فارست پایل : در ترمیناتور ساخته جیمز کامرون هیچ نکتهای کماهمیتتر از سرنوشت نژاد انسان نیست.سکانس افتتاحیه،هولناک و کابوس گونه فیلم که مورد تحسین قرار گرفته دنیای آخر الزمانی را ت صویر میکند...
25 آذر 1395
در ترمیناتور ساخته جیمز کامرون هیچ نکتهای کماهمیتتر از سرنوشت نژاد انسان نیست.سکانس افتتاحیه،هولناک و کابوس گونه فیلم که مورد تحسین قرار گرفته دنیای آخر الزمانی را ت صویر میکند که در آن انسانهای بازمانده از جهنم هسته ای، برای بقاء درگیر نبرد با ماشینهایی میشوند که هوشمند شده اند و میتوانند تشخیص بدهند که وجود انسانها برایشان خطرناک است.
ماشینهای یک سایبرگ مدل جنگی را از زمان آینده به حال میفرستند تا مادر جان کانر،فرمانده آتی نیروی مقاومت انسانها را«نابود کند».انسانها نیز با احضار کایل ریس «جنگجوی تنها»از آینده مقابله به مثل میکنند.بدین ترتیب قرار است ریس از سارا کانر در مقابل ترمیناتور دفاع کند و قیام موعود را همچنان پابرجا نگه دارد.
تقابل میان قهرمان و ضد قهرمان در ابتدای فیلم با تصویر کردن ورود آنها به زمان حال شکل میگیرد.جسم و حرکات شوارتزنگر مجموعه ای از نشانه ها است.به هرحال این نشانه ها را باید با استفاده از نماهای نقطه دید کامل کرد:جنبه آشکارا غیر انسانی ترمیناتور صرفا نباید از طریق مشاهده ما(که میتواند گمراهکننده باشد)،بلکه از طریق فرآیندی نمود مییابد که طی آن مشاهده میکنیم او چگونه میبیند.این نکته تمایز را قطعیت میبخشد،زیرا نماهای نقطه دید نشان میدهند که ترمیناتور تصاویر را نمیبیند بلکه صرفا«اطلاعات جمعآوری میکند».
اگر در این فیلم قدرت مطلق به منزله قدرتی غیر انسانی و با ساده ترین نشانه های منفی نمایش داده میشود در جای دیگر ضعف قدرت جسمانی هویت کایل ریس را به منزله انسان نشان میدهد، (نیازی نیست تا نماهای نقطه دید او را ببنیم تا با وی همذاتپنداری بیشتری داشته باشیم).در روند فیلم این نشانه به منزله برتری جسمانی و مکانیکی سایبرگ بر انسان نمود مییابد و تضاد با ظرفیت مثبت انسان برای عمل فی البدیهه قرار میگیرد. ریس به مدد تواناییاش در سلطه بر تکنولوژی از طریق عمل فی البدیهه و بریکولاژ،شکلهای متغیر تفکر و عمل متمایز میشود،مواردی که فیلم آنها را تحت قدرت و اختیار انسان نشان میدهد،چیزی که ترمیناتور به منزله قابلیتی اساسا انسانی نشان میدهد مسیری است که طی آن سلطه بر تکنولوژی در خدمت ذهنیت قیام طلبانه قرار میگیرد.مطابق این خصلت،قهرمان قادر به مقاومت و حتی قربانی ساختن خویش است.
ترمیناتور مملو از تصاویر و عناصر تکنولوژی معاصر است، مواردی که حتی وقتی تصادفا در پیرنگ میآیند به فیلم قدرت بصری میدهد و در شکلگیری درونمایه نفوذ و تهاجمی به تکنولوژی نقش دارند.فیلم عناصری از تکنولوژی معاصر را به نمایش میگذارد:تفن منشی،سشوار،سیستمهای تلفنی، اتومبیلهای قراضه شوم یا پیشرفته به نظر نمیرسند.چیزی که اینها مجموعا بر آن دلالت دارند،دخالت این تکنولوژیها در ارتباط و عاملیت انسانی است.دخالت اینها باعث میشود تا ترمیناتور بتواند از جنبه عملی و مجازی آلت دستشان قرار دهد.پس هوشیاری انسان باید این وضعیت را جبران کند
وقتی سارا کانر با این دنیای مکانیکی مواجه میگردد،در ابتدا آشفته میشود.وضعیت فوق به منزله یکی از وسایل پیرنگ تعلیق فیلم را افزایش میدهد و تمثیلی از قابلیت بالقوه ما برای اسارت و آزادی از چنگال تکنولوژی است.
کنستانس پنلی چنین تأویلی از ترمیناتور را به چالش طلبیده است.وی استدلال میکند که نشانه های تکنولوژی چنین تقابلی را در فیلم نشان نمیدهند:«فیلم بحث آنها در مقابل ما،انسان علیه ماشین،تقابل رمانتیک بین عناصر سازمند و مکانیکی را پیش نمیبرد.زیرا ضد قهرمان فیلم یک سایبرگ، نیمی ماشین و نیمی انسان است».فیلم تأویلی کامل از انسان و ماشین ارائه میدهد و دورگه بودن آنها را به تصویر میکشد، اما منطق روایی آن بر اساس ارضاء یک خیالپردازی اساسا انسانی قرار دارد که همان سیطره انسان بر ماشین است.منتقدانی که فیلم را از جنبه سیاسی،مترقی تأویل کردهاند تأکید دارند که ترمیناتور ظرفیت انسان برای سیطره بر ماشین را به شخصیت زن،سارا کانر نسبت میدهند.او نه تنها مادر نجاتدهنده آتی انسانها و حامل قدرت بالقوه انسانی به شمار میرود،بلکه در فیلم میبینیم که قدرت عاملیت مییابد.در واقع زمانی که سارا ترمیناتور را بین صفحات هیدرولیک صاف میکند،بر خلاف ادعای پنلی شخصیتی ماشینوار نمیشود.وی امری را تحقق میبخشد که فیلم به منزله اشتیاق جمعی ما برای خرد کردن تکنولوژی مخرب نشان میدهد.پس این خیالپردازی حالت جمعی دارد زیرا از یک طرف دو پیروزی انسان بر ماشین را نشان میدهد:اطمینان میدهد که نیروی مقاومت در آینده به پیروزی میرسد(ریس میگوید که قرار است انسانها در سال 2029 جنگ را ببرند.)از طرف دیگر قابلیت انسان را در تسلط بر زمان نشان میدهد،مضمونی که در هردو قسمت فیلم تبدیل به درون مایه ای مهم میشود.بدین حیث ترمیناتور به تصریح عاملیت مطلق انسان،«پیروزی اراده»میپردازد.
طی این پیروزی رفته رفته شاهد آشکار شدن ابعاد غیر انسانی ترمیناتور از جنبه جسمانی میشویم.فیلم به سمتی میرود که نقاب از چهره سایبرگ برمیدارد و با تصویرپردازی نشان میدهد که شباهت ترمیناتور با انسان صرفا توهمی بیش نیست،ورای گوشت و سلولهای او هیچ چیز انسانی وجود ندارد ولی به معنایی دیگر،این ماشین شدیدا جنبه انسانی مییابد،زیرا تجلی هراسهای انسان است.نکته مذکور در پایان فیلم و با استفاده از عنصر تعلیق نمود مییابد.ریس با بمب کامیون ترمیناتور را منفجر میکند، زمانی که ترمیناتور در آتش به دام میافتد ریس و سارا در صحنه ای که شبیه به صحنه پایانی است یکدیگر را در آغوش میگیرند. البته این آرامش موقت است زیرا ترمیناتور دوباره از میان شعله ها پیدا میشود،در حالی که قالب فلزیاش آسیبی ندیده است.ولی ماشینی که میبینیم شبیه به ماشینهای مهلکی است که در سکانس افتتاحیه فیلم نشان داده میشود و با رقه های ذهنی ریس از آینده را شکل میدهد.صحنه های نهایی فیلم تا اندازهای هولناکترین صحنه ها به نظر میآید زیرا ناگهان درمییابیم که این موجود تکنولوژیک چیزی جز تصاویر و ترسهای انسانی نیست. در واقع منطقه جنگی آینده یک کابوس است،کابوسی که هم ما و هم ریس شاهد آن هستیم.کابوسی که مملو از تصورات فرهنگ عامه درباره دایناسورها،تیرانوزاروس رکس مصنوعی و پتروداکتیلهای پرنده است.از سوی دیگر ترمیناتورهای انساننما که دیگر گوشتی بر تن ندارند،یادآور هراسهای دوران کودکی ما از اسکلتهای جاندار میشوند.در این راستا نقطه عطفی در تقابل انسان و غیر انسان رخ میدهد زیرا ترمیناتور را با غیر انسانیترین ظاهر میبینیم(تمام شباهتهای جسمانی و ظاهری او با انسان از میان رفته است).ولی جنبه مکانیکی و غیر انسانیاش همزمان به منزله نوعی فرافکنی انسانی جلوه میند.در ترمیناتور تقابل با ماشین نهایتا منجر به پیروزی انسانی میشود،پس تقابل انسان و سایبرگ مانند همیشه در حکم نوعی از فرافکنی انسانی نمود مییابد...
سال 2029. در بحبوحه ی جنگی هسته ای، ماشین ها و روبات ها عملا کنترل زمین را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرین انسان های باقی مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودی ماشینی است که به سال 1984 فرستاده می شود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» (همیلتن) را که مادر «جان»، ناجی بشریت در جدال با روبات ها خواهد بود، بکشد...