به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم ملک سلیمان ساخته شهریار بحرانی که عنوان پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می کشد، مدتی است بر پرده سینماها آمده است. به فیلم می توان از چند منظر نگاه کرد. اول از جهت بودجه که با توجه به این بودجه کارگردان چه اثری ارائه کرده است، دوم اینکه فارغ از مسئله بودجه، به فیلم به عنوان یه اثر هنری نگاه کنیم و آن را نقد و بررسی کنیم. سوم اینکه چون فیلم درباره یک اثر دینی است، ببینیم کارگردان چقدر توانسته با این فیلم حضرت سلیمان را به ما معرفی کند. و سرانجام فیلم با عنوان یک فیلم ملی و عنوان عجیب «فاخر» نگاه کنیم و ببینیم چه افتخاراتی برای سینمای ملی به ارمغان آورده است.پس از وفات داود نبی، فرزند 9 ساله ی او سلیمان به نبوت برگزیده می شود و بر تخت حکومت تکیه می زند. سلیمان جوان در طول سلطنت خود عدالت را بر ملک خود حاکم کرده و تشکیل حکومت دینی می دهد. قلمرو سلیمان در امن و امان است، مردم در آرامش کامل به سر می برند، آسمان، برکتش را از زمین دریغ نمی کند و کشت و زرع رونق دارد. در حالی که همه تصور می کنند که ملک سلیمان همان مدینه فاضله ی موعود است، خداوند اسباب امتحان را فراهم می کند: عوالم جنیان و شیاطین به عالم جسمانی نزدیک می شود. جادوگر شهر با جادوی خود شیاطین و جنیان را به شرارت کردن در دنیا دعوت می کند. برای اولین بار پس از خلقت آدم علیه السلام شیاطین و اجنه رخصت پیدا می کنند تا در زندگی مردم تاثیر مستقیم بگذارند و افراد ضعیف الایمان را به تسخیر خود در آورند. سلیمان مأمور می شود تا بر علیه لشکر شیاطین و مجانین و علمای یهود مبارزه کند و پیش از ظهور منجی جامعه ای مینیاتوری و کوچک شبیه جامعه عهد ظهور را برقرار کند.فیلم ملک سلیمان با یک بودجه 5 میلیاردی و با استفاده از متخصصین چینی (لئولو و چان کونگ وینگ به عنوان مسئول جلوه های ویژه) ساخته شده است. در نگاه اول جلوه های ویژه و تمهیدات بصیری فیلم بیننده را به شدت یاد ارباب حلقه ها می اندازد. تمامی حرکات دوربین و جلوه های ویژه تقلیدی دست دوم از فیلم ارباب حلقه ها است. حتی سکانس اول فیلم که یازار (محمود پاکنیت) و یکی ازهمراهانش به دیدن آرا (مهدی فقیه) می روند بیننده را یاد اسب سواری «گاندولف» در فیلم ارباب حلفه ها می اندازد. با این تفاوت که در ارباب حلقه هلی کوپتر فیلمبردار گرد و خاک نمی کرد! همچنین سکانسی که همسر سلیمان به خاطر تیر حسد می میرد و در راه برگشت، سلیمان چهره نورانی همسرش را در بین درختان می بیند، کپی برداری نعل به نعلی از همین فیلم ارباب حلقه هاست. با این تفاوت که در آنجا «آراگون» را می دیدیم و در اینجا سلیمان را. و البته بسیاری شباهت هایی از این دست.یکی از مشکلات عمده فیلم تدوین آن است که به شدت به جلوه های ویژه اثر صدمه زده است. پرش های ناگهانی فیلم در سکانس های حساس فیلم، تمرکزتماشاگر را به هم می زند. سکانس های «فاخر» فیلم که همان صحنه های درگیری بین نیروهای خیر و شر است، به علت تدوین بد کاملاً ازدست رفته اند. تصاویر شلوغ و درهم و برهم درگیری ها چیزی جز سرگیجه دچار تماشاگران نمی کند. بیننده از میان آن همه مبارز، فقط سلیمان را می شناسد و نمی داند در بین آن شلوغی باید کی را دنبال کند؟ فاجعه بزرگ جلوه ویژه فیلم پرواز کشتی سلیمان است که بساط خنده را فراهم می کند. تماشاگری که داستان حضرت سلیمان را قبلاً نخوانده باشد، نمی داند چه اتفاقی می افتد. سکانس پرواز کشتی که با سرعت نور از بالای دوربین عبور می کند بیشتر شبیه به بشقاب پرنده شده تا کشتی. و بیننده را به یاد کارتون یوگی و دوستان می اندازد. صحنه ای کل جلوه های ویژه فیلم را زیر سؤال می برد. آنقدر این صحنه ها که قرار است معجزه یک پیامبر را نشان دهد بد ساخته شده است که باعث تعجب شما می شود. و اگرفیلم در کشوری دیگری ساخته می شد احساس می کردیم که به حضرت سلیمان توهین شده است. سکانسهای خوب فیلم مثل صحنه جنی شدن افراد فتنه گر، یا حرکت اسلوموشن اسب ها، آنقدر تکرار می شوند که ارزش خودرا از دست می دهند.
صحنه لانگ شات حرکت اسب ها که از بالای جنگل فیلمبرداری شده است، دوبار به فاصله زمانی کمتر از یک دقیقه تکرار می شود و مانند نشان دادن صحنه آهسته یک قسمت مهیج از بازی فوتبال می ماند و بیننده با دیدن اینجور چیزی با خودش می گوید احتمالاً کارگردان با خودش گفته عجب قاب و سکانس معرکه ای شده! و فاخر به نظر می آید. پس بگذار یک بار دیگر نمایشش بدهیم! صحنه های گرفته شده از لشگر اسب ها هم همینطور است و از بس تکرارمی شوند که ارزش اولیه خود را نیز از دست می دهند.
نکته دیگری که در صحنه های جنی شدن افراد قابل اشاره است، این است که شیطان درون جسم هیچ زنی رسوخ نمی کند. گویی این فقط مردان هستند که گنهکارند. بازیگرانی هم که نقش تسخیرشدگان را بازی می کنند، در ایفای نقش جن زده ناتوانند و بیشتر به نظر می رسد شکلک در می آورند تا اینکه جنی شده باشند. به همین دلیل است که تماشاگران بیشتر می خندند تا اینکه بترسند.
در این آشفته بازار، البته موسیقی متن و صدای دالبی فیلم به کمک کارگردان می آیند و باعث می شوند تماشاگر به اشتباهات این سکانسها توجه نکند و هیجان زده شود!
موسیقی فیلم با وجود اینکه ارژینال نیست، به مدد صداگذاری کمک بسیاری به فیلم کرده و بر تمامی ضعف های فیلم پوشش گذاشته است. صدای فیلم ملک سلیمان تماشاگرعام را به راحتی فریب می دهد، آدرنالین خون بیننده را موقع تماشای فیلم بالا می برد و با سروصدای اضافی بر ضعفهای فیلم پوشش می گذارد. اینجاست که سانتیمانتالیسم، آن هم از نوع چینی اش فیلم را نجات می دهد.اگرچه فیلمبردار فیلم آقای حمید خضوعی ابیانه آشکارا تحت تأثیر فیلمهای حماسی هالیوودی به نظر می رسد، با این همه فیلمبرداری او بسیارخیره کننده است.نمی دانم آقای لئو لئو طراح جلوه های ویژه فیلم به کل بی خیال «کانسپت» های خوب شده، یا ایده ها نتواسته اند در عمل اجرا بشنوند؟! چون به نظر من برای فیلمی که 5 میلیارد تومان هزینه برداشته، در ایران ساخته شده است و عوامل ساخت جلوه های ویژه هم ایرانی بوده اند، درست کردن اجنه و شیاطین به شکل هیولای دودی سریال لاست که فکر کنم با پلاگین «پارتیکولار» نرم افزار «افترافکت» ساخته شده باشند زیاد جالب نیست. جلو های ویژه آنقدر معمولی و دم دستی هستند که حتی سازندگان در بعضی صحنه ها زحمت تراکینگ را به خود نداده اند و دودها روی تصویر حرکت می کنند. در پایان فیلم هم بیرون آمدن اجنه از درون جسم افراد، در تاریکی شب اتفاق می افتد. در نتیجه باز هم بیننده چیزی را نمی بیند، و باز همان سروصداهای فریب دهنده از راه می رسند.دیگر نکته عجیب، سپاه حضرت سلیمان در فیلم است، که هرگز به 20 نفرنمی رسد. گویی هزینه ای فراتر از 5 میلیارد لازم بوده که سپاهی بزرگتراز 20 نفر تهیه کنند. معلوم نیست چرا شهر به آن بزرگی فقط تعداد انگشت شماری جنگجو دارد.به گفته کارگردان فیلم، فیلمنامه ملک سلیمان 39 مرتبه! بازنویسی شده است. ولی فیلمی که من در مقام تماشاگر روی پرده می بینم فیلمنامه ندارد! چراکه ملک سلیمان مانند یک فیلم اپیزودیک می ماند که حوادث آن به همدیگر ربطی ندارند. آدم ها در سراسر این فیلم یکسره راه می روند و می جنگند و جنی می شوند. تا آنجا که در بعضی مواقع بیننده اساساً شک می کند تحقیقی برای نوشتن فیلمنامه شده باشد.
سلیمان نبی بین سالهای 1000 تا 900 قبل از ظهور دین اسلام می زیسته است. بدین ترتیب، دوران وی بین دوران حضرت موسی و حضرت عیسی بوده است. ولی در فیلم، جایی یکی از روحانیون یهودی به سلیمان می گوید «این موضوع در دوران نوح، موسی و عیسی چنین بوده است.» توجه کنیم که حضرت سلیمان در 4391 سال بعد از هبوط آدم متولد شده است، وحضرت عیسی 5585 سال بعد از آدم ابوالبشر. بنابراین به نظر می آید در این مورد فیلمنامه نویس دچار اشتباه شده است. فیلمنامه نویس همچنین گویی اینگونه با خود فکر کرده است که تمام تماشاگران فیلم جزئیات زندگی حضرت سلیمان را می دانند، و فقط آمده اند که جلوه های ویژه فیلم را ببینند. سازندگان فیلم ملک سلیمان برای ساختن یک فیلم ماندگار، فقط دلشان را به جلوه های ویژه خوش کرده اند. در حالی که ارباب حلقه ها، بن هور، ده فرمان و.. هیچکدام به خاطر جلوه های ویژه قوی ماندگار نشدند. بلکه به خاطر فیلمنامه، عمق شخصیت پردازی، و استفاده هوشمندانه کارگردان از جلوه های ویژه در زمان های مورد نیاز، و پرورش شخصیت های داستان بوده که نامشان در تاریخ سینما ماندگار شده است. در فیلم ملک سلیمان تمام شخصیت های فیلمنامه تک بعدی و مقوایی هستند. تصویری که از حضرت سلیمان در این فیلم نشان داده شده است، شخصیتی منفعل و بی تحرک است که دائم در فکر فرو رفته است و بیننده ای که حضرت سلیمان را نمی شناسد باید به صرف اینکه سلیمان با نیروهای شر می جنگد به این نکته پی ببرد که او نقش مثبت فیلم است. سایر شخصیت های داستان هم همینگونه اند. میریام (الهام حمیدی) که نقش همسر حضرت سلیمان را بازی می کند به راحتی می تواند از فیلم حذف شود. بازی او جزو بدترین نقش آفرینی های امسال است. خنده های زورکی و معصومیت کاملاً ساختگی بازی الهام حمیدی فراموش نشدنی است. برنده شدن مهدی فقیه در جشنواره فجر به عنوان «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» برای بازی در ملک سلیمان باعث می شود که بیشتر بر اعتبار جوایز این جشنواره شک کنیم! گفتگو نویسی و توالی رویدادها در ملک سلیمان بسیار مبتدیانه است و پایهی درام در نقاط اشتباهی ینا شده است.
در فیلم مدام به دنبال وقوع یک اتفاق بزرگ هستیم، که ناگهان عنوان «پایان قسمت اول» بر پرده سینما نقش می بندد و تمامی رویاهای ما را نقش بر آب می کند و حیران می مانیم که این چه چیزی بود که برادران ما ساخته بودند؟! این همان حضرت سلیمان نبی بود؟ این همان بودجه 5 میلیاردی بود؟! این همان تبلیغات عظیم بود؟! این همان فیلم فاخربود؟!
حضرت سلیمان پیامبری بسیار بزرگ بوده است. اما در این فیلم به خاطر فیلمنامه بد، کوچک نشان داده شده است. تصویری که من با خواندن قرآن و سایر کتابها از حضرت سلیمان داشتم، با این حضرت سلیمانی که پس از دیدن ملک سلیمان می شناسم بسیار متفاوت است. ملک سلیمان فقط در عنوان «فیلم فاخر» می ماند. فیلمی که حتی از پس درگیرکردن تماشاگرانش نیز بر نمی آید، و کسی هم به این فکر نمی کند که تماشاگر، همین بخش به اصطلاح «فاخر» را در نمونه های خارجی اصل دیده و چیز تازه ای برایش ندارد.
فیلم ملک سلیمان یک بار دیگرثابت می کند مشکل سینمای ما جلوه های ویژه نیست، بلکه فیلم نامه است. مشکلی که تا برطرف نشود نه می توان با جلوه های ویژه آقای لئولئو بر آن پوشش گذاشت، و نه موسیقی چان کونگ پن و نه هیچ چیز چینی دیگر!
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]