از آن عبور کنند.
درباره فیلم«محمد»ساخته مجیدی، هر مخاطب و منتقدی در نقد و نظر خود در دام قیاس با سینما آنطور که هالیوود روایت میکند و نیز نسخه نوستالژیک زندگی پیامبر یعنی فیلم محمد رسول الله ساخته مصطفی عقاد خواهد افتاد که از آن گریزی نیست.
1. فیلم«محمد »از معجزه سرشار است و اولین نقطه قوت فیلم، ترکیب مناسب و باورپذیر معجزات پیامبر در کنار زندگی معمولی او به عنوان«یک بشر»است. در این روزگار که هزار و 400 سال از آخرین معجزات پیامبرگونه گذشته است و انسانهای قوم بنیاسرائیل هم که در هر شهر و دیاری در یک زمان واحد، پیامبری جداگانه داشتند و از او معجزاتی میدیدند، در میان ما نیستند و بشر در حال تجربه فوق تمدن است، باوراندن معجزاتی شگفت از یک بشر، کاری هنرمندانه میطلبد که فیلم«محمد»تا حد قابل قبولی از عهده آن برآمده است، اگرچه همه بخشهای معجزاتی فیلم در یک سطح کیفی نیست.
محمد، آن کودکی که پس از مرگ مادر،«تب فراق»میکند و ابوطالب با دیدن عجزطبیبان، او را در چشمه آب سردی میخواباند و محمد، آن کودکی که به معجزه او دریا برای ساحلنشینان بتپرست، خیل ماهی را سوار بر موج به ساحل میآورد، دو وجه از زندگی یک پیامبر الهی است که هر دو به فرمان و خواست خداست و باید در کنار هم معنا یابند و مجیدی از این عهده بهخوبی بر آمده است.
2. به نظر میرسد فیلم مسیری را طی کرده است که بهرغم عام بودن مخاطب آن برای یک مخاطب خاص، حرفهای جدیتری داشته باشد. ممکن است مخاطبان خاص فیلم محمد (ص) اهل کتاب باشند. این میتواند نقطه قوت یا حتی نقطه ضعف تلقی شود، اما بنا به دلایلی که گفتن آن در اینجا لازم نیست، نقطه قوت فیلم به حساب میآید. شاید دیالوگ عبری یهودیان فیلم که حضور پررنگی در آن دارند و استفاده از زیرنویس در اینباره،علاوه بر تلاش برای باورپذیری گفتار و رفتار یهودیان،بخشی از همان پروژه مخاطب خاص باشد.
3. لوکیشن فیلم محمد (ص) سومین نقطه قوت آن است. پیدا کردن مکانی در جغرافیایی بین تهران و قم(55 کیلومتری قم) که بتواند مکه قدیم را به لحاظ کوهها و فاصله صفا و مروه از هم در ذهن مجسم کند، یک امتیاز است و بناهای کعبه، کلیسای بحیرای کشیش و شهر یثرب نیز از نقاط قوت فیلم است. این برجستگی برای نگارنده که چند هفته پیش از لوکیشنهای مکه و مدینه و کلیسا در شهرک سینمایی نور بازدید داشتهام همچنان فوقالعاده بود، با اینکه معمولاً اگر پشت صحنه فیلمی را قبل از خود فیلم ببینید، از جذابیت فیلم کم میشود! ولی در مقام مقایسه، لوکیشن فیلم محمد یک استثناست.
4. نقطه قوت دیگر فیلم همکاری جمعی از خوشنامهای سینمای ملی ما در این اثر ارزشمند و بزرگ است. این نکته برای سینماگران حرفهای که ارزشها را نمیبینند و سینما را برای سینما میخواهند، شاید مضحک بیاید و این سخن را با سینما و کاربردها و اثرگذاریها و اهداف آن مغایر بدانند ولی برای کسی که هیچ چیز را در این جهان هستی- چه رسد به چیزی به نام سینما را- خارج از اخلاق و ارزشها نمیبیند، یک حقیقت محض است. خوشنامهای سینمای ما - به ویژه کارگردان و بازیگران- که پای فیلم مینشینند و مانند تماشاگران عادی از تب کردن پیامبرشان در کودکی یا گرسنگی او در شیرخوارگی، به گریه میافتند، یک ارزش محض هستند که این مختصات را نمیتوان در نقطه دیگری از دنیا به راحتی یافت.
5. بازی بازیگران فیلم چیزی کم نداشت، هر چند مجیدی از هیچ یک از بازیگران بازی خاص نگرفته بود که میتواند علتی خاص داشته باشد، یعنی بازیگران به رغم بازی در کیفیت برتر، نباید با یک بازی خاص، نقش محوری را از قهرمان داستان بربایند.
6. اما آیا فیلم محمد، داستان دارد؟ به عبارتی آیا آن درامی که باید با حضور قهرمان درام در طول فیلم روایت شود، در این فیلم نیز دیده میشود؟ به نظر میرسد گاهی سررشته داستان از دست خارج شده است تا آنجا که برخی سکانسهای فیلم از هم جدا و بدون چفت و بند است و نمیتوان پیوستگی یک درام را در آن یافت. احساس میکنم چیزی که شما را از ابتدا تا انتهای فیلم رها نکند، داستان فیلم نیست، بلکه قداست و اهمیت قهرمان واقعی فیلم است.
7. من اکنون که این مطلب را مینویسم، هفت، هشت ساعت از تماشای فیلم میگذرد ولی هیچ ملودی یا آهنگی از فیلم در ذهنم تجسم پیدا نکرده است. موسیقی فیلم محمد،ماندگار نیست. ما همگی 35 سال پیش برای نخستین بار شاهکار موریس ژار را شنیدیم و همان موقع از سینما تا خانه یا یادآوری آن خلق بزرگ، خونمان در رگها به جوش بوده و تا الان هم! ولی درباره موسیقی فیلم محمداین نقطه ضعف وجود دارد.
8. جلوههای ویژه فیلم محمد اگر چه برای سینمای ایران یک اتفاق کمتر دیده شده بود اما در لحظاتی انتظارات تماشاگر را برآورده نمیکرد. در صحنهای که پرندگان ابابیل بر سر سپاه ابرهه فرود میآیند، انتظار بود که سپاه با فیلها و اسبها در زیر باران سنگ نابود شود، اما ناگهان مردان جنگی ابرهه از اسبها فرو میافتند و پس از فرار اسبها این فقط سپاهیان هستند که زیر سنگها نابود میشوند و مهمتر آنکه اثری هم از فیلها نیست! در حالی که متلاشی شدن فیلها زیر باران سنگ انتظار بیننده بود و از این حیث تماشاگر غافلگیر میشود.
9. به هر حال هر فیلمی حقیقتا نگاه خاص کارگردان آن فیلم است و فیلم محمدرا نیز باید فیلم«محمد مجید مجیدی»دانست که به گفته خود او نقطه بلوغ فیلمسازی اوست. اینک مجیدی راهی را گشوده است که باید هم خود او و هم دیگران ادامه دهند. سینمای ما و مسئولان فرهنگی ما باید بیاموزند که برای ساخت آثار ماندگار در سینمای ملی ما هزینه کنند و از هزینههای کلان نهراسند، آنچنانکه از هزینه برای سیر کردن شکم مردم کسی نمیهراسد و به آن افتخار هم میشود.
مجیدی آواز گنجشکها حالا مجیدی «محمد»است و هرگز از ذهنها و قلبها فراموش نمیشود.