برایان بیشاپ (The Verge) : اگر قرار باشد فیلم های ترسناک به موضوعات ریشه ای بپردازند ، پس می توانیم بگوییم در 15 سال اخیر ترس های مدرن به طور عمده ای بر این عرصه...
15 آذر 1395
اگر قرار باشد فیلم های ترسناک به موضوعات ریشه ای بپردازند ، پس می توانیم بگوییم در 15 سال اخیر ترس های مدرن به طور عمده ای بر این عرصه غالب شده اند. تکنولوژی که این روزها به عنوان عاملی ترس زا به کار برده می شود یا فیلم های وحشتناکی که درباره خشم و بیم غربی ها از حملات و تلاش های ناقص تروریست ها ساخته می شود. اما نوع دیگری از ژانر ترسناک در حال شکوفا شدن هست که به ترس های غریزی یا حتی مذهبی می پردازد : همانند فیلم های "احضار The Conjuring" و "بابادوک The Babadook " . اگر فیلم اول "رابرت اگرز" را مثال خوبی برای این گونه محسوب کنیم ، می توان گفت این نوع فیلم ها در حال مسلط شدن بر ژانر ترسناک هستند.
این روند را می توان بازگشتی به سبک آثار دهه 1960 و 70 نامید، آن زمان که "شیطان" نقش اصلی را در فیلم های معروف "بچه رزماری" و "جن گیر" به عهده داشت. این فیلم ها تنها نمایشی از خون نبودند بلکه تاثیری طولانی داشتند و اعتقادات مذهبی مردم را نشانه گرفته بودند و مخاطبان با چشمانی بهت زده و شوکه شده سالن سینما را ترک می کردند.
"ساحره" که از موعظه های منحرف شده اواسط قرن هم بهره می برد ، داستان خانواده ی طرد شده ای را بیان می کند که با شبهه و جادوگری احاطه شده اند. ساحره فیلمی است که شما را متقاعد می کند حضور شیطان امری احتمالی نیست بلکه کاملا قطعی است.
فیلم در انگلستان جدید اتفاق می افتد ، حدود سال 1630 – ده ها سال قبل از این که جادوگر بدنام ، زوج "ویلیام" و "کاترین" را ( بازیگران سابق "بازی تاج و تخت" رالف اینسون و کیت دیکی ) محک بزند و این زوج به علت گناه نامعلومی از شهرشان رانده شوند . همه چیزی که ما می دانیم این است که ویلیام کمی در اعتقاداتش پایبند بوده و با همسرش مجبور شده اند که زندگی را با پنج فرزندشان دوباره از نو بسازند. با تمام این شرایط زندگی شرافتمندانه ای دارند. تا این که کوچکترین فرزندشان ناپدید می شود. بزرگترین دخترشان "تاماسین" (با بازی آنیا تیلور-جوی ) هنگام دزدیدن بچه توسط یک جادوگر در نزدیکی یک جنگل شبح وار شاهد ماجرا بوده است. به محض این که فاجعه رخ می دهد خانواده به جستجو مشغول و از "تاماسین" شروع می کنند.
جایی که بیشتر فیلم ها ریتم را کند می کنند تا مخاطبان بتوانند خود را با محیط وفق دهند ، "اِگرز" دقیقا بر خلاف جهت حرکت می کند و اثرش را فورا به سمت یک غوطه وری تمام و کمال می برد. ویلیام و خانواده اش با لهجه غلیط یورکشایر ( نام ایالتی در شمال انگلستان ) صحبت می کنند که پر از ساختار زبانی قدیمی و کهنه است . فیلمساز می گوید هنگامی که مشغول نوشتن فیلمنامه بوده است به یاد شکسپیر افتاده است ، و حتی در نوشتن دیالوگ ها از نامه های نوشته شده در آن زمان استفاده کرده است که در فیلم واضح است. لباس های پاره پاره و آوارگی شان نشان می دهد خانواده مجبور است با این قضایا کنار بیاید، که این به فیلم"ساحره" حس واقعی بودن خاصی می دهد. ما به قسمتی حقیقی از تاریخ می نگریم که شبیه فیلم "درخشش" به نظر می آید. سال پیش که برای بار اول فیلم را در جشنواره "ساندنس" دیدم کمی با زبانش مشکل داشتم. احتمال نمی دهم که فیلم در راه اکرانش دستخوش تغییراتی شود ، اما هنگامی که اخیرا دوباره آن را تماشا کردم تمامی آن ملاحظات اولیه کاملا از بین رفت؛ دوربین محرک و آن جیغ های مداوم فیلم ، فضای وحشتناک و هیجان انگیزی خلق می کند که بیننده امکان ندارد در آن فضا قرار نگیرد . شیوه فیلمسازی "اِگرز" جسورانه، با اعتماد به نفس و بی نهایت صبورانه است که بیننده را در دنیای اغواکننده خویش رها می کند... دنیایی با زیبایی بی حاصل .
با وجود این که "اِگرز" زیبایی های فنی قابل انتظار اثرش را به رخ می کشد ، "ساحره" فیلم بازیگران است که شش بازیگر در عمده زمان فیلم حضور دارند. "الی گرینگر" و "لوکاس داوسون" برادر و خواهر کوچکتر تاماسین گاهی آزار دهنده و گاهی وحشت زده به نظر می رسند خصوصا هنگامی که رابطه خود را با یک بز مرموز به نام "بلک فیلیپس" گسترش می دهند. "هاروی سکریمشا" برادر کوچکتر تاماسین، خونگرم و معتقد است و به خاطر کمک به خواهرش حاضر است هر کاری کند حتی اگر به ضرر خودش تمام شود . اما این تاماسین است که فیلم حولش می چرخد، و آنیا تیلور- جوی تازه کار ، خوب بازی می کند. او در قالب تاماسین است؛ دختری جوان و مستقل در عصری که چیزی به نام استقلال زنان وجود ندارد سعی در کشف ماهیت درونی خویش دارد، آسیب پذیر و لجوج است و زود از کوره در می رود.
این فیلم وارونگی مدرن فرمول موفق فیلم های دهه هفتاد است که "اِگرز" تحت تاثیر آن هاست : بله ممکن است شیطان کاملا واقعی باشد ولی چیزی که مایه ی ترس است شیطان درون قلب خودمان است . چیزهای وحشتناک زیادی در دنیای سیاه فانتزی گونه این فیلم رخ می دهد، اما تقریبا در هر قسمت از فیلم این گونه نیست چون شیطان برای پیچاندن داستان وارد شده است. در عوض بیشتر اوقات این اتفاقات ، نتیجه شکست های خود انسان است ، به علت غرور ، پیروی از اعتقادات تعصب آمیز و روی آوردن به ترس و عوام فریبی در اوقاتی که رحم و دلسوزی بیشتر کارساز است. "اگرز" قصه فیلمش را از دل رسم های قدیمی و افسانه ها بیرون آورده است اما چیزی که در این داستان کوتاه به آن دست یافته است تکان دهنده و حیاتی است. "ساحره" داستان خانواده ای است که سعی در جداکردن خود از اجتماع دارد و زمانی که آن حفره ها (اشاره به ترس های انسان) سر باز کنند دنیای بی رحم بیرون، تاریکی خود را نشان می دهد.
یک خانواده کشاورز که در قرن شانزدهم به منطقه ای دور افتاده در کشور انگلستان مهاجرت کردند تصمیم می گیرند تا در زمینی که در کنار یک جنگل مرموز واقع شده است شروع به زندگی و کشاورزی کنند اما چیزی نمی گذرد که اتفاقاتی عجیب و نگران کننده شروع به رخ دادن می کند..