به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم تازه مجید مجیدی–محمد رسول الله–فیلم بد ، مغشوش و مخدوشی است و بسیار گنگ ؛ و در نتیجه بی اثر . کاش چنین نبود–که متاسفانه هست–و با فیلم خوب ، محکم و گویایی طرف بودیم و موثر. فیلمی که تصویر درستی –هر چقدر کوچک–از پیامبر اسلام میداد، نه تصویری این چنین مخدوش . بخصوص در وضعیت بلبشوی امروز جهان. وضعیتی که مسلمانان در شرق و غرب جهان بیش از پیش مظلومند و تحتفشار و هجمه و اتهام - اول از سوی تروریسم کور، وحشی و ماقبل تمدن«داعش»که بجای آن که علیه امپریالیسم و ستمگران باشد، بیشترین کمک - ایدئولوژیک، سیاسی و حتی فرهنگی - را به آنها میکند . و دوم از سوی ضدتروریست نماهای فکل کراواتی متمدن غربی که ظاهرا طرفدار آزادی بیان اند ؛ اما آزادی بیانی محدود و بی خطر برای ملت خود و آزادی نا محدود برای توهین به مقدسات مسلمانان–فعلا با روزنامه آنارشیست شارلی ابدو و بعدا با ... –و این آزادی خواهی باسمه ای را چماق میکنند علیه کشورهای جنوبی–بخصوص مسلمانان -، و نه علیه تروریست ها .
در چنین شرایطی–تحریم ها ی غرب علیه ما - واقعا به فیلمی نیاز داشتیم که از یک طرف چهره غیر بنیاد گرایی از مسلمانان ارائه دهد–چهره ای رحمانی–و از سوی دیگر چهره ای محکم که روی اصول سازش نمیکند و نه چهره ای سازشکار و بی اصول در مقابل زورگویان و سلطه طلبان ؛ نه چهره ای خنثی.
فیلم مجیدی اما فیلم خنثی ای است . خنثی حتی در بحث تحریم ها ،که بحث امروز هم هست . فیلم، چیزی جدی از تحریم سنگین چندین ساله علیه مسلمین زمان حضرت رسول در فیلم نشان نمیدهد. سخرانی ابوسفیان هم که چندان جدی نیست .
اگر قرار است از تحریم جدی غرب علیه ایران بگوییم و از وضعیت ناشی از آن برای مردم ، چرا فیلمی با داستان امروزی نمیسازیم ؟ اگر زمان پیامبر ، چنین تحریم هایی بود ، سران طرفدار حضرت رسول چگونه برخورد کردند ؟ آیا خود و همه را دعوت به قناعت نکردند ؟ نه این که دولتیان فقط شعار بدهند و مردم را به قناعت دعوت کنند و خود فارغ از " اقتصاد مقاومتی " زیست کنند؟
فیلم مجیدی نه سختی را مینمایاند و نه مقاومت مسلمین–سران و مردم–را . چرا برای این بحث این گونه از پیامبر خرج میکنید ؟ اصلا مگر میشود طرفدار قناعت بود–در زمان تحریم ها - اما صد و اندی میلیارد هزینه یک فیلم کرد ؟ آن هم چنین فیلم ابتری ؟ و تازه قسمت دوم و سوم این سریال نا منسجم و بی هویت را نیز ادامه داد . قطعا با هزینه ای هنگفت تر . نمیشد این فیلم به این " مهمی" را ارزانتر–و اثر گذار تر–ساخت با عوامل خودی؟
عوامل خارجی با دستمزد های سنگین در فیلم چه کرده اند ، که ما نمیتوانستیم؟ فیلمبردار اسکاری که یک کرین درست ندارد و کرین اش چندین جا لق میزند . اما شاید به جای ما ، جای دوربین تعیین کرده و زاویه دوربین؟ و حتی دکوپاژ؟ جا و زاویه دوربین اش مسیحی–یا غربی–نیست؟ ما چه کاره فیلم بودیم ، دستیار فیلمبردار یا کارگردان ؟ کارگردانی که نه بازی خوب میگیرد ، نه محیط و فضایی دراماتیک میسازد در فیلم چه کاره است؟ - رئیس مدرسه عالی هنر؟- کات ها را چه کسی داده؟ و میزانسن ها را؟ راستی کدام میزانسن؟ به یاد بیاورید صحنه «ایمان آوردن» ساموئل بد من را، که از حمله راهزن ها به کمک پیامبر جان سالم به در برده، با دیدن ماهیها شگفت زده میشود. به این شگفت زدگی میگویند : ایمان ؟ راستی آیا ایمان آورده ای در فیلم میبیبنیم ؟ و مهم تر ، خدا در فیلم کجاست؟ - در بچه های آسمان و حتی رنگ خدا ، بود - .دوستانی که از فیلم خوششان آمده ، از نور پاشی آقای فیلمبردار /کارگردان شگفت زده شده اند؟ نور دیده اند ؟ یا از ایمان نداشته فیلم حال کرده اند؟ یا مرعوب نام فیلم شده اند، و خرده قصههایی که کاملاش را میدانند. کسانیکه روایتها را نمیشناسند–مثلا خارجیها–از فیلم چه دریافت میکنند؟ نور پاشی؟ «چگونه»، بماند .
این تصویر اولترا نورانی از پیامبر فیلم مجیدی ، که هیچ " آن " انسانی ندارد ، درکی انحرافی–یهودی ، مسیحی - از تاریخ ادیان است ، باب طبع هالیوود دیروز در فیلم های به اصطلاح دینی شان .
حضرت خاتم در این فیلم از لحظه تولد نورانی است ، و گهواره اش نیز . تاکید دوربین نیز نوید ظهور پیامبر میدهد ، حال آن که پیامبر اسلام ، در چهل سالگی مبعوث شده نه از لحظه تولد . آخرین تصویر از پیامبر را در فیلم بیاد بیاورید : پیامبر در 14 سالگی بر لبه صخره ای ایستاده و دوربین با زاویه لوانگل ، او را لانگ شات در آسمان میگیرد . سراسر تصویر نورانی است . این نما، یک نمای کامل هالیوودی نیست ؟
این نورهای زرد به صورت ها–اطرافیان حضرت–و رنگ شیک کرم لباس ها و این نوع کادر بندی نقاشی وار ، از فرهنگ مسلمانان نیامده ، متعلق به دوره ای از نقاشی کلاسیک دوره رنسانس غربی است . در ضمن در نقاشی های کهن غربی هاله ای از نور دور سر حضرت مسیح دیده میشود .
این نور پاشیدن به صورت پیامبران و ائمه ، و دیدن نور توسط همه–چه ایمان آوران و چه منکران–اپیدمی جدی فیلمها و سریالهای «دینی»–تاریخی ماست، که دامنگیر همه–ما و هالیوود - است . چگونه میشود کسانی که نوری در دلشان نیست ، همچون کسانی که ایمان آورده اند ، نور ببینند ؟ این نقض غرض نیست؟
فیلم الرساله مصطفی عقاد که فیلم متوسط، کم خرج و بسیار بهتری از فیلم مجیدی است–و همچنان میشود دیدش - ، در این بحث ، معقول تر رفتار کرده . بدون آن که نور پاشی کند ، بدون آن که تصویری از حضرت نشان دهد ، از اور شولدر استفاده کرده و از پی او وی .
فیلم ، نه تنها پیامبر نمیسازد–از تصویر و از صدای بد نیمه دخترانهای که مجیدی استفاده کرده هم بگذریم–بلکه اصلا شخصیت پردازی ندارد. آدمها بیشتر ماکتاند و بعضی مجسمه؛ با گریم سنگین، لباس و نام تاریخی. هیچ کدام حسی انسانی ندارد–مگر دو زن که احساسات (نه حس) رقیقه بر میانگیزند - که منتقل کنند. از همین جاست که بازیها هم به شدت کلیشهای شده. زبان و ادبیات آدم ها نیز فاقد هویت تاریخیاند .
آدم بدهای فیلم نیز شوخیاند و تعقیب کردن هایشان خطری و تعلیقی ایجاد نمیکند . وسط فیلم هم ول میشود. مهمترینشان ساموئل است؛ دسیسهگری که«ایمان»میآورد. چگونه؟ در آن صحنه معرف ماهی ها . براستی این مردم بعد از واقعه چه میکنند ، با این ماهی ها؟ کات به روایت دیگر. تمام فیلم همین گونه کات میشود. صحنه حمله ابرهه را بیاد بیاورید. و اسپشیال افکت شگفت انگیزش (!) که از کار در نیامده و باوری نمیسازد و حسی . همچنان گنگ میماند . مستقل از ناتمام ماندن قصه و جای آن در اثر.
حاصل این همه ادعا ، هیاهو و این همه جو سازی ، این همه عوامل مثلا حرفه ای در سطح جهان ، شده فیلم کلاژی ، بی منطق و شلخته از خرده روایت های تاریخی صدر اسلام ، که به درستی برخی از این روایت ها نیز میتوان شک کرد . با جمله«برداشت آزاد»و«خیال انگیز»فیلمساز نیز چیزی حل نمیشود ، اگر بدتر نشود . این نوع روایت کلاژی و شعاری–نصفه نیمه و تکه پاره–خیال انگیز که نیست هیچ ، زیبایی و اثر گذاری تاریخ را هم خدشه دار میکند . روی هیچ واقعه ای تمرکزی نیست . و این یعنی هیچ . در نتیجه هیچ مفهومی ساخته نمیشود .
فیلم نه تاریخ میگوید–به طور جدی و امین–نه جغرافیا دارد و ارتباط های جغرافیایی . مکه و جغرافیای دور وبرش، جز ماکت چیست ؟ سیاهی لشگر ها چه میکنند؟ و حرکات کرین وتراولینگ سرگردان دوربین در این مکان ها هم نمیتواند اتمسفری بسازد . نکند موسیقی کلیسایی قرلر است فضای اسلامی بسازد؟
فیلم، ظاهرا خوش آب و رنگ است و تکنیک دارد؛ اما نه چندان جدی . فیلم رستاخیز درویش قطعا تکنیک بهتری دارد. بحث فرم در این جا بی ربط است و در نتیجه بحث محتوا . فیلمبردار اسکاری، تدوین–بد - و موسیقی غربی و عربی ، طراحی صحنه و لباس و دکور و تدارکات و حمل ونقل–با فیلمنامه ای بسیار ضعیف و پر حفره–نمیدهد یک فیلم خوب و با حس و حال .
فیلم خوب را انسان های باورمند و کار بلد مینویسند و میسازند. و از همه عوامل وتکنیک نیز در خدمت اثر سود میجویند .
کارگردانی مجیدی نسبت به " بچه های آسمان " و حتی " رنگ خدا " ، جلو که نیامده هیچ ؛ عقب هم رفته ؛هر چند این همه تکنیک اضافه شده . بیگ پروداکشن نه کار مجیدی است نه به درد سینمای ما میخورد. کافی است به تجربه های مشابه مان رجوع کنیم.