به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«بادیگارد» هجدهمین فیلم ابراهیم حاتمیکیا است که در چند فیلم اخیر خود نتوانسته رضایت تام مخاطبانش را به دست بیاورد. این فیلم با فیلمنامهای به قلم خودش به نوعی احیاگر قهرمان همیشگی فیلمهای او است که اینبار در قامت یک محافظ شخصی دچار تردید شده و به نوعی آرمانهای خود را در تقابل و تضاد با آرمانهای نظام و آدمهای نظام میبیند.
فیلم با تبعیت از الگوی اکشنهای خوشساخت هالیوودی با افزودن چاشنی دغدغهمندی اعتقادی، تبدیل به اثری خوشساخت در کارنامه سالهای اخیر این فیلمساز جنگ شده که به شکلی حساب شده، کاراکتر اصلی و مهارت و شغل او را در سکانس تاثیرگذار ابتدایی (قبل از تیتراژ) معرفی میکند.
در ادامه نیز با پرداختن به روابط خانوادگی و رابطه عاطفی خاصی که وی با همسرش و تقابلی که با دخترش بر سر شغل خود و داماد آینده دارد، به نوعی هسته این درام بسط یافته و در یک سطح باقی نمیماند.
حاتمیکیا در فیلم تلاش زیادی کرده تا از شعارهای مداوم و مستقیم در هر لحظه و موقعیتی پرهیز کند و این وجه را با تکیه بر نقاط اوج و گرههای داستانی در بزنگاههایی خاص تامین کند؛ به همین دلیل شعارهای فیلم کمتر از معمول توی ذوقزننده است و لحظاتی ارایه میشوند که تاثیرگذار است. اما مهمترین ضعف فیلم را مقدمه طولانی برای رسیدن به تردید قهرمان و سرباز زدن از محافظت از یک شخصیت سیاسی و شروع خط قصه دانشمند هستهای باید دانست که باعث شده حجم درام در بخش انتهایی فشرده شده و بخشی از میانه فیلم به موقعیتی اختصاص پیدا کند که لزومی به این بسط و گسترش ندارد. پرویز پرستویی همچون قبل در شمایل این قهرمان ادامهدار تصویری تاثیرگذار از خود ثبت میکند.