به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم داستان زنی خانه دار و از طبقه متوسط جامعه را بنام طاهره را روایت می کند که با شوهر و دو فرزندش زندگی به ظاهر آرامی دارد او بیشتر وقتش را به خانه داری و نگهداری از فرزندانش می گذراند. کل داستان فیلم همین است . یک زندگی ساده و پیش پا افتاده ! فیلم : " به همین سادگی" سا خته رضا میر کریمی ظاهرا مضمونی اجتماعی دارد و خواسته است که روایتی متفاوت از دنیای زنانه ارائه دهد که درآن شخصیت زن خانه داری مطرح است که در تنهایی و یاس تلاش دارد با وجود احساس ناخوشایند حضور دیگران در زندگیاش ، محیطی امن برای شوهر و فرزندانش فراهم نماید . میر کریمی در کارنامه اش فیلم هایی چون : زیر نورماه، اینجا چراغی روشن است و خیلی دور خیلی نزدیک را دارد در فیلم جدیدش " به همین سادگی " نشان داده است که حرفی برای گفتن ندارد و این را از کج سلیقگی در انتخاب مضمون و روند قبلی کارهایش و این بار در محیط شهری بخوی این موضوع را نشان می دهد که نوعی ساده انگاری وساده اندیشی در ترسیم روابط خانوادگی که زن به عنوان محور روایی آن قرار دارد .
شاید وی خواسته است یک زندگی کاملاً واقعی و امروزی شهری را به تصویر بکشد. اما اینگونه مضمون ها باید در قالب قصه ای جذاب تصویر شوند و رنگ و بوی سینمایی به خودشان بگیرد آنهم با روایت زندگی زنی که معلوم نیست متعلق به کدام قشر از جامعه ایرانی است چون این گونه پوچی و دنیازدگی، بی هدفی و دور باطل در زندگی طبقات پائین نیست و طبقات بالا هم که دغدغه نقاشی و بدنسازی و شعر نو و این جور کارها را ندارند . فیلم صحنه های اضافی زیاد دارد – صحنه گرفتن پول از عابر بانک – صحنه تلفن زدن جوان کارگر با لهجه ای که معلوم نیست افغانی است یا کردی ! صحنه ورود مرد شمالی به بوتیک و پرسش قیمت لباس و خیلی بخش های دیگر که همچون کولاژی نامتناسب به ساختار فیلم صدمه زده اند آنهم فیلمی که مملو از صحنه های کش دارد و خسته کننده است و اصلا تدوین ندارد این را می شود که از کش و قوس هایی که تماشاگران در همین سینمای ممکو می کنند و نشان از سر رفتن حوصله اشان است فهمید ! اگر شخصی چون میر کریمی که استعداد فیلمسازی ندارد و با سرهم کردن مشتی سکانس های پراکنده و فیلمسازی آماتور به خودش این اجازه را می دهد که وقت و پول تماشاگران را هدر کند جای شکایت نیست بلکه گله از کسانی است که بعنوان داوران جشنواره فیلم فجر هستند و جوایز اصلی جشنواره فجر را به چنین آثار ضعیف و بی محتوایی می دهند (جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول زن) وقتی می شودبا یک دوربین بر روی دست و بدون هزینه فیلم ساخت و به جشتواره های داخلی و خارجی فرستاد * و جایزه گرفت چرا نباید این کار را کرد چه اهمیتی دارد که سلیقه و خواست تماشاگر عام سینما و حتی خاص سینما را نادیده بگیریم اگر مضمون هم مشکل داشت می توان از مادر و همسرمان سوال کنیم کاملا بدون هزینه !
میر کریمی مشابهت های زیادی با خیلی کسان دیگر دارد از جمله مخملباف با این تفاوت که امثال مخملباف که در همان زمان خودش به مهملباف شهرت یافته بود رگه هایی از استعداد فغیلمسازی را درخود داشت که میر کریمی همین را هم ندارد و بدانید که سرنوشت او هم بهتر از مخملباف نخواهد شد . این عاقبت محتوم همه کسانی است که به گونه ای از رانت های موجود سود می برند و در سالیان جوانی و بی تجربگی فیلم می شاند و سپس وقتی به دوران پختگی می رسند می فهمند که چه پرت و پلاهایی گفته اند و تا چه اندازه راه را اشتباه رفته اند ! میر کریمی در فیلم اخیرش بد آموزی های فراوانی دارد . بحث گریز از خانواده و رفتارهای غلطی که با بچه های خردسال از طرف والدین صورت می گیرد ... و همه اینها اما تاثیرات منفی خود را بر خانواده ها بجا می گذارند تجربه های نو در سینما مربوط به کسانی است که استاد فیلمسازی هستند و تازه کارانی که به سمت اینگونه تجربهها بروند شکست خواهند خورد چون انها با روند معمول سینما آشنایی کامل ندارند چگونه می خواهند سبکی نو را بوجود آورند ؟ ، سینمای قبل از آنکه هنر باشد صنعت است و نه تنها در کشورهایی بدون رونق اقتصادی چون ما بلکه حتی در قوی ترین اقتصادهای جهان نیاز به سرمایه گذاری های هنگفت دارند که این کار دولت نیست بلکه وظیفه بخش خصوصی است و بخش خصوصی هم چشم به گیشه و فروش فیلم و بازگشت سرمایه دارد از همین روست که نیاز امروز سینمای ایران را تولید فیلم های جذاب برای مخاطب تشکیل می دهد تا هم سرمایه برگردد و هم سنمای بدنه بتواند روی پایه خودش بایستد و ادامه حیات دهد تا فرصت داشته باشد حرف های هنری اش را هم بزند !
جالب است بدانید که رضا میر کریمی فیلم به همین سادگی را زمانی مقابل دوربین برد که سمت مدیر عاملی خانه سینما را نیز برعهده داشت. او در همین زمان تهیه کنندگی فیلم فرش ایرانی را نیز برعهده گرفت. کمتر مدیری را می توان سراغ گرفت که در زمان امور مدیریتی تمایلی به فیلم ساختن هم داشته باشد. اما میر کریمی زمانی که در بحبوحه کشاکش و بحران های خانه سینما معلوم است که فرصتی برای فیلمسازی ندارد و نتیجه اش همین فیلم های آبکی و بی مایه می شود که فقط اداهای روشنفکری دارند و دیگر هیچ !
اما هنرپیشه نقش اول فیلم که اتفاقا جایزه هم گرفته است هنگامه قاضیانی است که کارش را با تئاتر آغاز کرده بود. و شاید تنها بازی مورد قبول هم همین بازی باشد فیلم به همین سادگی اگر چه از منظر ساختار با فیلم های دیگر میر کریمی متفاوت به نظر می رسد، اما همان کاستی ها و معایب را دارد . ماجرای فیلم بی سرو ته است چون داستان منسجمی ندارد منطق قصه هم مشکل دارد در بخش عمده ای از فلیم شما فکر می کنید که طاهره بیوه است و شوهری ندارد ( و مثلا از شوهرش طاق گرفته ) اما بعدا می بینیم که طاهره شوهر دارد و اتفاقا زندگی راحت و ، مرفه و بدون دغدغه ای هم داشته شوهرش خوب و سربراه است (و فقط دغدغه های خودش را دارد و حتی روز ازدواج اش را بیاد نمی آورد ) و بچه ها با هوشی دارد پس او چرا باید تصمیم به ترک خانه داشته باشد؟! و به همین علت، دلیل تمایلش به مرد همسایه نیز غیر قابل باور است.جالب تر از همه بخش انتهایی فیلم است که طاهره برای زن همسایه استخاره می کند.و کتاب آسمانی را به وسیله ای برای فال گیری تبدیل می کند .این هم فضایی که نویسنده برای زنی بظاهر خانه دار و درعین روشنفکر ترسیم می کند ! و همه اینها پوچی فضای بدون قصه و بدون تکنیک فیلم را کامل می کند *** رسم ناپسندی که این طی یکی دو دهه گذشته و عمدتا با کارگردانانی چون کیا رستمی بنا نهاده شد و بعد ها نوچه های او چون مجید مجیدی و بهمن قبادی وهمین میر کریمی آن را پیگیری کردند و بنام فیلم های جشنواره ای شناخته می شد باعث شد نا سینمای ما از تکنیک دور شود و فقط متکی به مضمون آنهم از نوع شرقی و ایرانی اش باشد که اشک هر آدم سنگدلی را درمی آورد . (نگاه کنید به فیلم رنگ خدا – زمانی برای مستی اسب ها و... ) غافل از آنکه این روش تاریخ مصرفی دارد و اکنون که دیگر زمان آن مضمون ها گذشته است ما مانده ایم و سینمای بدون تکنیک و بدون مضمون و معلوم است که چنین سینمایی چاره ای ندارد جز اینکه متوسل به همان فیلم فارسی های معروف شود تا چند صباحی دیگر زنده بماند .
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
[منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]