اوون گليبرمن : "hell or high water فیلم تریلر بسیارخوبی است .درام بسیارعالی با جنایت و ترسی که در تگزاس داغ و سوزان که برای اصیل بودن بسیار غریب بنظر میرسد.فیلم مانند بسیاری...
15 آذر 1395
"hell or high water فیلم تریلر بسیارخوبی است .درام بسیارعالی با جنایت و ترسی که در تگزاس داغ و سوزان که برای اصیل بودن بسیار غریب بنظر میرسد.فیلم مانند بسیاری از ماجراجویی های پیچیده زیرزمینی دیگر با سرقت از بانک آغاز میشود.در یکی از شهرهای کوچک تگزاس دونفر با صورت های پوشیده تفنگ خود را در هوا تکان میدهند و پول ها را از متصدی صندوق میگیرند.یکی از آنها جوان سفید پوستی است که یخورده بیش از حد از دزدی لذت میبرد.بهنگامی که دراتومبیل خود – که احتملا قرار است جنایت کار بودن آنها را نشان دهد- را گاز میدهند ، گمان میکنیم در حال تماشای فیلمی پاپ درباره ی عده ای احمق خشن هستیم که بیش از حد نترس هستند.اما فیلم چیزی کاملا متفاوت است. توبی (کویس پاین) و تانر (بن فاستر) دو برادر هستند که برای اعمالشان دلایل خوبی دارند. این دو جنایتکار درجه دوم، اما شخصیت هایی غرق شده هستند که چرخش و پیچش قانونی آن ها در دنیای واقعی ریشه دارد. فیلم که دیوید مکنزی کارگردانی آن را بر عهده دارد و تایلر شریدان (که سیکاریو راینز نوشته) کار فیلم نامه نویسی ان را انجام داده، تولیدی مستقل گیرایی است که به خاطر تلفیق قدرت ستاره ی متداول و داستان گویی مستحکم، پتانسیل تبدیل شدن به موفقیتی در سینمای بدنه و احتمالا جایزه بگیر شدن را نیز دارد.
کریس پاین با بداخلاقی دلبرانه ی خود و چشمان آبی اش ، همواره در تلاش بوده تانقش هایی بیابد که به اندازه ی نقش کاپیتان کرک به او بخورد.و بدون شک این نقش برای او یک موفقیتی بزرگ است.کریس پاین در نقش توبی ، از همسرش طلاق گرفته و یکسال است که فرزاندش را ندیده ، نقش پسر بد جذابی را بازی میکند.توبی میداند که چگونه وارد عمل شود ، اما نگاه و حالت چهره ی غم زده اش نمایانگر درد تمام اشتباهاتی است تاکنون در زندگی مرتکب شده است.بن فاستر با آن سر و وضع و نگاه ترسناکش باعث بدتر جلوه دادن تانر میشود.دزدی که سالهای زیادی را در زندان گذرانده و صبر یا ایمان آن را ندارد که در راه درست و حق قدم بگذارد. او آدم ضد اجتماعی است و در زندگی اشتباهات زیادی را مررتکب شده است.و از موضوع بخوبی آگاه است.
اینطور که به نظر میرسد ایده تمام سرقت ها متعلق به توبی است.و ساختار کارها را بخوبی طرح ریزی کرده است.این دو،همیشه در صبح از یکسری شعبه های بانکی تگزاس دزدی میکنند.و خودشان را به قبض هایی که از رجیستر بانک برداشته اند محدود میکنند.هوشمندانه تر اینکه تعدادیماشین جمع آوری کرده اند و پس از هر سرقت اتومبیل را به گودالی که در پشت از قبل در پشت مزرعه ی خانوادگیشان کنده اند ، دفن میکنند.دلیل اینکه توبی همه ی اینها را با چنان هوشمندی برنامه ریزی کرده ، انگیزه بالای او است.بانک محلی قرار است تا آن مزرعه را توقیف کند و برادران برای بازپرداخت بدهی ها نیاز به پول دارند.حرف پشت فیلم این است که درنظام نوی سرمایه داری آمریکا که بوسیله ی شرکت های بزرگ هدایت میشود، بانک قصد کمک ندارد بلکه میخواهد بدزدد آن هم بطریقی قانونی.و البته در این مورد ، چیزهای زیادی برای تصاحب وجود دارد.توبی در این ملک چاه نفت پیدا کرده و میخواهد با حفظ این زمین ، آینده بچه هایش را بسازد.
برای یک فیلم کار سختی نیست که مارا طرفدار سارقان یا حتی قاتلان داستان کند.اما در این فیلم ابهام قدرتمندی در ارتباط دادن ما و دزدی برادران وجود دارد.هر دو برادر در فقر بزرگ شده اند و توجیه توبی برای تبدیل شدن به یک جنایتکار این است که او میخواهد شرایط اقتصادی بد خانواده اش را تغییر دهد.او و تانر در عین ضداخلاقی بودن ، شرافتمند نیز هستند .با محو شدن شغل و آینده آیا این دو شخصیت سعی در دزدیدن پول مردم را دارند یا فقط میخواهند ما یملک خود را حفظ کنند؟ شاید هردو.فیلم درک درستی دارد از آنچه که درنقش محرک مردم عادی برای ارتکاب جنایت است.
بمنظور بزرگتر کردن مشکل و ایجاد تعلیق ، شخصیت سومی نیز هست که البته تماشاگران بیشتری را نیز مجذوب میکند.جف برجز با صدای سنگین و طرز صحبت کردن آرام خود که او را شبیه به فردی که جز جویدن برگهای تنباکو کاری ندارد نشان میدهد، در نقش یاغی مسن تگزاسی که باهوش ترین فرد داستان نیز هست ، ظاهر میشود.برجز که شبیه گربه ماهی پیر است خودش را بسیار تغییر میدهد و کنش هایش را به کندی انجام میدهد و بدین طریق منش خواب آلود تگزاسی را بخود میگیرد که حتی بدترین توهین ها را نیز مودبانه جلوه میدهد.درعین خشک و بی روح بودن به هرجمله درخششی خاص میدهد.مارکوس از آن کارآگاه ها است که همیشه موفق میشود چون میداند که چطور مثل جنایات کارانی که تحت تعقیب او هستند فکر کند.هنگامی که تانرنقشه های برادرانش را با دزدی فی البداهه اش خراب میکند، مارکوس به همه چیز پی میبرد ، و در صحنه ای فوقالعاده که او و نیمچه شریکش آلبرتو ( گیل بیرمنگام) –که هدف اکثر فحاشی هاست-آنطرف بانک بر صندلی های پیاده رو در انتظار آمدن دزدها مینشیند.به بازنشتگی مارکوس سه هفته مانده و برجز به شما نشان میدهد که چطور او از این مسئله مضطرب است.
مکنزی که کارش را در گلاسکو بافیلم " starring up " آغاز کرد ، چنان تگزاس را خوب در آورده که انگار خودش آنجا متولد شده است. وفیلمنامه ی شریدان هم مملو از اصطلاحات عامیانه است و همچنین طراحی استادانه ای دارد.مارکوس خودش را یک کابوی میداند، مرد قانون که به کد تاریخی گرفتار شده.اما فیلم تصویری ازتگزاس را ارائه میکند که در آن همه فکر میکنند که کابوی هستند. توبی وتنر طوری راه میروند که انگار نوه ی جان وین هستندکه برای آزادی که ،از دید آنها، تمدن میخواهد سلب کند میجنگند.و هر فرد دیگری نیز چنین آزادی را خواستار است.مسئله ی اصلی تفنگی است که آنها حمل میکنند.هرکدام ازآنها دنبال بدست آوردن یکی از آن تفنگ ها است تا فردی را نجات دهد.و فیلم نشان میدهد که تنفنگ نماد قدرت و عزت است. این فیلم اثری نادر است که حتی از لیبرال ها دهوت میکند تا فرهنگ اسلحه ی آمریکا را ازدرون و بیرون بدست بگیرند.
توبی و تانر هم با قانون و هم با یکدیگر در تضادند، اما فیلم بجایی که شما انتظار دارید منتهی نمیشود.پاین و فاستر با اتحاد محکم و پرمهرشان بخوبی شما را قانع میکنند که با یکدیگر برادرند. گاها ، به نسخه ی ساده شده ی رابطه ی خانوادگی عشق و نفرتی که اتان هاوکس و یلیپ سیمور هافمن در فیلم " قبل از اینکه شیطان بداند تو خواهی مرد" سیدنی لومت بازی کرده اند ، تبدیل میشوند.این فیلم هیجان واقعی جنایت را به تصویر میکشد ،اما فیلم همچنین درام اخلاقی است که آثار هر عمل مخربی که انجام میشود را نیز نشان میدهد. این فیلم درجبهه درست و حقهر چیز است ، حتی اگر نمیداند کجاست.
مترجم: حسین ملاشاهی زارع
شناسه نقد :6719230
منبع: نقدفارسی
هنوز کسی برای این مطلب نظری نگذاشته است. اولین نفری باشید که نظر میدهید
دو برادر به خاطر مشکلی که برای برادر کوچکتر ایجاد شده شروع به زدن چندین بانک می کنند و پلیسی کهنه کار به همراه همکار سرخ پوستش رد آن ها را دنبال می کنند...