به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
ما اصغر فرهادی را تحسین میکنیم، چون متون سینمایی منسجمی تولید میکند. متونی که ساده بگوییم، سر و ته دارند و بدنهی منسجمی از معنا میسازند. نهایتا تمهای مشخصی از فیلم قابل برداشتند. فیلم از تفسیرهای گوناگون استقبال میکند. تماشاچی میتواند تفسیر مورد نظرش، و تم مورد نظرش را با ارجاعات مستقیم به متن فیلم انتخاب کند. بر خلاف روند رایج سینمای ایران، تماشاچی برای تفسیر مجبور نیست از دانش فرامتنی خودش دربارهی کارگردان و فیلم و سینما و … استفاده کند. ما به همهی دلایل بالا، و چندین دلیل دیگر اصغر فرهادی را تحسین میکنیم. ولی موضوع این یادداشت طرح نکاتی دربارهی «دربارهی الی» است؛ اول در باب فیلمنامه، دوم کارگردانی و سوم ایدهی کلی فیلم؛ نه تحسین و تمجید از فیلم یا خود فرهادی.
اصغر فرهادی در پشت صحنه فیلم درباره الی
ظاهرا شخصیتهای فیلم همهشان یا گروهیشان دانشجوهای حقوق بودهاند و الان سالها از فارغ التحصیلی شان گذشته است. با این حال، در تمام طول فیلم حتی یک گفتگوی قانونی در نمیگیرد. در حالیکه برای حقوقدانان(که احتمالا وکیل و … هستند) مسئلهی مرگ نه عجیب است، نه دور از ذهن، این آدمها قاعدتا از حل مشکلات قانونی این چنینی زندگی میگذرانند. حتی با در نظر نگرفتن این اطلاعات داستانی، باز هم رفتار جمع در برابر نامزد(نامزد سابق) الی چندان عقلانی نیست. هیچکس به این فکر نمیکند که اگر خانوادهی الی به حضور این پسر، و بردن ساک دخترشان اعتراض کنند، هیچ جوابی نمیتوانند به آنها بدهند. به عبارت ساده، هر مردهای صاحب خونی دارد که ماترکش حق اوست، و عاشق؛ صاحب خون نیست. سادهتر بگوییم: جوانی که خودش را نامزد الی معرفی میکند، هیچ حق قانونی نه برای دانستن ماجرا دارد نه برای پیگیری آن. بعدا باز هم به این نکته برخواهیم گشت. «دربارهی الی» از رایجترین وسیله در سینمای ایران برای جلب همدردی تماشاچی استفاده میکند: بچه. مانند دیگرانی که در آواز گنجشکها، سوپراستار و میم مثل مادر و … از بچه استفاده کردهاند. «دربارهی الی» چون در بیست سی دقیقهی اول هیچ ماجرای همدردی برانگیزی را شروع نمیکند، مجبور است به نحوی در عرض چهار پنج دقیقه کارش را پیش ببرد و برای این کار از دم دستی ترین وسیله استفاده میکند. البته این جلب همدردی کاملا موقتی است و وسیله ـ بچه ـ وقتی دیگر کارکردی ندارد، کنار گذاشته میشود. این البته عیب نیست. ولی با دیدن اولین برخورد بچه با دریا، پیشبینی حادثهی غرق شدن بسیار ساده است.
ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در فیلم درباره الی
در حالیکه برای تلفن زدن، میشود با ماشین تا سر کوچه رفت و با موبایل زنگ زد، همه برای تلفن زدن به خانهی پیرزن شمالی میروند. این خانه به عنوان مکان افشای راز کارکرد مشخصی دارد. و مثل وسیلهی قبلی، به محض مصرف کنار گذاشته میشود. در حالیکه میشد، مکان افشای راز را هم ویلا در نظر گرفت، و به این ترتیب ساز و کار افشای راز را پیچیدهتر کرد. استفاده از خانهی پیرزن شمالی آشکارا خلاف این اصل است که آدمها کار سادهتر را انجام میدهند، و وقتی پای رازی در میان باشد آدمهای کمتری را در آن دخالت میدهند. این به قول معروف ابزارهای طرح از آنجا جالبند، که فیلم رغم ارائه نکردن یک داستان خوش ساخت کلاسیک، همانطوری با عناصرش رفتار میکند که طرح کلاسیک.
شهاب حسینی و احمد مهرانفر در فیلم درباره الی
اصغر فرهادی در «دربارهی الی» هم در فیلمنامه هم در کارگردانی خودش را از زندان صحنههای دو یا سه نفره رها کرده و سعی کرده شش هفت نفر را در یک صحنه جا دهد. در نتیجه، تحرک دوربینش بیشتر شده، و میزانسنهایی که برای شخصیتها طراحی کرده، به خاطر بیشتر شدن تعدادشان پیچیدهتر شده. فرهادی همچین در این فیلم سعی کرده سکانسهای شلوغی را در فضای باز کارگردانی کند و اینها همه در کارنامهی او تجربیات تازهای محسوب میشوند. حلقهی ارتباطی در زنجیر صحنهها و تغییرات کنشها در بسیاری صحنههای فیلم نماهای بسته هستند، که کار را برای فرهادی خراب میکنند. در فیلم دربارهی الی تعلق خاطر فرهادی به لانگ شات کمتر شده است، و دوربین به شخصیتها نزدیکتر از پیش است. این نزدیکی به طور کلی فیلم را به آثار تلویزیونی شبیه میکند که چندان خوشایند نیست.
بسیار دربارهی روشهای تمرین، و بازی بازیگران در فیلم حرف زده شده است. احتمالا مهمترین دستاورد دربارهی الی پیوستگی بازی بازیگران در طول فیلم است، به اصطلاح روزمره بازی روان همهی بازیگران. این بازی روان، که انصافا هم دل انگیز از کار در آمده، فقط محصول روشهای تمرین اصغر فرهادی نیست. دربارهی الی، مثل چهارشنبه سوری، از دو وحدت زمان و مکان بهره مند است. داستان در زمانی محدود و مشخص و پیوسته و در مکانهایی محدود و مشخص و پیوسته روی میدهد. در واقع فرهادی در فیلمهایش مشکل عمدهی تداوم در سینمای ایران را حل نمیکند. به جای حل مشکل، از مشکل فرار میکند و مکان و زمان را محدود میکند. به نظر من، فرهادی پس از شهر زیبا به مشکلات سینمای ایران ـ و خودش ـ در تولید متون منسجم، از داستانهای آشفته و گسسته پی برد، در نتیجه در چهارشنبه سوری و دربارهی الی به نقطهی ابتدایی برگشت و سعی کرد یک موقعیت را در یک فضای بستهی ثابت بپروارند و البته نتیجهی قابل قبولی هم گرفته است، ولی سوال این است: وقتی فرهادی از خانههای دربسته و ویلاهای ساحلیش خارج شود و به سطح شهر برگردد، آیا مشکلات سابق دوباره برایش پیش نخواهند آمد؟
مریلا زارعی و پیمان معادی در فیلم درباره الی
دربارهی الی، در واقع یک موقعیت ثابت، یک داستان ناپیشرونده، یا هر اسم دیگری که رویش بگذاریم است که در نقطهی میانی با یک فاجعه به دو قسمت تقسیم میشود، خوشبختی و بدبختی، نیمهی تاریک و نیمهی روشن، یا هر اسمی که رویش بگذاریم. نیمهی روشن تقریبا نیمی از فیلم است، و نیمهی تاریک به دو قسمت است، قبل از ورود نامزدنما(میگویم نامزدنما چون هیچ دلیل محکمه پسندی بر نامزد بودن این پسر با الی در دست نیست، هیچ بعید نیست که یک دوستپسر عادی باشد، از کجا معلوم این همان نامزدی باشد که الی گفته؟ به زبان حقوقی، هویت نامزد احراز نمیشود.) و بعد از ورود نامزد. در واقع انرژی فاجعهی مرگ الی در اواسط نیمهی تاریک تمام میشود، و در یک چهارم پایانی فیلم وارد بخش تاریکتر میشود.
وقتی آدمیان به میان تاریکی سقوط میکنند، با تکیه بر قانون و اخلاق میتوانند به نور برگردند. و اگر نتوانند از این دو استفاده کنند، در تاریکی خواهند ماند. این ایدهی کلی دربارهی الی است.(این ایده بسیار مکرر است، حتی ایدهی اصلی فیلم هفت هم همین است.) این سقوط را فرهادی را با دیدی طبقاتی تلفیق کرده و داستان دربارهی الی را ساخته است. طبیعتا همانطوری که گفتم فیلم از تفسیرهای گوناگون استقبال میکند، ولی به نظرم این مقبولترین تفسیر فعلی از فیلم است.
مریلا زارعی و رعنا آزادیور در فیلم درباره الی
برای رسیدن به بحران اخلاقی، فرهادی مجبور بوده از سد قانون بگذرد، چرا که قلمروی اخلاق از جایی آغاز میشود که قلمروی قانون تمام میشود. ولی روش عبور از سد قانون به نظر من توجیه عقلانی خوبی در فیلم ندارد. ترفند فرهادی برای باورپذیر کردن عبور از قانون، انتقال داستان از شهر به کنار دریاست. شهر، محل سنتی حضور قانون است. جایی که شهر نیست، و حتی موبایل هم آنتن نمیدهد قانون هم حضور ندارد، ولی حضور کوتاه پلیس و اشارات ناپخته به کلانتری کار را کمی خراب میکنند. از اینکه بگذریم باید درباره این حرف بزنیم، که اصولا چطور این فاجعه منجر به بحران اخلاقی میشود؟
علت اصلی حضور نامزد در داستان، ایجاد مسوولیت برای گروه مسافران است. هیچکس در مرگ الی مقصر نیست، پس هیچکس مسوول مرگ الی نیست. در نتیجه اگرچه بسیار فاجعه ی غم انگیزی است به هیچ وجه منجر به بحران اخلاقی نمیشود. در واقع بحران اخلاقی فیلم این است: «ما دختری که نامزد داشته با خودمان شمال برده ایم.» نه «دختری که با خود به شمال آورده بودیم به خاطر غفلت ما مرد.» بحران اخلاقی فیلم، در طبقه ای که مورد نقد فیلم هستند، واقعا چقدر جدی است؟ آیا واقعا رابطه ی نامزدی ـ که با تاکید از شش ماه پیش قرار بوده فسخ شود ـ برای طبقه متوسط شهری تهرانی انقدر مهم تلقی میشود؟ به نظر من، پیش آوردن مسئله نامزدی و در نتیجه به اوج رساندن فیلم در لحظه دروغ گفتن سپیده ـ اگرچه از نظر داستانپردازی تجربه جالبی است در مهم کردن یک لحظه و یک تصمیم، و اگرچه سپیده دقیقا همان جوابی را میدهد که انتظارش را داریم ـ در واقع فرار از مسئله اصلی است، یعنی مرگ یک آدم. ساده تر بگوییم، در فیلم درباره الی، مرگ یک آدم در برابر رابطه اش با نامزد فرضی اش در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد. وحتی اگر بپذریم هدف فیلم دقیقا نمایش این معضل در اخلاقیات ما هست، که نیست، باز هم کمبود صدایی که اهمیت مرگ انسان را یاد آوری کند حس میشود. البته ظاهرا گلشیفته فراهانی قرار است همین صدا باشد ولی انقدر درگیر گریه کردنهای همیشگی و کلفت کردن صدا و ابرویش میشود که وظیفه اش از دست میرود.
شهاب حسینی در فیلم درباره الی
بحث بیشتر درباره طراحی داستان درباره الی لازم است ولی نیاز به فضای بیشتری دارد، پس با یادآوری یک نکته یادداشتم را تمام میکنم. به نظر من مهمترین دستاورد فرهادی برای داستانگویی در سینمای ایران، نمایش لحظات تنهایی شخصیتهاست. بخشی از داستان که ما سالها پیش فراموش کرده بودیم. لحظات تنهایی الی در فیلم، هم غربت او را نشان میدهند و هم خبر از سرنوشت تراژیکش میدهند و هم یادآورد تنهایی خودمان هستند. درست مشابه صحنهی تنهایی پانتهآ بهرام در چهارشنبه سوری وقتی از ماشین پیاده شد، و یک موتور سوار دم پایش ترقه ترکاند. نمایش تنهایی آدمها، مهمترین دستاورد فرهادی است.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.