میثم کریمی : روزی که شریل استراید سفر طولانی خود را با پای پیاده طی کرد و از لحظات سفرش یادداشت برداری کرد، هرگز فکر نمی کرد که مجموعه ن22nti43522وشته هایش بتواند...
16 آذر 1395
روزی که شریل استراید سفر طولانی خود را با پای پیاده طی کرد و از لحظات سفرش یادداشت برداری کرد، هرگز فکر نمی کرد که مجموعه ن22nti43522وشته هایش بتواند در قالب یک کتاب، به پرفروش ترین کتاب آمریکا مبدل شود و در صدر لیست بهترین کتاب های نیویورک تایمز قرار گیرد. محبوبیت خانم استراید پس از انتشار کتابش در آمریکا به حدی زیاد شد که بسیاری از چهره های محبوب رسانه ای آمریکا از جمله اُپرا وینفری تصمیم گرفتند از حضور او در برنامه هایشان استفاده کنند. حال پس از درنوردیدن دنیای انتشارات، اینبار اقتباسی سینمایی از این اثر صورت گرفته تا خانم استراید ببیند که داستانش می تواند در فصل جوایز اسکار هم موفق باشد یا که خیر.
در فیلم « طبیعت وحشی(به سوی طبیعت وحشی) » ریس ویترسپون در نقش شریال استراید ظاهر شده است. استراید زن جوانی است که به تازگی مادرش ( لورا درن ) را به دلیل ابتلا به بیماری سرطان از دست داده است. او که ذهنی آشفته و کاملا بهم ریخته دارد درگیر مواد مخدر می شود و زندگی پر تلاطمی را برای خود رقم می زند. اما سرانجام تصمیم می گیرد خود را از دنیایی که درش گرفتار شده رها کند و با پای پیاده یک کوله پشتی بزرگ، سفری پر دردسر را از ایالت کالیفرنیا تا واشینگتن آغاز کند؛ سفری که برای او اتفاقات مختلفی را به همراه دارد و...
« طبیعت وحشی » از جهات مختلف مشابه فیلم « در میان طبیعت وحشی » به کارگردانی شان پن است که در سال 2007 ساخته شد و درباره جوانی بود که به منظور خودشناسی روانه طبیعت می شد و سرانجام خوشی برای خود نمی یافت. فیلم شان پن نیز همانند « طبیعت وحشی » اقتباسی بود از کتابی به قلم جان کراکر که در سال 1996 آن را به رشته نگارش در آورده بود و شباهت بسیاری هم به فیلم کنونی « طبیعت وحشی » حتی از حیث نام دارد.
اما برخلاف فیلم شان پن در سال 2007 ، قهرمان « طبیعت وحشی » زنی است که دلایل متفاوتی برای زدن به دل طبیعت دارد. شری استراید آسیب دیده از لحاظ روانی است که کلید رسیدن به آرامش را در طبیعت جستجو می کند و نوشتن سفرنامه هم کمک شایانی به او در تحلیل زندگی اش می کند.
« طبیعت وحشی » را می توان فیلمی جاده ای توصیف کرد که روندی اپیزودیک دارد و شخصیت اصلی داستان در طول داستان قرار هست در مواجه با افراد مختلف به مراحل بالاتری از خودشناسی برسد. استراید در سفر خودش از میان کوه ها، با افرادی مختلی روبرو می شود که دارای انواع و اقسام تفکرات هستند و همراهی موقت استراید با این افراد کمک موثری به وی در شناختن آدمها می کند. عده ای از این افراد صرفاً او را از جهت زنانگی اش می نگرند و قادر به مشاهده اراده او برای طی کردن این مسیر سخت نیستند و عده ای دیگر کمی باهوش تر هستند و او را در طی کردن مسیری که برایش آماده شده کمک می کنند. « طبیعت وحشی » را در مجموع می توان سلسله برخوردهای استراید با افراد مختلف در طول مسیرش دانست.
اما در این میان ویژگی هایی نیز گنجانده شده که « طبیعت وحشی » را برای فصل اسکار آماده تر می کند و آن بررسی دقیق جزئیات سفر استراید و مشقت های او در این خودزیستنامه است. « طبیعت وحشی » برخلاف کتاب خانم استراید که روان نگارش شده و فقط نکات مهم این سفر را به زبان نیمه طنز و البته دلنشین خودش نوشته ، تاکید زیادی بر پرداخت تمام و کمال شخصیت اصلی داستانش دارد. از جمله این موارد می توان به فلاشبک های متعددی اشاره کرد که اشاره به رابطه میان استراید و مادرش و در واقع گذشته استراید دارد. چنین فلاشبک هایی هرچند که در کتاب اقتباس شده حضور کمرنگی داشت و کمتر می شد گریز زدن نویسنده به گذشته زندگی اش را مشاهده کرد، اما این فلاشبک ها در « طبیعت وحشی » حضور پررنگی دارند و مشخصاً کمک شایانی به شناخت بهتر تماشاگر از شخصیت اصلی داستان می کند.
اما مهمترین برگ برنده فیلم را می توان ریس ویترسپون دانست که تمام انرژی خود را در ارائه هرچه بهتر شخصیت استراید بکار گرفته است. ویترسپون به خوبی موفق شده پرتره ای از بانویی که در آغاز راه ناامید و گمگشته به نظر می رسیده و رفته رفته به تکامل شخصیتی رسیده، بازی بسیار خوبی از خود به نمایش بگذارد. ویترسپون از لحاظ جثه و چهره البته شباهتی به شریل استراید ندارد و کمتر هم دیده ایم که تابحال برای بازی در نقشی اینچنین به دردسر افتاده باشد اما بهرحال تلاش وی برای ارائه یک حضور عالی به نتیجه رسیده و او در میان بازیگران فیلم که حضور کوتاهی را در فیلم تجربه می کنند، تنها ستاره فیلم محسوب می شود.
« طبیعت وحشی » اثری تاثیرگذار درباره خودشناسی است. فیلم از تماشاگر می خواهد تا نزدیک به دو ساعت همراه شریل استراید باشد و از تجربیات گرانبهای او در سفر طولانی اش استفاده کند. این دستاوردها را پیش از این هم در سینما دیده ایم و اتفاقاً در موارد مشابه تاثیرپذیری به مراتب بیشتری از آنچه که « طبیعت وحشی » قصد ارائه آن را دارد شاهد بوده ایم. اما با اینحال نمی توان « طبیعت وحش » را صرفا به جهت تکراری بودن مضامینش محکوم کرد. فیلم درباره امید و دیدگاه جدید به زندگی است و قرار هست روح قهرمان داستان را در انتهای داستان به پرواز درآورد. این موضوع شاید تکراری باشد ( مخصوصا که نمونه بهترش را پیش از این در سال 2007 در فیلم « در میان طبیعت وحشی » دیده ایم ) اما با اینحال هنرنمایی ویترسپون و وفادار ماندن مطلق نویسنده فیلمنامه به کتاب خانم استراید احتمالاً در فصل جوایز می تواند دستاوردهای مهمی برای فیلم به همراه داشته باشد.
«کريستوفر مکندلس» (هرش)، دانشجو ممتاز و قهرمان ورزش دانشگاه پس از فارغ التحصيلي تمامي پس انداز 24 هزار دلاري خود را به خيريه مي بخشد و براي تجربه ي زندگي در طبيعت بکر، رهسپار آلاسکا مي شود...