: ژنرال ، شاهکاری زیبا از باستر کیتون خشک چهره است که به عنوان یکی از بهترین کمدی های صامت تاریخ سینماست. فیلم ژنرال (1926) پایه ای بود برای بازسازی شهرت...
15 آذر 1395
ژنرال ، شاهکاری زیبا از باستر کیتون خشک چهره است که به عنوان یکی از بهترین کمدی های صامت تاریخ سینماست. فیلم ژنرال (1926) پایه ای بود برای بازسازی شهرت باستر کیتون، یکی از نوابغ کمدی جهان. توان فیزیکی تحسین برانگیز ، چهره سرد و بی روح و طنز باستر کیتون در هماهنگی کاملی در این شاهکار هستند. فیلم ریتمی محکم و شجاعانه دارد و پر از صحنه ها و اتفاقاتی است که بیننده را ثانیه به ثانیه به دنبال خود می کشد. بدلکاری هایی که خود کیتون انجام می دهد، شات های روان ، وسواس غیر قابل انکار در چینش صحنه ها ، صراحت دلپسند در شوخی ها ، همه و همه دست به دست هم می دهند تا هیچ گاه فیلم از ریتم نیفتد و مخاطب مدام در تب و تاب انتظار برای اتفاق بعدی باشد. کلاید براکمن ، نویسنده دوم فیلم ژنرال در جایی گفته که « کیتون می توان با بالا بردن یک ابرو داستانش را بگوید . او می تواند با بالا نبردن ابرو هم داستانش را روایت کند » . این تراز دقتی است که در روایت این فیلم به کار رفته شده. فیلم بر اساس ماجرایی واقعی و در صحنه های واقعی فیلمبرداری شده است و همین حس واقعی بودن باعث خنداننده بودن شوخی های فیلم می شود.
او توازنی چشم نواز بین کمدی و تراژدی برقرار می کند، برای مثال دسته تبر شکسته را به درون کوره لوکوموتیو می اندازد تا به حرکت خود ادامه دهد ( با وجود هیزمی که در انبار بود ) . این ویژگی سورئال کیتون است که او را تازه و همیشه غیر معمول و غافلگیر کننده نگاه می دارد.
کیتون به حق به خاطر کمدی فیزیکیش ستایش می شود. ژنرال نه تنها فیلمی سرگرم کننده بلکه در حد و اندازه های فیلم های نوآر سینمایی و هنرمندانه است. نمای POV سوراخ رومیزی ، نمایی زودگذر از زیبایی است در قلب تنش.
کیتون در فیلمش مصرانه شخصیتی روراست را بازی می کند. اگرچه جانی گری شخصیتی بسیار کمدی است ولی یک احمق نیست. او مردی نسبتا سست است که در طی فیلم رفته رفته شخصیت قهرمانانه خود را پیدا می کند و مشوق او در این راه تبدیل به قهرمان شدن ، حس عاطفی و رمانسش به ژنرال و معشوقه اش آنابل است. نه احساسات وطن پرستی. شاید یکی از مهیج ترین ویژگی های دیدن این فیلم این باشد که دوربین مدام در حال حرکت است . اگرچه از حرکات امروزی 360 درجه دوربین یا زوم های رفت و برگشتی خبری نیست ، اما برای آن دوره از فیلمسازی ، حرکت دوربین با قطاری که واقعا در حال حرکت است واقعا تاثیرگذار است.
باستر کیتون با ژنرال از طریق هنری معاصر و با چشم اندازی مدرن به جامعه معاصر می نگرد. یکی از دغدغه های اصلی ژنرال برخورد امروزی با ماشین است. کیتون ماشین را در خدمت انسان می بیند و انسان را کنار آمده با این موضوع . هم زیستی مسالمت آمیز ماشین و انسان موضوع بسیاری از فیلم های او را تشکیل می داد. در این فیلم نیز ماشین نقش مایه اصلی را ایفا می کند.
ژنرال به عنوان یک کمدی صحنه سازانه (زنجیره تمهیدهای بصری ) از نظر زمان سنجی و ساختار حتی امروز هم بی رقیب مانده. با این که قهرمان کیتون مردی کوچک است و از جنس جامعه اطرافش نیست و برای رسیدن به خوشبختی و عشقش تلاش می کند ، شباهتی به ولگرد کوچک فیلمهای چاپلین ندارد. او برعکس چاپلین به تماشاگرش اجازه نمی دهد با کاراکترش هم ذات پنداری کند.
ژنرال کمدی موقعیت است. کیتون در ایجاد این موقعیت ها از عوامل متضاد موجود در صحنه نهایت استفاده را می برد و از برخورد آنها نتایج کمیکی بدست می آورد ، بهمین جهت کمدی های او از آثار سایر کمدین ها جدی تر به نظر می رسد. نه فقط به خاطر این که شخصیت خود کیتون شوخ طبعی و شیطنت سایر کمدین ها را ندارد بلکه به این جهت که قصد او القا احساس و مفهوم کمدی به تماشاگر است نه خنداندن سطحی و موقتی وی. اما آن چه کیتون را منحصر به فرد می کند آن است که او در مجموعه آثارش هرگز از یک فرمول روایی تکراری استفاده نمی کند.
جنگ داخلى امريكا. « جانى گرى » ( كيتن ) در زندگى اش دو عشق دارد: يكى لوكوموتيوى به نام « جنرال » و ديگراى دخترى به نام « آنابل لى » ( مك ). نيروهاى نفوذى شمالى « جنرال » را مى دزدند و در حالى كه « آنابل لى » در يكى از واگنهايش به جا مانده، آن را به طرف مناطق خودى مى برند. « جانى » يك تنه به تعقيب لوكوموتيوش مى رود تا « جنرال » و « آنابل لى » را نجات دهد.